فهریست مطالب
طبقه بندی جاذبه ازنظربعضی ازدانشمندان
گردشگری در طبیعت (طبیعت گردی):
تفاوت گردشگری طبیعت گردی وزیست محیطی
محیط و جاذبه های تاریخی وطبیعی
مدیرت منابع طبیعی برای گردشگری
معرفی دره ککرک ؛تماشاگه خیال انگیز
صنعت توریزم به اقتصادبامیان مبدل مگدد
قل سیروٌا فی الاٌرض فانَظُروا کَیٌفَ بَدَأالخَلٌق ثُمٌَ الله ینُشٌِی النٌَشٌّا لاخیرة إنُ اللهَ عَلَی کٍّل شَی ءِ قدیر(آیه 20-سوره عنکبوت )بگو«درزمین بگردید وبنگرید خداوند چگونه آفرینش راآغاز کرده است پس خداند به همین گونه جهان آخریت راایجاد می کند ،یقینآ خداوندبرهمه چیزدانا وتوانا است »صنعت توریزم به عنوان صنعت پویا باویژگی های توسعه مدارانه ی خود ،بخش مهیمی ازفعالیت های تولدی رادرجهان پشرفته وروبه رشد به خود اختصاص داده است وهمواره این صنعت عامل برای بهبود وضع اقتصادی است .زیرا تعین آثارصنعت توریزم براقتصاد این امکان را فراهم می سازد تابه نقش بسیار مهیم آن درپشرفت وضع اقتصادی پی برد ازجمله اینکه باتوسعه فعالیت های جهان گردی زمینه لازم برای ایجاد اشتغال فرادهم می شود .که این امربرای کشورهای که با جمعیت جوان وجویای کارمواجه هستند بسیار مفید است .بشتر متخصصین وصاحب نظران براین عقیده اند که صنعت توریزم ،بزرگترین وگسترده ترین صنعت خدماتی درجهان است که باتوجه به تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیده اند که این صنعت درسالهای آینده منبع اصلی درآمد اکثر کشورهای دنیا خواهد بودامروزهگردشگری یکی ازبزرگترین بخش های اقتصادی دربسیاری ازکشورها به شمارمی رود. باتوجه به جاذبه های همان کشوریامنطقه زیرا درآمد که ازطرف گردشگران عاید حال همان کشوریامنطقه می گردد بستگی دارندبه جاذبه های آن بنآباید جاذبه ها مدیریت گردد وساکنین احترام آن راداشته باشند زیرا گردشگران برای بازدیدازنقاط مختلف دارای انگیزه های متفاوتی هستند واریدکشورمی گردد که این دلایل وانگیزه ها عبارت است از استفاده ازآب وهوای مطبوع، مناظرلذت بخش، تفریح وتفنن ،ماهی گیری وقایق رانی، ورزش های آبی ودریا نوردی، کوهنوردی، اسکی، استفاده ازآبهای معدنی، زیارت واماکن مقدسه، بازدید ازمیراث های تاریخی وآثارباستانی، نمایشگاه های مختلیف اقتصادی، آشنای بامیراث های فرهنگی وشرکت جستن دراعیاد ومراسیم ملت های مختلیف جوامع سیاسی وکنگره ها ....هریک ازمسائل فوق به طورانفرادی یاجمعی متواند دلیل باشد برای امرسفرجهان گردی. انسان به لحاظ این که نمی تواند برخی ازنیازهای خودرادرمحل اقامت دائی خودبرطرف سازد نه ازروی اجباربلکه ازروی عشق وعلاقه اقدام به سیروسیاحت می کند تابتوان آنچه رامد نظرشان بوده بدست آورد. فعالیت کانون های توریستی پدیده تازه نیست، بلکه مدت هااست که مراکزآب های معدنی، حوزه های ورزشی زمستانی سواحل زیبا وآفتابی درجلب توریست سهم شایسته ای دارند. بدین سان که یک کانون توریستی همواره درکناریک چهره ی دیلپذیرویاشفابخش طبیعی پامی گیرند وتوسعه می یابد. برای نسل جدید که حرکت های دسته جمعی تورستی ازمشخصات آن است کانون های قدیم جلب توریست بلکه نسل تازه به ویژه بعد ازجنگ جهانی دوم به سرزمین های کانون جدید توریستی روی می آورندکه نمونه ازاین کانون هارا میتوان درنواحی مدیترانه ای، حوزه دریای کارائیت، حوزه آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه، حوزه دریا پنجگانه درآمریکای شمالی، وحوزه کوهستانی آلپ، حوزه اوقیانوس اطلس وآرام، حوزه مدیترانه پورجاذبه ترین بخش توریستی دنیا را تشکل می دهند، آب وهوای مدیترانه دارای فصل بارندگی درزمستان ویک فصل خشک وآفتابی درتابستان است، بااین آب وهوا، درجنوب اروپا انواع ورزش ها به ویژه فوتبال، تنس، مسابقات اتومبیل رانی ، اسپ سواری وتفریحات ساحلی پای می گرند وهمه زوایای زندگی رامتاثر می سازد. همان طورکه پس ازجنگ جهانی اول ودوم رامد نظر بگریم بعد ازاین جنگ ها سالیان ملیونها نفرازنواحی مختلیف توریسی دنیا بازدید به عمل می آورندازجمله این دلائل رونق این بخش افزایش روزهای تعطیلات افزایش درآمد وافزایش طول زندگی می باشند.پس ازسنین بازنشستگی توسعه وتکامل روزافزون صنعت هواپیمائی وارتباط جهان است. به نظرمی رسداین صنعت دررتبه اول صنایع جهان قرارگیرد موضوع توریزم یک ازعناصر مهیم درترکب اقتصادی وفرهنگی کشورها محسوب می شود .افزایش تعدادجهان گردان داخلی وخارجی باتوجه به دلائل مورداشاره ازسالی به سال دیگرافزایش چشمگیرتروافزون ترمی شود .
البته توجه باید داشت که سهم عمده ای ازگردشگران (%60)جذب کشورهای اروپایئ می شود که این امربه دلیل وجودجاذبه های گردشگری وشناساندن ومعرفی آنها به مردم بااستفاده ازتبلیغات گسترده است همچنین برنامه ریزی های دقیق در ارتباط بااماکن اقامتی وپذیرایی نظیر هتل ها، متل ها، ورستورانت ها، همچنین وضعیت حمل ونقل مناسب است.
انسان ها طبیعتآ جستجوگراست همواره درپی دانستن اشیا وپدیده ها است کوشش میکند که تاحد توان درباره اشیا وپدیده اطلاعات کسب کند وکسب اطلاعات فرق میکند میتواند به رویش علمی باشد یاغیرعلمی، اگراین پروسه به شیوه علمی دنبال شود محقق ناچاراست که مسئله مورد مطالعه را درقالب یک یا چند سوال مطرح کند. لذا موضوع که بنده درین جاه به بحث گرفتم تحت عنوان جاذبه طبیعی وتاریخی ونقش آن درجلب توریست ؛ ونمونه آن جاذبه های دره ککرک است. برای انجام هرکارنیاز به راهنما است که انسان را عاجل تر به هدف میرساند گویا همین راهنما یا سوالات تحقیق است که برای محقق انگیزه تحقیق را ایجاد میکند ومحقق طبق آن کارهای تحقیق را پیش می برد یا بطورخلاصه تهداب هرتحقیق علمی راهمین سوالات تشکیل میدهد، برای این کارما به راهنما نیاز داریم که ما ازابتدا تا انتها به طوردرست راهنمای کند که راهنما یا سوالات تحقیق قرارذیل است:
سوالهای اصلی:
Ø جاذبه های طبیعی ومصنوعی درجلب توریست ها چه نقش داشته است؟
Ø جاذبهای طبیعی وتاریخی دره ککرک درجذب توریستهای بامیان چه نقش داشته است؟
سوالات فرعی:
ü جاذبه های طبیعی درجذب توریستها چه نقش دارد؟
ü جاذبهای تاریخی درجذب توریستها چه نقش دارد؟
ü جاذبهای طبیعی دره ککرک درجذب توریستهای بامیان چه نقش داشته است؟
ü جاذبه های تاریخی دره ککرک درجذب توریست های بامیان چه نقش داشته است؟
ü جاذبه های طبیعی دره ککرک باعث شگوفا شدن صنعت توریزم دربامیان شده است؟
واضح است که انجام هرکاربراساس یک ضرورت انجام می شود تا ضرورت نباشد کارصورت نمی گیرد ونیاز عامل انجام هر کار است. صنعت توریزم یک صنعت نوظهور است که نیاز بیشتربه تحقیق دارد جاذبه ها که یک بخش ازصنعت توریزم است توریزم به آن متکی است یا انگیزه برای توریستها میتواند باشد. ما نیاز داریم که در باره جاذبه ها تحقیق کنیم که جاذبه ها درصنعت توریزم چه اهمیت دارد وبه چه اندازه میتواند درجذب توریست ها مؤثرواقع شود. واضح است هرقدر روی این موضوع تحقیق صورت گیرد جوانب وزوایای که گنگ است واضح میشود این تحقیق میتواند تا حدتوان ازنگاه تیوری وعملی کمک کننده برای برنامه ها. ویک آگاهی کامل ازجاذبه ها درذهن محقق می ماند.
همواره تلاش انسانها هدفمندانه بوده همه فعالیت های انسانها براساس هدف صورت می گیرد. هیج فعالیت بشربدون هدف نبوده هدف زیربنای هرکاراست که برای رسیدن به آن تلاش می کند. لذا اهداف این تحقیق قرارذیل است.یکی ازاهداف تحقیق هذا تکمیل پروسه تحصیلی است که مطابق قانون تجصیلات عالی افغانستا ن یک محصل درآخردوران تحصیل اش یک اثرازخود برجای بماند درغیرآن صورت بدون پایان نامه برای محصل مدرگ داده نمی شود.هدف دیگرازانتخاب این موضوع روشن ساختن ابهامات در رابط با جاذبه ها ومخصوصآ جاذبه تارخی وطبیعی دره ککرک است که تا حدتوان بامطالعات متون ومصاحبه های اکتشافی کوشش شده که این ابهامات رفع شود.
رویش راه رسیدن به هدف است وبرای رسیدن به هدف باید کوتاترین رویش را برگزید. هرکا رازخود رویش خاص دارد واگربراساس همان رویش انجام نشود کاربه شکل نورمال پیش نه خواهد رفت. این رویش است که به کارها وفعالتیت های بشرنظم ایجاد میکنند. بنآ درین رساله ازرویش کیفی کارگرفته شده است که رویش کیفی متکی به وریش های کتابخانه ای وساحوی است وبیشترازرویش کتابخانه ای ودرکناررویش کتابخانه ای ازرویش ساحوی(مشاهده،پرسشنامه ومصاحبه) نیزکارگرفته شده است. برای تکمیل بهتراین پایان نامه چندپرسیش نامه ومصاحبه توسط اهالی دره ککرک انجام شده وبابعضی آگاهان مشوره درابطه بااین مضوع صورت گرفته است .
