تعریف گردشگر(توریست) و گردشگری(توریسم):
واژه توریسم نخستین بار درسال 1811 درمجله ای انگلیسی به نام sporting magazine (مجله ورزشی) بکاربرده شد. درآن زمان این لغت به معنای مسافرت به منظور تماشای آثار تاریخی وبازدید ازمناظر طبیعی برای کسب لذت به کارمی رفت (محلاتی،20،1380).
توریست به کسی اطلاق می شود که صرف نظر از کنجکاوی به قصد تفنن و تفریح سفر می کند. در جایی دیگر به کسی که برای خشنودی خود و لذت بردن مسافرت می کند ، توریست گفته شده است . توریست ، فردی است که بیش از یک روز و کمتر از یک سال در محلی غیر از زیستگاه دائمی خود بماند . توریست کسی است که با نیت کار ، تفریح و یا لذت بردن از محیط پیرامون از محل زندگی دائم خود دور شده و برای مدتی که می تواند بین یک روز تا یک سال باشد در محل دیگری بماند .
بر اساس تعریف بین المللی « توریست کسی است که به منظور تفریح ، بازدید از نقاط دیدنی، معالجه ، تجازت ، ورزش و زیارت به کشور دیگری سفر کند ، مشروط بر اینکه مدت اقامت او از 24 ساعت کمتر و از 6 ماه بیشتر نباشد و در فاصله ای کمتر از 70 کیلومتر انجام نگیرد .
سازمان جهانی جهانگردی گردشگررا اینگونه تعریف نموده است :
گردشگر: کسی که حداقل یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل مورد بازدید ، به سر برد .
توریسم واژه ای است متشکل از دو بخش تور (Tour) یعنی سفر ، سیاحت ، مسافرت یا گردش کردن و ایسم (Ism) که پسوندی است مصطلح به معنای مکتب با طرز تفکری خاص .
در واقع توریسم یعنی مکتبی که پایه ی فکری ان سیاحت و جهانگردی است و توریست کسی است که به مسافرت و جهانگردی می پردازد .
گردشگری یا توریسم ، واژه ای فرانسوی است که از ریشه ی تور گرفته شده است . تور در زبان فرانسه به معنای حرکت دورانی ، عمل پیمودن ، طی کردن ، سیر کردن و گردش نمودن می باشد.
در فرهنگ اکسفورد توریسم به معانی مختلف از جمله : سفر کوتاه و گذر کردن از جایی ، و یا : تجارت تهیه ی خدمات وپذیرایی برای مردمانی که از یک مکان دیدن م ی کنند و فرهنگ و بستر نیز بیان می دارد: مسافرتی که به منظور تجارت، لذت و یادگیری صورت گیرد و به نقطه شروع بازگردد .
گردشگری مجموعه تعامل هایی است که در فرایند جذب و میهمانداری ، بین توریست ها ، سازمان های مسافرتی ، دولت های مبدا ، دولت های میزبان و مردم محلی برقرار می شود .
معادل فارسی توریسم را گردشگری و معادل عربی توریسم سیاحت می باشد .
گردشگری به مجموعه فعالیتی اتلاق میشود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد، این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر ، مسافرت به مقصد ، اقامت ، بازگشت و حتی یاداوری خاطرات ان نیز می شود . همچنین فعالیتی را که گردشگر بعنوان بخشی از سفر انجام می دهد ، نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و مهمان را نیز در بر می گیرد.
گردشگری معال فارسی و کاملاً دقیق، واژه Tourism در زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی است که بصورت مصطلح در زبان فارسی بصورت جهانگردی ترجمه شده است. ریشه این واژه از اصطلاح Tornus یونانی و لاتین گرفته شده که یکی از معانی آن گردش کردن و یا گشتن است و با پسوند Ism یا گری بصورت اسم مصدر Tourism یا گردشگری در آمده است.