جاذبه برای رشد گرشگری نقش اساسی دارد جاذبه ها برای توریستها انگیزه سفررا ایجاد میکند. کشورها کوشش میکند تا به رونق جاذبه هایش بی افزاید وازاین طریق صنعت توریزم شانرارونق ببخشد. بادرنظرداشت جاذبه ها اقتصاد جوامع رشد میکند، ارزش های فرهنگی بالا می رود، صنایع محلی رونق می یابد ودرنهایت بیانکننده هویت جامعه است. نمونه جاذبه هااگردربامیان بصورت درست مدریت شودعوایدخوب نسیب مردم بامیان ونه بلکه مردم بامیان بلکه تمام کشورها وولایات که دارای جاذبه های توریستی هستند می گردد و بردرآمد مردم کمک میکند، وآن مکان را به جهان معرفی میکند، صنایع محلی آنها را رونق می بخشد وبه دیگران عرضه میکند.
درین تحقیق دومتغیروجود داردیکی متغیرمستقیل(جاذبه ها ) ومتغیروابسته(توریزم) است.
شاخصهای این تحقیق جاذبهای طبیعی وتاریخی است.
جاذبه : جاذبه درلغت به معنی جذب کننده ،کشش است ودراصطلاح جاذبه های گردشگری را می توان بصورت کلی ویا برمبنای اهداف خاص تعریف نموده جاذبه گردشگری یک منبع دائیمی طراحی شده است که به منظو، سرگرمی، لذت بردن وآموزش بازدید کننده گان کنترل واداره می شود(2141:)
جاذبه ها مکان های توسعه یافته است که بمنظورارضاعلایق وفعالیت های بازدیدکننده گان وفراهم نمودن امکانات تفریحی برای آنان برنامه ریزی ومدریت شده اند .اگریک مقصد منابع وجاذبه های فروان داشته باشد نمی توان به آن جاذبه اطلاق کردمگراینکه برائی ارائه خدمات به بازدیدکنندگان آماده باشد.
درتعریف دیگرآماده است :عوامل پدیده ها، وتجارب هستندکه اغلب سفرازمحل دائمی زندگی وبازدیدازآنهادرافراد به وجودمی آید ومعمولآازامکانات وتسهیلات اقامتی وپذیرای مناسب برخوردارند(داغستانی، 1391، ص 28).
منظورگردشگران ازسفر به یک منطقه گردشگری بهره مندی وبازدید ازجاذبه های گردشگری منطقه است ازین رو اهمیت مطالعه جاذبه های گردشگری درکنارسایر کالا ها وخدمات این صنعت غیر قبل انکار است.
ازنظرتاریخ جاذبه های دنیای کهن، اغلب جاذبه های هستند که به منظوراستفاده جاذبه های گردشگری ساخته وپرداخته نشده اند دریاچه پریشان (دراستان فارس)یاجغل زنبل (شوش )جاذبه های هستند که برای گردشگران طراحی شده باشد وبرعکس جاذبه های مدرن دنیا اغلب با اهداف اولیه جذب گردشگری ساخته وآماده می شود که نمونه شانرا ذکر کرد باغ پرندگان (اصفهان) کوهسنگی (مشهد )وسرزمین عجائیب (تهران )نمونه ازاین است وبه شمارمی رود ازکهنه ترین جاذبه های گردشگری بامبانی فرهنگی میتواند به حضورآرامنه درهرسال درکلیسا طاووس قدیس مراسیم قالیشویان (مشهد)اردحال مراسیم مذهبی درمعابد پارتنون وکوه آلمپ دریونان ذکر نموده .
عجایب هفتگانه جهان مقبره هالیکارنوس یا موسولوس، اهرام ثلاثه مصر، باغ های معلق بابل، مجسمه زئوس، معبدآرتنس، چراغ دریائی اسکندریه ومجسمه رودس رامیتواند ازجمله جاذبه های گردشگری دست ساز دوران کهن دانست برخی ازجلوه های طبیعت همچون چشمه سارها، غارها وکوهستانها نیز به واسطه پیوند میان آنها ووقایع مهم تاریخی وفرهنگی مذهبی ونظامی به عنوان جاذبه های گردشگری شناخته می شوند درطول قرون گذشته ایده ها وباور های مختلف وشرایط حاکیم به معرفی ومطرح شدن جاذبه های جدید می انجامید. این سابقه تاریخی رامیتواند ازافتتاح کلوزئوم (درروم که محل مبارزه گلادیاتورها وبرگزاری جشن ها ونمایش ها بوده ) تاآغاز قرن بیستم میلادی که گردشگری مبتنی بروقایع (بعنوان مثال برپای مجدد بازی های المپیک درآغاز هزاره دوم )معرفی مطرح وپی جوئی نموده سده پایانی هزاره دوم عصرتکوین جاذبه های گردشگری برمبنای هدف جذب گردشگر بود .
جاذبه های گردشگری رامتوان بصورت کل یابرمبنای اهداف خاص تعریف نموده جاذبه گردشگری یک منبع دائمی طراحی شده است که بمنظورتفریح، سرگرمی، لذت بردن وآموزش بازدیدکننده گان کنترول واداره میشود .بیان تعریف همچون تعریف کلی فوق بطورمعمول باارائه طبقه بندی های ازجاذبه ها همراه است .درجاذبه های طبیعی اغلب کیفیت جاذبه ها است که توجه گردشگران رابه سوی خود جلب می کند .این جاذبه ها میتواند ازجنبه های جلب کننده گردشگران درمقیاس ملی یابین المللی برخوردارباشند .به عنوان مثال دره رودخانه کلو رادو(گراند کانیون )درآمریکا ،سلسله جبال همالیه درنیپال ،دریاچه های بندامیر درافغانستان ،قله کلیمانجارو،آبشارنیاگارا این ها ازجمله جاذبه های طبیعی هستند که با برد تقاضای بین المللی هستند وازمیان جاذبه[Mw1] های طبیعی ،جاذبه های که وجودآنها به اتکای منابع آبی است؛ اعم ازسواحل دریا ها واقیانوس ها؛رودخانه ها وچشمه سارها مورد توجه فراوان گردشگرانی ازسراسر جهان می باشد .چشم انداز های حومه شهری نیز مورداستقبال روزافزون گردشگران است.اما باید گفت این تلقی که جاذبه های طبیعی تنها برپایه چشم انداز محیطی شکل می گیرند نادرست است ،زیرا خودشرایط آب وهوائی،تابش آفتاب وحیات وحش هم ازجمله اقسام مهم جاذبه ها به شمارمی روند به عنوان مثال گردشگران اروپائی که ایام آفتابی کمی رادرسرزمین خود دارندبه بازدیدواقامت درمحیط هایی که ازاین جاذبه برخوردارند نظیرمناطق جنوبی دریای مدیترانه ،مغریب،تونس والجزایربسیارعلاقمندند.مهم ترین ویژگی جاذبه طبیعی آن است که ازنظرعرضه دچارمحدودیت هستندودریک دوره معین زمانی ظرفیت بهره برداری معین ومحدودراداند.بهره برداری گردشگران ازمحیط های طبیعی بدون انجام سرمایه گذاری مادی ،بکارگماری نیروی انسانی ومدریت صحیح به نحوی مطلوب امکان پذیر نیست ،تفاوت نمی کند که این جاذبه ، سواحل دریا ،جنگل ،رودخانه خروشان یا یک پوست اسکی باشد .درهریک ازاین موارد وظیفه دستگاه بهره برداراقتضامی کند که ازاستفاده بی رویه ازمحیط های طبیعی ممانعت به عمل آورد.یکی ازروش های به نسبت ساده برای کنترل میزان ساده ازمحیط طبیعی آن است که میزان امکانات اقامتی دردسترس درکنارجاذبه هاراتحت کنترل داشته وبه طرق قانونی محدودنماییم.
بسیاری ازجاذبه های مصنوعی درواقع باید محصول تاریخ وفرهنگ ملت هادانست طیف گسترده ای ازموزه هاوگالری های هنری درشهرهای بزرگ جهان وجود دارد که گاه ازنظر موضوعی متنوع وگاه باموضوع خاص تشکل شده اند.به این مجموعه باید ساختمان تاریخی ،مساجد،کلیساها ،قلعه ها،قصرها ،خانه های قدیمی وشهرهای محصورراافزود .حتی محوطه های صنعتی قدیمی نیزگاه درشمارمحیط های موردتوجه گردشگران ودرفهرست جاذبه های مصنوعی قرارمی گرند .ازآنجای که خرید کردن ازفعالیت های موردعلاقه گردشگران است، مراکزخرید نزدیک هتل ها ومراکزگزران اوقات فراغت راهم متوان ازجمله جاذبه ها دانست . بخصوص اگراین مراکزحالت تخصوصی داشته باشد .مثل بازارفروش، بازارمسگرها ویابازارگل جذابیت های خاص دارند چنین بازارهای گاه امکان اقتصادی برای نوسازی بافت های قدیم شهرهارافراهم می آورند ،استقراراین بازارهای خاص مثل صنایع دستی درمحله های دارای بافت قدیمی شهرهای همچون شهرغلغله،شهرظحاک باتوجه به تمایل گردشگران داخلی وخارجی ابزاربرای بازدیدزنده سازی این محیط ها دراختیارمقامات شهری قرارمی دهد.
علاوه برجاذبه های ذکرشده که اغلب برسابقه محورتاریخی شناخته میشود .جاذبه های مصنوعی دیگری نیزکه ممکن است کارکردهای همچودن گذران اوقات فرغت وتفریح داشته باشندووجوددارند این جاذبه ها بارویکرد توجه به خواسته های مشتری طراحی شده وگاه ظرفیت پذیرش هزارن گردشگردررزودارند .
به نظر رنجبریان وزاهدی (1387)جاذبه های گردشگری به تنهائی موجبات سفریارونق این صنعت رافاهم نمی کنند، بلکه امکانات وشرایت برای جابجائی واقامت گردشگران نیزباید فراهم با شد.صنعت گردشگری نظام مجسمی است که عناصرآن لازم ملزوم یک دیگرمی باشد.بدین مفهوم که اگرچه اسکان دراقامت گاه ها هدف اصلی یک گردشگر نیست ،امابدون فراهم بودن امکانات اقامتی رغبتی برای دیدارازیک جاذبه ایجادنمی شود.بنا براین تقاضابرای استفاده ازامکانات اقامتی یک تقاضای مشتق شده است .البته موارد استثنائی براین قاعده نیز وجود دارند گاهی اوقات شرایت اسکان دریک بنای تاریخی فراهم می شود که دیدار ازبنای خود هدف اصلی گردشگرنیزمی باشد .فراهم کردن امکانات اقامتی که صنعت هتل داری رابه وجودمی آورند ،شامل تشکیلات وتسهیلات است که ازیک بخش های پویای صنعت گردشگری راشکل می دهند .مسافردرهرکجابه برای استراحت وخواب نیاز دارند .تشکیلات اقامتی ،گاه بصورت هتل های مجلل به کلیه امکانات فراهم شده بازتاب ازنیازهاوسلیقه های مسافران وامکانات وابتکارعمل سرمایه گزاران می باشد که همگی حاکی ازپویای این بازار است .تسهیلات اقامتی شامل کلیه امکانات است که هددف اصلی آن ها تدارک جاومکان برای اقامت شبانه گردشگران می باشد ،امامعمولا خدمات جنبی دیگری ازجمله رستورانت ها ،سونا ،استخر ،ارئه می نمایند که احالی بومی نیز ازآن بهره مند می گردند . بازاراین صنعت رادامنه گسترده ای ازمشتریان متفاوت تشکیل می دهند ،ازآن جمله کسانکه برای انجام اموراداری وتجاری ،آموزشی ،یابه قصد درمان ،زیارت وسایرانواع گردشگری سفرمی کنند .امکانات اقامتی دردسترس گردشگر ان ازنظر اندازه ،تعداد اتاق ودیگرتسهیلات بسیار متفاوت است .این ترکیب ناشی از ایجاد توازن بین نیازبخش های متفاوت بازار .سطح عرضه می باشد آن همگام که گردشگرپابه سرزمین موردبازدیدمی گذارند ،علاوه برپی جوئی جاذ به های که اورابه این مقصد کشانیده است ،نیازهای مقدماتی واساسی انسانی دارد که به هر تقدیر باید آنها راتامین نماید غذاازجمله ای نیازهای فزیولوژیک اولیه انسانی است .تقسیم بندی ساده ودرعین حال بسیارجالبی درموردغذاوجوددارند .دراین تقسیم بندی ،غذابردوبخش غذای جسم وغذای روح طبقه بندی شده است غذای جسم عمدتا اغذیه معمولآ به نسبت ارزان ،سرع وساده است که باهدف رفع گرسنگی صرف می شود .اما غذابه عنوان غذای روح چیزی بیسارفراتر ازآن است زیرادراین وضعیت نه فقت جسم انسان به سیرشدن تامین می گردد،بلکه خودغذاخوردن به یک تجربه دلچسب وبه یادماندنی تبدیل می شود.این غذاکامل تروگران تراست ازنظرصرف زمان نیزطولانی ترخواهدبودامابه همه اینها باید افزود که این غذادرمحیط صرف می شود که خودجزئی ازفرایند غذاخوردن است .غذای روح رامتوان اجتماعی دانیست ،زیرافردبه ندرت به تنهای جهت صرف غذادرچنین فضای قرارگرفته وچنین هزینه ای صرف می کند وبه طورمعمول صرف غذای تنها بشتردرنوع اول یعنی غذای جسم می گنجد. علاوه برجاذبه ها ،امکانات اقامتی ورستورانتها بایت توجه داشت که توفیق یک مقصد درگروی تدارک زیرساخت های اقتصادی قابل توجه دیگر ازقبیل مواردزیر است ،دست رسی به مقصدوشبکه هاوامکانات حمل ونقل به مقصد ودوران ان امنیت اجتماعی ،ثبات سیاسی ،حدود مواجه باحودث طبیعی غیر مترقبه (نظیرسونامی ،زلزله ،و...)سیستم های بهداشتی ،دسترسی به آب سالیم وشبکه های سالم وشبکه های مناسب دفع فاضلاب وزوباله گسترش روحیه مهمان نوازی وتوانایئ موئسیسات اداره کننده بسته های سفردرمقصد(تورگردان ورودی )وراهنمایان درخدمت آنهااست . درهریک اززیرساخت های فوق سبب می شود که چهره وجهیه مقصد موردنظرگردشگران مخدوش گردیده ودرنتیجه ازاین مقصد روی گردان شوند حاصل ازاین روخداد شوارشدن شرایط کاری واقداماتی است که بازاریابان مقاصد برای جلب توجه مجدد گردشگران به آنها باید مبذول دارند.به عنوان مثال پس ازوقوع سنامی سال2004درجنوب وجنوبشرق آسیا،وجیهه این مقصد تاحدودقابل توجهی دچارآسیب گردید،زلزله بم نیزچنین نتیجه ای رابرای این مقصد دربرداشته است .علاوه برآن وقوع شرایط ناامنی درعراق ،لبنان یا افغانستان ای مقاصدرامتوانست برای گردشگران فرهنگی جذابیت خاص ومنحصر به فردداشته باشد ازحضوراین گردشگران محروم ساخته است .شیوع بیماری سارس درچین یابیماری آنفلانزای طیورنیزچنین آثاری برمقاصد ونیزبرفعالیت بازاریابی گردشگری دارند(همان منبع،ص 336).
به نطر رنجبریان وزاهدی منظورگردشگران ازسفربه یک منطقه گردشگری بهره مندی وبازدیدازجاذبه های گردشگری منطقه است .ازاین رواهمیت جاذ به های گردشگری درکنارسایرکالاها وخدمات این صنعت غیر قابل انکار است.بطورکلی جاذبه های گردشگری رامتوان به دوگره اصلی یکی جاذبه های طبیعی وخدادادی ودیگری جاذبه های دست ساز بشر تقسیم بندی نموده. جاذبه های طبیعی مواردازقبیل چشم اندازها، آب هوا، فضای سبز، جنگلها وحیات وحش ...یادمی گردد. درعوض جادبه ها دست سازبشر یامحصول تاریخ وفرهنگ بشری هستند ویا جاذبه های مصنوعی ازقبیل پارکهای موضوعی، باغ وحش ها شهرهای تاریخی ومجموعه های تفریحی ...می باشد .ازنظرتاریخی جاذبه های دنیای کهن اغلب جاذبه های هستند که به منظوراستفاده گردشگری ساخته وپرداخته نشده اند.
ویژگی های جذاب وتفاوت های یک کشوریامنطقه،متواند مبنای توسعه جهان گردی رافراهم نمایند.غالبا این جاذبه ها هستندکه جذابیت وتفاوت راخلق می نمایند به همین دلیل است که جاذبه ها رابه عنوان ضروری ترین عوامل شکل گیری محصول جهان گردی میشناسد. گردشکری بدون وجود جاذبه های اساسی معتبرامکان توسعه ندارند .جاذبه وفعالیت های گردشگری بسیارمتنوع است، عمدتاویژگی های ذاتی، فرهنگی وطبعی منحصیر به فرد ومجزای یک ناحیه رامنعکس می کند بدین وسیله توان خودرابرای پاسخگوی به نیازهای گردشگران افزایش می دهند به همین دلیل عینیت درشناسایی ارزیابی، توسعه ومدریت جاذبه هاامراجتناب ناپذیربه شمارمی رود. این امرهم برمبنای گردشگرپذیری دارای اهمیت است. بمنظوراستفاده ازتوانهای محیطی وظرفیت های بلااستفاده ازمناطق گردشگری لازم است باایجاد زیرساخت هامناسب، ایجادانگیزه برای بازدیدازمنطقه، تعین اولویت های توسعه محرکه های لازم جیهت ایجادانگیزه بازدیدازمقصدفراهم می آورد چنین اقدامات بدون به ابعاد گوناگون جاذبه های بالقوه وتدوین برنامه های مبتنی براولویت ها ی توسعه میسرنخواهد بودباتوجه بنقش هاوکارکردهایی که جاذبه ها درتوسعه گردشگری مقاصد برعهده دارندنحوه برنامه ریزی، مدیریت وتوسعه آنهاازاهمیت قابل توجهی برخوردااست عدم برنامه ریزی جیهت برنامه ریذی بهربرداری مستمر ازمنابع طبعی، اقتصادی، فرهنگی امکانات وتسهیلات باعث ازدست رفتن این پاتنسیل هاوحتی باعث صدمات جبران ناپذیربه این صنعت وجامعه میزبان خواهد شد. منابع گردشگری درصورت استفاده ازسرمایه بکارگیری تکنالوژی، اعمال مدریت به گونه پاسخگوی بخش ازنیازهاوخواسته ها ی گردشگران باشد تبدیل به جاذبه(محصول گردشگری)می شود.جاذبه های گردشگری یکی ازمهیم ترین دلایل مسافردمردم به یک مقصدخواص می باشد. انهابه عنوان عوامل کشش یاجذب باتوجه به ویژگی های خاص وجذابیت های که دارند میتوان گردشگران راازنقاط سرزمین های دوربه سمت خود جذب کنند.هرقدرجاذبه های گردشگری متنوع ومنحصر به فرد وجذاب باشند ازقدرت کشش بالای برخوردارخواهند بود در نتیجه حوضه نفوذوسیع ترخواهند داشت همچنین جاذبه درسیستم گردشگری ازاهمیت جایگاه ویژه برخورداراند اما حضورصرف جاذبه به خودی خود باعث جذابیت یک مقصد نخواهد شدبلکه مدریت وسازماندهی این جاذبه هاوایجادیک هم پیوندی بین آنهااست که توان قدرت آنها درجذب گردشگران وازارئه خدمات کارآمدواثربخش ومطلوب بالامی بردحال انکه مهیم دراین جااست توسعه وبهره برداری ازجاذبه ها، شناخت عوامل اساسی ومهیم مدریتی برنامه ریزی آنهااست، آگاهی ازامرباعث می گردد مدیران وبرنامه ریزان برنامه های توسعه ای خودرابراساس شناخت حاصل شده تنظیم نمایندوازمنابع محدود حداکثر استفاده راببرند.
هرمقصدی درتوسعه فعالیت هاوجاذبه های گردشگری نیز بااین مسئله روبرواست که چه نوع جاذبه ها باید ایجاد گردد. کدام یکی ازجاذبه ها ی موجود، بایستی دراولویت های برنامه توسعه باسازی قرارگیرند؟ کدام جاذبه ازقابلیت های بشتر برخورداراست ؟ درنیهایت اینکه جاذبه ایجادشده بصورت بهینه باحداکثر جذابیت، مدیریت گرددجاذبه های گردشگری باتوجه به شاخصه های نظیر شاخص هایی اقتصادی، زیست محیطی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دولتی وقانونی، فن آوری، رقابتی، سازماندهی، محصول اصلی جاذبه تسهیلات وخدمات زیر ساخت ها بازاروعوامل جغرافیای دارای اهمیت وجذابیت متفاوت هستندکه متواند انگیزه سفر راتقویت کرد.