اصطلاح «توریست» (Tourist) از قرن نوزدهم معمول شده است. در آن زمان اشراف زادگان فرانسه می بایست برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه های لازم زندگی، اقدام به مسافرت می نمودند. این جوانان در آن زمان توریست نامیده می شدند و بعدها در فرانسه این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رفت که برای سرگرمی ، وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر می کردند و بعداً با تعمیم بیشتر به کسانی اطلاق می شد که اصولاً به این منظور به سفر می رفتند. کم کم کلمه توریست به بعضی زبانهای دیگر نیز وارد شد و از آن واژه توریسم (Tourism) بوجود آمد. از همان زمان گردشگری و توریست به بعضی از مسافرتها و مسافرینی گفته می شود که هدف آنها استراحت و گردش و سرگرمی و آشنایی با مردم بود و نه کسب درآمد و اشتغال به کار.
در شناخت توریست یا گردشگر تعاریف مختلفی از سوی سازمانها و افراد مختلف ارائه شده است که ذیلاً به بخشی از آن اشاره می گردد.
واژه " توریسم (Tourism) "به مجموعه مسافرتهایی گفته می شود که بین مبدأ و مقصدی با انگیزه های استراحتی، تفریحی، تفرجی، ورزشی، دیداری، تجاری، فرهنگی و یا گذران اوقات فراغت انجام می گیرد و در آن شخص توریست در مقصد اشتغال و اقامت دائم ندارد.
در سال 1925 کمیته مخصوص آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را توریست شناخت:
· کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی با مقاصد پزشکی و درمانی سفر می کنند.
· کسانی که برای شرکت در کنفرانسها، نمایشگاهها، مراسمات مذهبی، مسابقات ورزشی و از این قبیل به کشورهای دیگر سفر میکنند.
· کسانی که به منظور بازار یابی و امور بازرگانی مسافرت می کنند.
· افرادی که با کشتی مسافرت می کنند و در بندری در مسیر راه تا 24 ساعت اقامت می نمایند.
گردشگری در اسلام
همه مخلوقات الهی در سیر و سفر از مکانی به مکان دیگر و از مکانی به زمان دیگر ، در جهت کمال حرکت می کنند . قرآن که برای هدایت بشر نازل شده است در ایه های بسیاری بر سیر وسفر تاکید داشته و در خطابه های مختلف از انسان دعوت می کند که به مسافرت و گردش در زمین بپردازد . اهمیت و توجه قرآن کریم به موضوع گردشگری به طور صریح بیان شده است بطور مثال :
قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فى الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین. ( آل عمران ، آیه 137)
" همانا پیش از شما مللی بودند و رفتند ، در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید آنانکه وعده های خود را تکذیب کردند چگونه هلاک شدند . "
در احادیث و روایات معتبر نبوی و سایر معصومین به اهمیت و فواید گردشگری اشاره شده است.
پیامبر اسلام ( ص ) : مسافروا ، تصحوا و ترزقوا – سفر کنید تا سلامت شوید و روزی یابید . ( میزان الحکمه 4/468 )
تاریخچه گردشگری:
دوران باستان: قدیمی ترین اشکال رایج گردشگری در اروپا، مسافرتهای اشراف و شهزاده های جوان به نقاط مختلف برای آشنایی با شیوه های مختلف حکومت زندگی مردم بود.
قرن ها پیش از میلاد مسیح فنیقیها که مردمی تجارت پیشه بودند، از طریق دریا و زمین برای عرضه و فروش محصولات خود و خرید اجناس و محصولات دیگران سفر می کردند. بعد از فنیقیها بازرگانان رومی به مسافرت در محدوده وسیع قلمرو امپراطوری روم روی آوردند و گاه برای به دست آوردن کالاهایی گرانبها چون آهن، کهربا، جواهر و ادویه به ممالک دور دست سفر می کردند (کاظمی، 1390،ص،8).