بطورکلی جاذبه ها باتوجه به شاخص های مذکورپاسخگوی بخش های خاصی ازبازارهستند لذاشناخت این شاخصه ها برنامه ریزان رادرانتخاب بازارها ی هدف به پاسخگویی به تقاضای موجودبرنامه ریزی توسعه آتی ونیهایتاّ طولانی کردن چرخه عمرجاذبه هایاری خواهد نمود.ازسوی دیگرواهتمام به ترکیبی بودن محصولات گردشگری واینکه دربین چهار جزّتشکیل دهنده این محصول (محصول اصلی، محصول تحصیلاتی، محصول حمایتی ومحصول اضافه شده )جاذبه هابه عنوان محصول اصلی ومهمترین هدف گردشگران ازبازدیدیک مقصد بشمار می آینداین نکته ذهن راناگهان آماده می سازدکه کاکرد مؤثرموقیعیت وحیات یک مقصد گردشگرپذیر درگروبرنامه ریزی مدیرت وتوسعه شایسته این عنصربعنوان یک مهیم ترین عوامل حیاتی موفقیت می باشد.(داغستانی، 1392).
کشورهای مناطق شهری ونواهی که برای گردشگران جذاب هستند محل اصلی فعالیت های گردشگری اند وآنهابه صرف زمان وهزینه درآن مناطق تمایل دارند مقاصدگردشگری دلیل اصلی تمرکزجازبه ها،اقامت گاه ها ودیگرامکانات خدمات گردشگری هستند فعالیت هاواثرات عمده اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی وفزیکی غالبآدرمقاصدگردشگری اتفاق می افتد(همان منبع،ص29).
به نظررنجبریان وزاهدی(1392) مقاصدگردشگری را نمی توان محصول واحید نظیر یک صندلی هواپیما یایک اتاق درهتل قلمدادکرد.مقاصد محصولی مرکب ازمجموعه همئه عناصر هستند که ازنظر مقایسه متواند مقصدراهمچون قطعات اسباب بازی دانیست که باسری هم کردن آنها متوان ساختمان های مختلیف ساخت .هرمشتری درست نظیر هرکودک ،باتوجه به نظر،سلیقه وترجیحات خود وتصورکه درذهن اوازمنظورسفرشکل گرفته محصولات متفاوت رامی سازد وتجروبه ولیذت متفاوت ازدیگری نسیب خودمی گرداند . درست به همین دلیل است که دشواراست یک مقصد راتنها به موضوع یا هدف خاص بشناسانیم .
یک محصول ،ارئه یک فراورده تجاری است که توسط مشتری یان موجود بالقوه دریافت می شود ،مجموعه ازامتیازات است که برای تآمین نیازها وخواسته ها طراحی می شود.یک محصول شامل مجموعه ازعناصر محسوس ونامحسوس می باشد .سودمندی یک محسول آن هنگام حاصل می گرددکه برای مشتری به نحوه مطلوبی انجام پذیر فته باشد این تعریف درمورد اکثر جاذبه های گردشگری کاربرددارد .به عنوان مثال موزه ها دارای مصنوعات فیزیکی هستند امادرعین حال برای گردشگران فرصت ایجاد می کند تادرگذشته ها غرق شوند .حتی بسیار ازروی دادها ترکیبی ازمحصول خدمات می باشد .محصولات گردشگری به عنوان ترکیبی ازاجزای مختلف شناخته می شود .جاذبه ها تحصیلات ودسترسی به آنها . بنابراین محصول گردشگری فقت بازدیدازیک گنجینه تاریخی ،صندلی یک هواپیما یا بازدیدازیک پارک موضعی نیست .بلکه ترکیبی از اجزای مختلیف است
این اجزادرشکل زیر نشانداد شده است.
تسهیلات |
جاذبه ها |
تصویر |
دسترسی |
ایجادطیف گسترده ای ازفراینده ها ،وفعالیت سازمان هاوحرف گوناگون است این تجربه ها محصولات گردشگری ونتجه پدیده ای بنام گردشگری است(داغستانی، 1390، ص29) .
بهر دلیل ویژگی گردشگری ،محصول جاذبه ها رامتوان به عنوان نوعی تجربه شناخت که با سطح ونوع اتظار ازجاذبه وبرنامه ریزی برای سفرآغاذ می شود وسپس انجام مسافرت بازدیدازجاذبه وصرف زمان وهزینه درآن صورت می گیرند .درنیهایت خاطرات سفر،بخش پایانی تجربه گردشگری راتشکیل می دهند .عناصرزیرعواملی هستند که تجربه گردشگری تحت تاثیر قرارمی دهند.
1-عناصرمحسوس محصول ،دریک پارک موضوعی این عناصرمیتواند شامل گردش ،مغازه هاورستورانت ها و وپاکیزگی سایت می باشد
2-عامل چگونگی ارئه خدمات ،شامل ظاهر،طرزبرخورد ،رفتاروشایستگی کارکنان .
3-خودمشتریان ،انتظارات ،رفتارطرزبرخورد.
مجموعه عوامل خارج ازکنترل متصدیان جاذبه ویامشتریان مثل ترکیب افرادی که دریک زمان ازجاذبه بازدیدمی کند ازدحام رفت آمد درجادهای منتهی به منطقه که جاذبه درآن قراردارد وضعیت آب وهوا پیچیدگی ارتباطات بین این عوامل نشان می دهند که تجربه گردشگری برای هریک ازمشتریان متوان متفاوت باشد .بسیاری ازوژگی های محصول گردشگری که عنوان گردیددرارزیابی یک جاذبه واولویت بندی آن دخیل بوده وباهمپوندی باسایر عوامل می توانندشناخت کامل ومبتنی برواقعیت رارقم بزند.
کاتلر وهمکاران (1996)براین عقیده هستند که چهارمحصول دربخش مهمان پذیری وجوددارند.
v محصول اصلی : این بخش به عنوان یکی ازمنافع اصلی توصیف گردیده که باتوجه به ویژه گی های محصول می توان به راحتی آنها راتشخیص داد.
v محصول تسهیلاتی :شامل ترکیبی ازکالاها وخدمات است که گردشگرراقادربه خریدن محصول عمده می کند .
v محصول حمایتی :به عنوان مازاددرنظرگرفته می شود وارزش محصول عمده رابیشتر می کند .این محصولات مثل محصول تسهیلاتی اساسی نیستند ولی موجب تمایز عرضه کننده گان خدمات گردشگری ازرقبای خودمی شوند.
v محصول اضافه شده :براساس نظرمئولیفان این محصول شامل قابلیت دسترسی ،جوحاکم تعامل مشتری با سازمان خدماتی ،مشارکت مشتری وتعامل مشتریان باهمدیگراست
دراین قسمت رنجبریان وزاهتدی (1390) چنین می فرماید مقاصدرا باید آمیخته ای ازامکانات جاذبه ها خدمات والبته مواهب عمومی نظیر مناظره ،چشم اندازها ،دریاچه ها ،محیط فرهنگی واجتماعی واتمسفر دانیست تمام این عوامل گردهم آمده اندتامحصول به عنوان مشخص دراختیار گردشگران قراردهند .هرگردشگرازمنظره خودمقصد رادارای ویژه گی های خاص می بیند ،امابااین وجودمقاصدگوناگون دارای جاذبه هایا تسهیلات خاص هستند که به صفت یانام ونشان آنها شناخته می شود .
نوع ازتجزیه وتحلیل است که درجهت تصمیم مطلوب،بهینه وانتخاب یک گزینه باتوجه به شاخصه هاواولویت های متفاوت کمک می نمایند .این تکنیک جنبه مقایسوی داشته به مدیران وبرنامه ریزان جهت انتخاب بهترین گزینه ازمیان گزینه های گوناگون کمک می کند. (داغستانی، 1390) .
مقاصد یاجاذبه های گردشگری متناسب باقابلیت ها،وکارکردیکه دارند ازجایگاه مرتب ومتفاوت درنظام گردشگری منطقه برخوردارندوطبقه بندی مقاصد یاجاذبه ها برهسب اهمیت آنها درنظام گردشگری یک منطقه سلسله مراتب مقاصد یاجاذبه های گردشگری آن منطقه می گویند. (ازهمان منبع ،ص 30 ).
شاخص عبارت است ازیک عامل کمی یاکفیی بامتغیرهاکه ابزار ساده ومعتبر رابرای سنجش پشرفت فراهم می کند تاتغیرات مربوط به یک اقدام رامنعکس نموده یا به ارزیابی عمل کرد یک عامل توسعه کمک نماید.کمیسون اروپاشاخصه های (برنامه ریزی )رابه این صورت تعریف می کند توصیف اهداف پرؤژه درقالیب مقدارکیفیت ،گروه یا گروه های هدف ،زمان ومکان (.همان منقع، ص30).
به نظر داغستانی (1390) جاذبه های یک مقصدمهمترین عوامل بخش عرضه گردشگری هستند این درحال است که بناگاه ها ی اراءدهنده خدمات گردشگری یک عوامل تسهیل کننده بوده وعلت اصلی مسافرت به شمار نمی روند.بدون وجودجاذبه هااحتیاجات به این خدمات نیست ،مگراینکه بتواندازآنها برای رفع نیازهای جوامع محلی استفاده نمود همان طورکه سواربروک(2000)می گویندجاذبه ها درقلب صنعت ومقاصد گردشگری قراردارند آنها انگیزه های هستندکه باعث می شود مردم به مکانهای خاص سفرکند.ایچادر(2001)این نکته رابیان میکندکه جاذبه ها به عنوان جذب کننده گردشگران هستند وزمینه ای فعالیت آنهارافراهم می کند ازدیدگاهی گان جاذبه ها دارای دوکارکرد اصلی می باشد 1-موجب ترغیب افراد برای انجام مسافرت می شود2-موجب رضایت مندی بازدیدکننده می گردندچراکه آنها هسته ای اصلی مسافرت هارا تشکیل می دهندباید گفت که جاذبه ها بسترظهروبروزفعالیت ایجادمی نمایند این امرمستلزیم آن است جاذبه ها به صورت مئوثرتری باسایر بخش های مقصد همکاری کننده ،مثل اقامت ارئه کننده غذاونوشیدنی ،سازمان نهای مدریتی مقصد ومتصدیان حمل ونقل بااین وجودجاذبه های ویژه وارزشمند ،همچنان نقش کلیدی خودرادرجذب گردشگران ایفامی کنند،علاوه برموارد ذکرشده جاذبه ازارکان وعوامل کلیدی برنامه ریزی وتوسعه گردشگری نیزمحسوب میشود ودرکنارسایرعوامل به ایفای نقش مپردازند بین جاذبه هاومقاصدتفاوت وجوددارند.جاذبه هابه طورکلی واحدهای منفردوسایت های منحصربه فردیامناطق جغرافیای کوچکودارای محدوده مشخص هستند که ویژگی منحصر به فرد وکلیدی ،پایه واساس آن ها راتشکیل می دهند اما مقاصد گردشگری،مناطق بزرگ هستند که شامل تعدادجاذبه های منفرددرکنار هم بوده ومجموعه ازخدمات موردنیازگردشگران ،آنها راتکمل می کنند بین مقصد وجاذبه ارتباط محکم وجوددارند ومعمولأوجودیک جاذبه اصلی انگیزه توسعه یک مقصدمی باشدجاذ به های یک منطقه متواند سواحل ،عبادت گاه مذهبی ویا یک پارک موضوعی باشد هرمقصدباتوسعه مناسب جاذبه های خودمی تواند میزان بهره مندی ازبازارهای بالقوه راافزایش دهد این عقیده که جاذبه هاازخدمات وتسهیلات گردشگری مثل، هتل ها رستورانت ها وسیستم حمل ونقل مجزاهستند به دودلیل ساده متوان نویشت اول اینکه بسیار ازجاذبه هابرای افزایش درآمد،خدمات مثل غذاواقامت رادرمنطقه توسعه می دهند ودوم اینکه ،بعضی ازخدمات وتسهیلات گردشگری خودنوع جاذبه ها بشمارمی روندبسیار ازراستورانت های مشهورمردم راازمسافرت بسیار دوربسوی خودجذب می کند،برخی ازهتل ها بعوامل جذب کننده گردشگران عمل می کند مانند هتل مهاراجه درهند وهتل عباسی دراصفهان ومانند برخی ازهتل ها که در افغانستان است مانند هتل سیرینا درکابل دربامیان هتل هایلن ،هتل شاهی وهمسال اینها برخی ازروش های حمل ونقل نیز دارای یک ویژگی جاذبه گردشگری می باشد.مانند قطارهای گردشگری درکوهای سوئیس.باتوسعه مجتمع های تفریفی،تفکیک جاذبه های گردشگری ازمقصد بسیار دشوارشده است .
مقاصد رامتوان به عنوان محل تمرکزتسهیلات وخدمات درنظر گرفت ،که بمنظور رفع نیاز های گردشگران طراهی شده اند .بهرحال مقاصدگردشگری بصورت مناطق جغرافیائی تعریف می شودکه محل تمرکز فعالیت ،جاذبه ها ،منابع ومحل تئآثیر پذیری واثرگزاری گردشگران برجامعه میزبان وبالعس می باشدئ.مقاصد رامتوان یکی از مهیمترین بخش های سیستم گردشگری دانست ،چراکه مقاصدوتصوری که آزنهاوجوددارند گردشگران راجذب می نمایند وانگیزه آنها برای بازدید می باشد ،مقاصدجاذبه است که جذبه وبسیارازتسهیلات موردنیازبرای گردشگران درآن یافت می شود.مقاصد گردشگری بخش مشخص ازصنعت رااراءنمی کند امانقطه تمرکزفعالیت های بخش های مختلیف این صنعت هستند .مقاصد گردشکری جنبه بیرونی صنعت گردشگری بین المللی هستند که ازاثرات اقتصادی واجتماعی مثبت آن بهره مند می شود واین درحال که این محل ها ازاثرات منفی محطی واجتماعی ،فرهنگی این صنعت بی بهره نخواهد بود ،همچنین اغلب مقاصد وتصویرذهنی حاصل ازآن است که دروهله اول گردشگران راباخووجلب می کند.. مقاصد گردشگری ازاجزای وبخش های مختلیف تشکیل شده است که هریک قسمت ازنیازهای گردشگران را براورده می سازد وبه جریان سایر بخش ها کمک می کند این بخش ها درذیل براساس زمینه های فرهنگی ،اقتصادی ،محیطی وگاهی ترکیبی ازاین موارد مقاصد گوناگونی شکل می پذیرد این مقاصد را متوان بصورت ذیل عنوان نمود 1- مقاصدشهری 2-مقاصد روستائی 3-مقاصد عشاری ،مقاصد قومی وقبیله ای 4-مقاصد طبیعی وزیست محطی جنگل ،کوه ،دشت ،صحرا،اعماق دریا ،فضاهای کشاورزی غارها 5-مقاصد ساحلی ودریائی6- مقاصد کوهستانی 7 مقاصد هوا،فضا (.داغستانی،1390،ص34-35)
1. |
شکل1-جاذبه هایمقصدگردشگری |
همه محصولات دارای چرخه (حیات )می باشند که رفتارفروش وسودآنها ازتولد تارکود وانقراض درطول مراحل مختلف (معرفی ،رشد ،بلوغ وافوال)ترسیم می کند.چرخه عمرمحصول یکی ازمفاهم شناخته شده تئوری های بازریابی می باشدومدیران گردشگری به اهمیت این معقوله دربرنامه ریزی استراتیژی های بازاریابی برای بناگاه خودواقف هستند .مفهوم چرخه عمرمحصول میتواند برای هربخش همچون محل فروش درهتل (اقامت ،رستورانت ،ضیافت )یک واحد مستقل ،یک مجمعه دارای برندیایک گروه ذخیره ای ،یک مقصد وحتی یک صنعت موردتوجه قرارگیرد.صنعت جهانی گردشگری شامل صدها هزار محصول گردشگری می باشد که هریک درمراحل چرخه عمرخود هستند .
باتلر(1992) برمبنای چرخه حیات محصول الگوی توسعه وتکامل مقصد گردشگری راارء نموده است .براساس این الگو ،گردشگران درابتیدا بتعداد محدود واردیک منطقه می شود .این تعدا دبه دلیل ضعف دسترسی ،تسهیلات وآشنائی به منطقه محدودباشد همان طورکه تسهیلات فراهم می شود وگاهی مردم نسبت به منطقه افزایش می یابد،تعداد بازدیدکننده گان نیزافزایش میابد ازطریق بازاریابی انتشاراطلاعات وفراهم شدن تسهیلات بشتر درمنطقه ،شهرت منطقه به سرعت افزایش می یابد .به هرحال سرانجام بارسیدن به سطح ظرفیت تحمل ،نرخ رشد تعدادبازدیدکنندگان نیزمی یابند .این ظرفیت متواند باتوجه به فاکتورهای محیطی(مانند کمبود زمین ،کیفیت آب ،کیفیت هوا)توسعه فزیکی (مانند حمل ونقل ،اقامت وسایرخدمات )یاعوامل اجتماعی (مانند شلوغی ،نارضایتی ساکنین محلی )تعریف شود هرچندکه تنزل جذابیت یک مقصد به دیگرمقصد مرتبط است ،اما به دلیل استفاده بیش ازاندازه وتاءثیرات گردشگران ،تعدادواقعی بازدیدکننده گان ازیک منطقه درنهایت ممکن کاهش پیداکند .درک این مطلب که مقاصد گردشگری درچه مقطعی ازچرخه حیات خود به سرمی برد متوان به مدیران وبرنامه ریزان جاذبه دربرنامه ریزی های آتی (مانند توسعه عمل کرد ،بهبودبازدهی وشناخات جایگاه )وداشتن دید صحیح ازمقاطع حیات شایان نماید.همچنین این امرسبب می شود به وسیله برنامه های توسعه احداث یابر پای جاذبه های جدید ارءخدمات وامکانات وتسهیلات پیرامون وایجاد تمایز ازافول جاذبه ها جلوگیری شود .باتلرویژگی های هرمرحله را بصورت زیر مشخص نموده است(داغستانی، 1390) .
تعداد محدود گردشگران سفرهای خودرابصورت فردی وسازماندهی می کند وبدنبالک الگوی های نامعلوم ونامنظم برای بازدید هستند .دراین مرحله متوان منتظرگردشگران غیرمحلی بودکه به دلیل منحصیربه فرد بودن منطقه یاویژگی های ذاتی وقابل توجه طبعی یافرهنگی منطقه جذب آن شده اند .دراین دوره تسهیلات خاص برای گردشگران فراهم نمی باشد به همین دلیل استفاده ازتسهیلات محلی وارتباط باساکنین احتمال درسطح بالای می روند که خودمیتوان برای برخی ازگردشگران یک جاذبه مهیم باشد .بافت فزیکی ومحیط اجتماعی منطقه ازطریق فعالیت های گردشگری تغیر نیافته ورود وخروج گردشگران اهمیت کمی درارتباطبازندگی اجتماعی واقتصادی ساکنین دائمی منطقه خواهد داشت.( همان مبع، ص 37).
به نظرداغستانی (1392)همچنان که تعداد گردشگران افزایش می یابد و به خود نظم می گرند برخی ازساکنین محلی وارد مرحله مشارکت می شود وشروع می کند به فراهم نمودن تسهیلات اولیه یا حتی کامل برای گردشگران .انتظارمی ردکه ارتباط بین گردشگران وساکنین درسطح بالای باقی بماند ودرحقیقت برای آن ها که خدمت مورد نیاز گردشگری رااراءمی کنداین سطح ارتباط افزایش پیدامی کند.همان طوریکه این مرحله پیش می روندبرخی تبلیغات بصورت خاص برای جذب گردشگران پیش بیینی می شود ویک بازار منطقه ای اولیه تعریف می شودیک فصل گردشگری برای ساکنین که درفعالیت های گردشگری مشارکت دارند وجود داررند .برخی سطح سازمان دربرنامه ریزی سفرگردشگران به وجود آمده وباراولیه برای فراهم نمودن وبهبودوضعیت حمل ونقل تسهیلات برای گردشگران برعهده دولت ها وبناگاه های خواهد بود.(همان منبع،ص38)
مرحله توسعه بازارهای گردشگری مشخص رانشان می دهند وتبلغات وسیعی درمنطقه گردشگری فرست وجوددارند .همچنان که این مرحله پیش مشارکت محلی وکنترل فرایند توسعه باسرعت کاهش می پزیرت وبرخی ازتسهیلات که بصورت ملی فراهم شده اندازبین رفته وتسهیلات بزرگتر ،کامل تر به بروزترجایگزین آنها خواهدشدکه توسط سازمان های خارج ازمنطقه به ویژه دربخش اقامتی فراهم شده اند جاذبه های طبعی وفرهنگی بصورت خاص توصعه یافته وعرضه می شود ،جاذبه های اصلی ازطریق تسهیلات انسان ساخت تکمل می شود.تغیرات درسیمای فزیکی منطقه قابل توجه بوده وانتظار می روند که همه ای این تغیرات ازطرف مردم محلی مورد قبول نبوده ومورد پسند وتاءید آنهاواقع نشد دراین مرحله مشارکت منطقه ای وملی دربرنامه ریزی وتاءمین تسهیلات تقریباّ ضروری بوده وبازهم ممکن است کاملاّ بااولویت های محلی هماهنگ نباشد تعدادبازدیدکنندگان درزمان اوج(پیک)مساوی یابش ازجمعیت محلی ساکن خواهد بوددرزمان که این مرحله بروزمی کند نیروی کار وردی ازبرون منطقه مورد استفاده قرارمی گرندوسایرتسهیلات مکمل برای صنعت گردشگری ،وصنعت عرضه خدمات خودرا بهبود می بخشد.( همان مبع، ص 38).