قرون وسطی: در قرون وسطی سفرهای دور و دراز همچنان در انحصار بازرگانان و دریانوردان بود. تجار آسیایی و اروپایی برای رسیدن به چین و افریقا از دریا و خشکی رهسپار مقصد می شدند و پس از عرضه کالاهای خود، اجناس محل را می خریدند و به سرزمینهای دیگر می رفتند.
مسافرت دیگری که درقرون وسطی شکل گرفت گردشگری مذهبی بود ، که پیروان ادیان مختلف گاه پیاده و گاه به شکل سواره به مراکز مذهبی میرفتند. که این نوع سفر مدت زیادی از وقت را دربر میگرفت، این نوع سفرها معمولا با خطرهای همراه بود. همچنان در قرون وسطی افرادی بوده اند که در پی سفرهای حادثه جویی بودند و دست به سفرهای های دریایی و زمینی میزند که این نوع سفرها منجر به کشف های شدند، همانند کرستف کولمب، ماژلان و واسکودوگاما که مشهور ترین این افراد بودند.(کاظمی، 1390).
قرن چهارده تا قرن هفده: در میان این قرون بیشتر مسافرت ها جهت کسب دانش و تجربه انجام میشد. درانگلستان ملکه الیزابت اول برای تربیت و پروش نمایندگان خارجی، با شکلی خاصی از مسافرت موافقت کرد و دانشگاه هایی چون اکسفورد و کمبریج در انگلیس و سالامانکا در اسپانیا مخارج مسافرت دانشجویان را به صورت کمک هزینه تحصیلی می پرداختند. همچنین دولت انگلیستان جواز مسافرت صادرمی کرد که دو تا سه سال اعتبار داشت و در آن محدوده مسافرت، مقدار پولی که مسافر میتوانیست به همراه داشته باشد، و نیز تعداد اسپ و خدمه مشخص میشد. کاروانهای مسافرتی دوره الیزابت پس از چندی ساختار و سازمان منظمی پیدا کردند و آنرا " گراندتور" نامیدند. معمولا اشراف، نجبا و افراد متعلق به طبقه بالای اجتماع از طریق گراند تور برای کسب دانش و تجربه های جدید به مسافرت میرفتند (کاظمی،1390: 10).
انقلاب صنعتی: انقلاب صنعتی که از سال 1750 تا 1850 به طول انجامید، پایه گردشهای دسته جمعی را (آنگونه که امروز با آن آشنا هستم) به وجود آورد. در این دوره کارگران ساده کشاورزی از مناطق روستایی رهسپار شهرها و کارخانه های تولیدی شدند و با شیوه ای زندگی که نمونه آنرا در این زمان شاهد هستیم آشنا شدند.
انقلاب صنعتی همچنان باعث بوجود آمدن ماشینها، قطار و کشتیهایی شد که با نیروی بخارکار میکرد. تغیرات اجتماعی این دوره، که موجب تغیر مشاغل شد، گسترش طبقه میانی اجتماع را در پی داشت و این طبقه توان آنرا یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت بپردازد. افزایش تقاضا برای مسافرت هم باعث شد که شهرت مسافرتهای فرزندان خانواده های مرفه کاهش یابد.
مسافرت نوین: تا پایان قرن نوزده هم هنوز مردم عادی درآمد کمی برای سفر داشت، و مسافرت های تفریحی عموما در آخر هفته انجام میشد و مردم برای کسب درآمد و گذران زندگی تمام هفته کارمیکرد. اما در اوایل قرن بیست گارگران از تعطیلات سالانه برخوردار شدند وحادثه دیگری که برگردشگری اثر گذاشت فناوری های بانکی از جمله چک مسافرتی بود که امریکاییها ابداع کردند. رشد اقتصادی، افزایش درآمدها، افزایش اوقات فراغت و توسعه شبکه حمل ونقل سریع وارزان، همگی شرایطی را به وجود آوردند که باعث رشد گردشگری شدند(کاظمی، 1390: 11).