به نظرداغستانی (1392)همزمان باآغازمرحله تثبیت نرخ افزایش تعداد بازدیدکنندگان کاهش می یابد ،اگرچه تعداد کل همچنان درحال افزایش است ،تعدادبازدید کنندگان ازتعدادساکنین محلی تجاوز می کند بخش عمده ازاقتصادازمنطقه به گردشگری وابسته خواهد بود.بازاریابی وتبلیغات گسترش یافته وتلاش می شودکه فصل گردشگری وزمان عرضه محصولات درمنطقه افزایش یابد امتیازها وزنجیره های عمده ای درصتعت گردشگری ارءخواهد شد اماارزش افزوده،کمی ایجادمی شود تعاد زیادبازدیدکنندگان وتسهیلات که برای آنها فراهم شودممکن است به بروز نارضایتی دربین ساکنین محلی ایجاد شود . بخصوص کسانکه به هیچ نوع درصنعت گردشگری مشارکت ندارد ودرنتجه بابرخی محرومیت ها درفعالیت شان مواجه هستند.
همان طورکه منطقه وارد مرحله رکودمی شود ،به تعاد اوج بازدید کنندگان دست یافته است.سطح ظزفیت برای بسیار ازمتغیرها حاصل شده ویاازآن تجاوزنموده است ،همراه بامسائل محیطی ،اجتماعی واقتصادی .منطقه ازسیمای نهادینه شده ای برخوردارشده اما شهرت آن ،زمان زیاد طول نخواهد کشید.ظرفیت تخت ها بصورت مازاد بوده وبرای حفظ بازدیدکننده گان تلاش زیادلازم است .جاذبه های طبعی واصیل فرهنگی احتمال باتسهیلات مصنوعی واریداتی جای گزین خواهد شد سیمای منطقه ازمحیط جغرافیای آن فاصله می گرند توسعه جدید درحاشیه منطقه اصلی گردشگری صورت گرفته مالکیت دارائی ها مرتباِّ تغیر می کند انتظار می رود که دراین مرحله نوع گردشگران نیزبه گردشگران انبوه وسازماندهی تغیریابد. درمرحه رکود منطقه قادر به رقابت باجاذبه های جدید نخواهد بود وبنابراین بابازار روبه تنزل ،هم به جهت فضای وهم تعداد گردشگران مواجه خواهد شد زمان زیادنخواهد کشید تاازگردشگران برای بازدید درخواست شودزیرا اگر مخاطبین بشتر دردسترس باشد تعداد بازدید کنندگان درآخر هفته ویا تعطیلات افزایش می یابد .منطقه ازفعالیت های گردشگران دور می باشد .تغیر وتحول مالکیت ها زیاد شده وتسهیلات گردشگری اغلب به ساختمانها ی کاربری وغیر گردشگری تبدیل خواهد شد .همچنان جذابیت خودرابرای گردشگران ازدست می دهند تسهیلات گردشگری بشترحزف می شود وامکان ادامه فعالیت وسایر تسهیلات نیز مورد تردید قرارمی گرند درآنجای که بارکودبازنیروی کارمردم محلی قادربه خرید تسهیلات گردشگری باقمت پائین خواهد مشارکت محلی درگردشگری دراین مرحله افزایش می یابد تغیروتبدیل بسیارازتسهیلات به فعالیت مرتبط متحمل خواهد بودوازآنجایکه جاذبه ها ی یک منطقه برای ساکنین محلی بخصوص برای سال مندان نیز دارای جذابیت می باشد .ممکن است هتل ها به آپارتمان های بامالکیت مشترک استراحت گاهی خانه های بازنشستگان ویاآپارتمان های معمولی تغیر یابد .درنیها یت ممکن است یک مقصد منطقه کثیف ونامناسب گردشگری تبدل شودویا کاملاعمل کردگردشگری خودرا ازدست دهند .ازسوی دیگر ممکن است بازسازی وتجدید حیات اتفاق بی افتد ،هرچند که تقریبآاین مرحله هرگیز بدون تغیرات درجاذبه های که اساس گردشگری منطقه هستند به دست نمی آید .بازسازی وتجدیدحیات مقاصدگردشگری به اتخاذ استراتژی اقتصادی صورت می گرند.(داغستانی ،1390).
به طورکلی جاذبه های گردشگری رامتوان به دوگروه اصلی یکی جاذبه های طبعی وخدادادی ودیگر جاذبه دست سازبشری تقسیم بندی نموده .جاذبه های طبعی شامل مواردازقبل چشم اندازها ،آب وهوا فضای سبز ،جنگلات وحیات وحش می گردد،درعوض جاذبه های دست سازبشریامحصول تاریخ یافرهنگ بشری هستند وجاذبه های مصنوعی ازقبیل پارک های موضوعی ،باغ وحش ها ومجموعه های تفریحی می باشد. دراین قسمت متوان ازعجایب هتگانه جهان نام برد که عبارت ازمقره هالیکارنوس،یاماسولوس،اهرام ثلاثه مصر ،باغ های معلق بابل ،مجسمه زئوس،معبدآرتمس، چراغ دریای اسکندر یه ومجسمه رودس.این ها رامتوان ازجمله جاذبه های گردشگری دست ساز دوران کهن دانست.برخی ازجلوه های طبیعت همچون چشم سارها،غارهاوکوهستانها نیز به واسطه پیوند میان آنها ووقایع تاریخی ،فرهنگی مذهبی ونظامی به عنوان جاذبه های گردشگری شناخته می شود(رنجبریان وزاهدی، 1392).
انسکیپ (1991)جاذیه هارادرسه گروه اصلی تقسیم بندی کرده است
1-آبد وهوا
آب وهوای گرم آفتابی وخشک برای گردشگران مناطق سردسیرنوع جاذبه هامحسوب می شود،بویژه موقعی که این نوع ازآب وهواباسایرجاذبه ها،مثل ساحل ،نواحی مرجانی نواحی کوهستانی که فرصت هایی رابرای تفریح فراهم می آورند ،همراه باشد،آب وهوای سردنیزبرای بعضی ازفعالیت های گردشگری نظیراسکی وسورتمه سواری یک الزام اساسی می باشد .اساسآدمای تقریبی بین 20-25درجه سانتی گرادبهترین شرایط دمای برای گردشگران است که به ان اقلیم آسایش گفته می شود .
چشم اندازهای زیبای طبیعی یک منطقه متواندیک عوامل ترغیب کننده برای بازدید کننده گان ازان مکان باشدازمزارع سرسبزچای شالیزارهامی توان به عنوان نمونه ازاین چشم اندازهای زیبایادکرد.گردشگرهامی توان بارانندگی ،پییاده روی وچادرزدن ازمشهاده این نوع چشم اندازهاوحیات وحش آن لزت ببرند.
سواحل ونواحی دریامی تواندفرصت های رابرای تفریحات نظیر آب تنی ،شنا،قایق رانی ،موج سواری،غواصی وماهی گری وسایر تفریحات آبی فراهم آوردند.
پوشش گیاهی وحیات وحش یکی ازعوامل جذب گردشگران به حساب می آیند.این موضوع رامتوان بشتر درافریقا وآسیای جنوبی مشاهده کرد.باغ وحش هاوآکواریوم ها،باغ های گیاه شناسی درمناطق مثل سان دیاگو،کالیفرنیا،سیریلان کاه،لندن ودیگرنقاط دنیا وجود دارند،بازدیدکننده گان فروان راباخود جلب می کند.
ویژگی های خاص زیست محیطی شامل کوه های بلند،اشکال غیرمعمول زمین ،غارها،کوه های آتش فشان چشمه ای آبی گرم ،جاذبه های بسیار مهیمی برای اکثرگردشگران محسوب می شود .
نواحی طبیعی مهیم مانند پارکهاملی یامحلی ،مناطق حفاظت شده ومراکز حیات وحش ازجمله جاذبه های طبیعی به شمارمی آید که باید موردبرسی وتوجه قرارگرند.
7-گردشگری سلامتی
گردشگری سلامتی قرابت زیاد بامحیط طبیعی دارند .دراین نوع ،افراد چشمه های آبی معدنی واب گرم می روند ویابرای تناسب اندام وکاهش وزن ترک اعتیاد والکول به چنین محل ها مسافرت می کنند.
1-سایت های باستانی ،تاریخی وفرهنگی
مکانهای فرهنگی ،تاریخی ،باستانی شامل آثارملی وفرهنگی ابینه تاریخی ،مناطق شهرهاوساختمانهای مذهبی ازجمله مکانهای هستندکه موجب جذب گردشگراهامی شود.
2-الگوهای متمایزفرهنگی
شیوه های زندگی مردم بومی که باگردشگران متفاوت است برای بسیاری ازانها جالب به نظر می رسند.این الگوهای فرهنگی شامل آداب ورسوم ،لباس،تشریفات ،سبک های زندگی واعتقادات واعمال مذهبی می شود.
3-هنرهاوصنایع دستی
هنرها ازقبل رقص،موسیقی،تئاتر،نقاشی ومجسمه سازی ازجمله جاذبه هایی است که متوان جذابیت زیادرابرای گردشگران ایجادنماید صنایع دستی یک ناحیه نیزمتواند یک جاذبه جالب برای گردشگران محسوب شودوازطرف دیگربعنوان یک منبع درآمدبرای هنرمندان محلی بحساب می آید.
4-فعالیت های اقتصادی جالب
یک نوع جالب ازجاذبه های فرهنگی مشاهده ،توصیف وآگاهی اوقات نمایش فعالیت های جالب اقتصادی می باشدمانند کاشت چای ،شخم زدن کشتزارها،روندرشدونمو گیادهان ،استفاده فیل هادرجنگل های گرم سیر ،ماهی گیری سنتی وتکنیک های کشاورزی وعملیات جدیدکاشت گیاهان .
5-نواحی شهرهای جالب
نواحی شهرها باسبک های متنوع معماری،ساختمانها وبخش های تاریخی ،مراکز شهری ،فروشگاها ،رستورانتها ،پارکها موجب جذب اتعدادزیادازگردشگران می شودربرخی ازشهرها سالن های بزرگ بازی کنسرت ورقص جاذبه هایه اصلی آنها به شمار می رود.
6-موزه هاوسایر تسهیلات فرهنگی
موزه هابسته به ویژگی های فرهنگی وطبیعی یک ناحیه دارای انواع متفاوتی می باشند :باستان شناسی ،تاریخی ،معماری ،مردم شناسی ،تاریخ طبیعی ،هنرهاوصنایع دستی وعلوم ،فن آوری وصنعت .این موزها جاذبه های مهمی برای گردشگران به ویژه گردشگران بین المللی محسوب می شود .سایر تسهیلات فرهنگی نیز شامل مراکزفرهنگی ،گالریهای مهیم هنری وفروشگاهای عتیقه فروشی میشود.
7-جشنواره های فرهنگی
انواع گوناگون ازجشن های فرهنگی که مربوط به سنت های محلی وفرهنگی هستند جاذبه ای مهیم برای گردشگران می باشد ازمشهورترین نوع آنها متوان به جشن های مذهبی ،جشن های
مویسقی ،جشنهای هفتگی وجشن های هنری سالیانه ایشاره نموده
8- مهمان نوازی ساکنین محلی
دوستی ومهمانوازی ساکنان محلی برای بسیار ازگردشگران به عنوان یک جاذبه اصلی مطرح می باشد .
1-پارکهای موضوعی ،پارکهای سرگرمی وسیرک ها
پارکهای موضوعی ،پارکهای هستند که به موضوع خاص گرایش دارند ،مانند پارکهای تاریخی ،پارکهای مجراجوی وپارکهای که درمکانهای جغرافیای خاص طراحی شده اند .پارکهای سرگرم کننده نیز سرگرمی های نظیربازارهای مکاره ،کارناوالها وسیرکهای قرون وسطی را ارائه دهند.
2-خرید
فرش گاه های معروف بسیار ازگردشگران رابه خودجذب می نماند .مغازه های لباس فروشی ،طلافروشی ،سوغات ،هنرها وصنایع دستی وفروش گاه های معرف ازعوارض گمرکی باعرضه مشروبات ،توتون ،جواهرات ،عطر واقلام الکترونکی ازاین جمله به شمارمی روند
3-اجلاسیه ها ،نشست هاوکنگره ها
نشست ها واجلاسیه های داخلی وبین المللی امروزدراکثر کشورها موجب جذب گردشگران ،اقامت شبانه آنان ،بازدید ازمناطق دیگر وحتی خربد ازمحل می شوند .
مانند مسابقات ورزشی ونمایش گاه ها متوانند در دوره های زمانی کوتاه جاذبه های اصلی برای گردشگران محسوب شوند
سرگرمی های طیف وسطی رادربرمی گر ند .کلوپ های شبانه ،سالن های رقص وبرخی رستورانت های خاص درمناطق گردشگری به ارء خدمات وتسهیلات سرگرم کننده ای می پردازند که درنوع خود جالب هستند وگاه دراین مکان ها به اجرای هنرهای سنتی ومعاصر پرداخته می شود .دربعضی ازمناطق بشتر رقص محلی ارئه می گردد درحال که درمناطق دیگر موسقی ورقص امروزی بین المللی ارئه می شود درمورداین موضوع برنامه ریزان باید باتوجه به وضعیت منطقه تحت توسعه تسمیم گیری نمایند.
اغلب تسهیلات تفریحی ابتدابرای استفاده مردم محلی تدارک دیده شده اند ،امامی توان ازآنها به عنوان جاذبه های گردشگری اولیه یاثانویه برای گردشگران نیزاستفاده کرده .زمین های گلف ،تنس،چوگان ،مسابقات اسب سواری ،انواع استادیوم های ورزشی برای بازی های همچون فوتبال ،بیسبال ،بسکتبال ،گاوبازی ،ازجمله این موارد به حساب می آید.(داغستانی، 1392).
درمورد جاذبه های طبیعی اغلب مسئله کیفیت جاذبه ها است که توجه گردشگران رابه سوی خود جلب میکند .این جاذبه ها متوان ازجنبه های جلب کننده ،درمقیاس ملی ویابین المللی برخوردار باشد .به عنوان مثال دره رودخانه کلرادو(گراندکانیون)درآمریکا ،سلسله جبال هیمالیا درنپال قله کلیما نجار وآبشار نیاگاراجاذبه های طبیعی بابردتقاضا بین المللی هستند .ازمیان جاذبه های طبیعی ،جاذبه های که وجود آنها به اتکای منابع آبی است اعم ازسواحل دریاها واوقیانس ها ،رودخانه ها وچشمه سارها مورد توجه فروان گردشگران ازسرارسر جهان خاصه گردشگران غربی بوده چشم اندازهای حومه ای شهری نیز مورد استقبال روزافزون گردشگران است .اماباید گفت که این تلقی که جاذبه ها طبیعی تنها برپایه چشم اندازمحیطی شکل می گیرند نادرست است ،زیرا خودشرایط آب وهوا ئی،تابش آفتاب وحیات وحش هم ازجمله اقسام مهیم جاذبه به شمار می رود.به عنوان مثال گردشگران اروپای که ایام آفتابی کمی رادرسرزمین خوددارند به بازدید واقامت درمحیط های که ازاین جاذبه ها برخووردارند نظیر مناطق جنوبی دریای مدیترانه ،مغریب ،تونس والجزایر بسیارعلاقه مند اند مهمترین ویژگی جاذبه های طبیعی آن است که ازنظر عرضه دچارمحدودیت هستند ودریک دوره ءمعین زمان ظرفیت بهره برداری معین ومحدود دارند ازاین رواگرخواستاراافزایش وامکانات عرضه چونین جاذبه هایی باشیم باید ازاختصاص زمین به کاربری های دیگری بکاهیم ودرواقع دچارهزینه فرصتی ازدست دادن امکانات دیگر هستیم .به عنوان مثال اگر بخواهیم بااحداث جنگل های مصنوعی برظرفیت بهره برداری یک محیط جنگلی بیاافزایم احتمالاباید بخشی از اراضی زراعتی مجاوراین محیط راازمدار تولد محصولات کشاورزی خاریج کنم وهزینه فرصت ماه دراین صورت ارزش محصولات ازدست رفته درطول زمان خواهد بود. شرایط عمومی درصنعت گردشگری چنان است که احداث جاذبه های طبیعی تفریحی دراغلب نقاط جهان ازنظر مالی بندرت توجیه پذیری می نمایند واین پروژه قادربه پوشش هزینه های سرمایه گزاری وجاری خودنمی باشد .این مسئله دلایل بسیار دارندیکی از این دلایل به محدودیت زمان بهره برداری ازچنیین جاذبه های مربوط است .به عنوان مثال استفاده مردم ازجاذبه های گردشگری طبیعی اغلب به تعطیلات آخر هفته دربرخی فصول ،یاتعطیلات تابستانی محدود می گردد. به این ترتیب ویژگی فصلی بودن برکسب درآمد بشدت تآثیر مگزارد ،درحالکه امکانات وهزینه های مربوط به نگهداری جاذبه ها باید درتمام طول سال جریان داشته باشدازطرف دیگر مسئله حقوقی مربوط به چگونگی بهره برداری اقتصادی ازیک جاذبه طبیعی موضوع بسیار حساس بوده وگاه درقالیب مسائل سیاسی جوامع محلی قرارمی گیرند .زیرا اگردولت بخواهد ایجازه بهره برداری خصوصی ازچنین جاذبه ها ئی به بنگاه صنعت گردشگری بسپارد ،بی گمان به اعتراض مردم محلی مواجه می شود زیرا ایشان به درستی جاذبه های مذکورهدیه مهبت الهی می داند که به کل مردم جامعه تعلق دارند وواگزاری آن به بخش خصوصی برای کسب درآمد رانادرست می پندارد اماازسوی دیگرحفظ ونگهداری وتوسعه وبهبودفضای چنین جاذبه ها بهر حال هزینه بر است دولت به د نبال تآمین منبعی برای سازمان دهی ،بهسازی وتوسعه این گردشگاه ها طبیعی است .این موضوع است که دولت را ناگزیر به واگزاری بخش های یاتمام یک محدوده طبیعی به بناگاه های خصوصی می نامند .این موضوع درچهار چوب تحلیل های اقتصادی به عنوان شکست بازار طلقی می شود موارد شکست بازار ازجمله موارد هستند که دخالت دولت درآنها ضرورت می یابد واقتصاد های مبتنی بربازار نیز دراین مورد حضورودخالت دولت رامیپذیرنددراین قسم ازمسائل دولت به عنوان متولی امور جامعه ،محیط زیست طبیعی رابه عنوان کالای کمیاب مورد توجه قرار داداست نسبت به تآمین برخی امکانات دراین محیط (نظیراحداث مسیر دسترسی )احداث امکانات ودسرسی های بهداشتی ،تدارک سیستم دفع ذباله وروشنائی میسراقدام منماید باایجاد این زیر ساخت ها مسئله عدم سوددهی پروژه های سرمایه گزاری بخش خصوصی دراین جاذبه ها تاحدودی مرتفع می شود ،زیرا دولت برای زمینه سازی بهره مندی مردم ازاین کالای کمیاب باایجاد زیر ساخت ها ی ذکر شده درعمل هزینه های سرمایه گزاری بناگاه هاراکاهش داده وامر فعالیت درصنعت گردشگری جاذبه های طبیعی راسود آورتروجذاب تر می نماید. بهره برداری گردشگران ازمحیط های طبیعی بدون انجام سرمایه گزاری های مادی ،بکار گماری نیروی انسانی ومدریت صحیح به نهوی مطلوب امکان پذیرنیست ،تفاوت نمی کندکه این جاذبه ها ،جنگل ،رودخانه خروشان ویک پست اسکی باشد .درهریک ازاین موارد وظیفه دستگاه بهره برداری اقتضامی کند .که استفاده بی رویه ازمحیط طبیعی ممانعت بعمل آورده .یکی ازروش های به نسبت ساده برای کنترل میزان استفاده ازمحیط طبیعی آن است که میزان امکانات اقامتی دردسترس درکنارجاذبه ها راتحت کنترل داشته وبه طریق قانونی محدودنمایم .به این ترتیب تراکم گردشگران که متوان درکنارجاذبه یادرداخل آن (مثلآیک جنگل طبیعی )اقامت گزینندومحدودشده خوانخواه ظرفیت بهره بردای مدریت می گردد درواقع بامحاسبه وکنترل فضای سرانه ای که ازمحیط دراختیار هرگردشگر متوان قرارگیرد ظرفیت وکیفیت بالاویک گردشگاه ساحلی ازآن قیمت رامتوان بامتغیر سرانه فضای که به هرگردشگر می رسد تعریف نموده .برای یک گردشگاه عالی این فضاممکن است بیست مترمربع باشد ،حالاآن که یک گردشگاه آرزان قیمت که به مسئله بهره برداری بیش ازحدظرفیت توجهی نشان نمی دهند تنها حدود 10مترمربع فضابرای هریک گردشگر درنظرمی گرند دربرخی ازموارد،مدریت گردشگاه ها بازیرکی به عمد میسرهای دسترسی آسان به محیط طبیعی رافراهم نمی کند ،این سختی میسردسترسی به محدود شدن تقاضابرای استفاده ازجاذبه های طبیعی مورد نظرمنجرمی شود وآنگاه خطربهره برداری بیرویه ازاین محیط طبیعی برطرف می شود .مطبق مسئله نیز دراوجود روابطه معکوس وطبیعی میان سهولت دسترسی به یک گردشگاه طبیعی وحجم بازدید کننده گان نهفته اند .مدیران گردشگاه های طبیعی برای محدودساختن حجم بازدیدکننده گان وتردودخودروها درمحیط وکاهش آثارزیانباراین تردداقدام به تئآسیس پارک سوارهایی درجنب جاذبه های طبیعی کرده اند . .دراین مواردظرفیت پارک سواردرواقع همان ظرفیت بهره برداری دریک مقطع زمانی معین است ایجادجاذبه های مصنوعی درحواشی یک جاذبه طبیعی نظیرمراکزخرید ،رستورانت ،شهربازی ونظایر آن به تقسیم جمعیت میان جاذبه ها وتوقف بازدیدکننده گان درجاذبه های فرعی ودرنتیجه محدودشدن زمان حضورآنها درجاذبه های طبیعی اصلی می انجامد.نتجیه آسیب رسانی کمتربه جاذیه های اصلی است.تقاضابرای گردشگری طبیعی دراصل بشترازمحیط های شهری نشئات می گرد حال هرچی گردشگاه طبیعی به شهرهای بزرگ نزدیک ترباشد محیط طبیعی آن فشاروتراکم بشتررامتحمل خواهد شد وهرچه گردشگاه دورترباشد امکان حفاظت بشترآن ووقوع خسارت کمتربواسطه حجم کمتربازیدکننده گان افزایش می یابد .بنابراین درجوارجاذبه های طبیعی نزدیک به شهر های بزرگ بایدامکانات وجاذبه ها فرعی بسیاربشترتدارک دیدتاءثرات مخرب برجاذبه های طبیعی اصلی محدودشود.این جاذبه ها که بسته به شرایط کشوروآب هوای آن متفاوت ازهمدگرمی توان باشد معمولاشامل مواردازقبیل شهربازی ها ،مراکزورزیشی وکلوپ های سلامتی وپارکهای طبیعی موضوعی می باشد.رنجبریان وزاهدی 1391
یکی از دیگر الگوهای فضای گردشگری شکل گرف[1]ته در عصر پسا مدرن گردشگری درطبیعت است؛ این نوع الگوی گردشگری در برگیرنده روی کرد گردشگران به محیط طبیعی می باشد که گردشگران با انگیزها ی متفاوت مانند محیط طبیعی ساحل، جنگل، کویر، غار، صید ، شکار وغیره عوامل انگیزه سفر را به این نوع گردشگران ایجاد می نماید که طبیعت گردی1 به اشکال متفاوت تقسیم گردیده است. مثل گردشگری زیست محیطی، گردشگری ورزشی، گردشگری صید وشکار وگردشگری جمع آوری نباتات تقسیم گردیده است.
به نظری سقای(1390)بسیاری از افراد طبیعت گردی وگردشگری زیست محیطی را مشابه دانسته اما بسیاری از محققین تفاوت قایل شده مانند مواردی ذیل:
1- گردشگری درطبیعت شکل کلی تر نسبت گردشگری زیست محیطی است؛ گردشگری زیست محیطی جز ای از گردشگری طبیعت گردی است که در حال گسترش بخش از بازار جهانی طبیعت گردی می باشد. طبق آمار انجمن گردشگری زیست محیطی در سال 1999م طبیعت گردی 20 فیصد و گردشگری زیست محیطی 7 فی صد بازار جهانی گردشگری را در اختیار داشتند.
2- تفاوت این دو نوع گرشگری در انگیزه سفر نیز وجود دارد؛ گردشگران در طبیعت توجه ندارد محیط حفظ شوند یا نه شوند. ولی گردشگران زیست محیطی خود را درقبال حفاظت از محیط مسئول می داند.
3- ویژه گی های گردشگری زیست محیطی شامل سفر به یک منطقه طبیعی، حامی حفاظت از تنوع زیستی باشد، برای جوامع میزه بان محلی سودمند باشد وبه درک و فهم عمیق از محیط زیست رهنمون باشد.
محیط پایه واساس برای شکل گیری جاذبه های تاریخی وطبیعی می باشد. که محیط می تواند باعث به وجود آوری جاذبه ها شوند که این محیط ها می تواند محیط طبیعی وانسانی باشد که طرح ها و برنامه که برای رشد گردشگری و محیط در نظر گرفته شود طوری باشد که به محیط طبیعی و انسانی آسیب نرساند. منابع تاریخی وطبیعی گردشگری عبارت از منابع طبیعی شامل آب وهوای مناسب برای رشد انواع گردشگری، توپوگرافی، چشم انداز ها، کوه ها تپه ها وغیره. منابع تاریخی شامل جاذبه های انسان ساخت و مصنوعی مثل آبدات تاریخی، مجسمه ها قله ها وغیره.
منظور توان های محیط طبیعی داده واطلاعات طبیعی است برای بهره وری اقتصادی انسان از محیط موثر اند که گردشگران از این داده ها خرید وفروش می نمایند، که دارایی های طبیعی وابسته به محیط های طبیعی باشد که چند عنصر محیط طبیعی بر گردشگری اهمیت دارد:
1- ساختار های زمین شناختی: ساختارهای طبیعی وظاه ری پوسته زمین که به اساس مواد های داخلی زمین و فرسایش به وجود می آید که باعث چشم انداز وزیبای طبیعی پوسته زمین می شود. که می تواند اشکال منظم وغیر منظم، شکاف های طبیعی برامده گی ها و فرورفتگی ها می تواند گردشگران را به خود جذب نم:اید.
2- هیدرولوژی: منظور آب های برآمده در سطح زمین می باشد که برای گردشگری یک جاذبه شمرده ا ند مانند؛ دریاها، جهل ها، رود خانه، و تالاب ها وغیره توانسته است که بسیاری از فعالیت های توریستی شکل دهد مانند، ماهی گیری، ورزشهای آبی، وسایر سرگرمی ها را به وجود آورده اند.
3- پوشش گیاهی وحیات جانوری: گیاهان و جانوران توانسته است که توریستان زیادی را به ساحات حفاظت شده بکشاند که بیشتر مربوط گردشگران زیست محیطی را شامل شده، و یکی از درآمد زا ترین سفر های گردشگری است.
4- اقلیم: یکی از تاثیر گذار ترین عامل جهت شکل گیری سفر های فصلی می شود. که آب وهوای مطلوب بیشتر در توانایی های تورستی نقش دارد(سقای، 1390).
طبیعت گردی نوعی از گردشگری مبتنی بر طبیعت میباشد. مفوم طبیعت گردی در سال1987 و در نیتیجه تلاش های سالبوس لاسکوراین محقق مکزیکی تکوین یافته است که طبیعت گردی را چنین تعریف نموده اند: گردشگری که مبتنی است بر سفر ومناطق طبیعی گیاهان، حیوانات وحشی وهم چنان دیدار نمودن از هر گونه نماد فرهنگی (چه مربوط به گذشته وچه مربوط به حال) میشود.(میسون، 1390، ص 192).
محیط طبیعی و گردشگری به شکل جداناشدنی با یکدیگر در ارتباط هستند در آخر ده قرن بیستم به شکل فزایند ای محیط زیست را به عنوان منعی کلیدی برای گردشگری نگرستند. از جمله مهمترین کارهای برنامه ریزان و مدیران برنامه ریزی در قرن بیست ویکم است. البته مدیریت محیط زیست فقط حفظ وضعیت موجود و یا جلوگیری از زوال آن نیست، بسیاری از مصرف کننده گان به منظور بهبود تجربه های گردشگری خود متقاضی محیط زیستی با کیفیت بهتر می باشد. امروزه بهبود رابطه میان گردشگری و محیط زیست به منظور کمک کردن و به دنبال آن مهیا کیفیت بالای گردشگری امری حیاتی است. رابطه میان محیط زیست و گردشگری وجود دارد که؛ نگرش کلی تر وهمه جانبه نگر داشتند و محیط زیست امری حیاتی است لازم است به عنوان شبکه ای پیچیده و متشکل از ارتباطات درونی دیده شود که می تواند آنرا در قالب اکو توریسم بهتر بیان نمود نیاز است به نظارت برنامه ریزی کاربری زمین وکنترل ساخت وساز ها برای اجتناب و کاهش بعضی اثرات منفی زیست محیطی احساس می شود. که بعضی از اثرات زیست محیطی جدی نیست و نسبتا به سادگی می توان آنرا باسازی کرد. و اعتقاد زیادی براین است که گردشگری موجب آسیب رساندن به محیط زیست می شوند وحل مشکل باسازی آن هزینه بر است باید اشاره نمود که شرکت و نماد ها باید در عرصه گردشگری احساس مسئولیت نسبت به محیط نماید. در ترویج رویه های خوب ومناسب باید در نزد توسعه دهندگان و برنامه ریزان همت گماشت(میسون،1390).
به نظر میسون( 1390)مفهوم طبیعت گردی در دهه آخر قرن بیستم به صورت که در ذیل بیان می شود به (ترتیب زمانی نشان داده می شود) تغییر یافت:
· نوعی از گردشگری که در ابتدا بر ساس تاریخ طبیعی یک منطقه از جمله فرهنگ های بومی ایجاد شد. طبیعت گردان از مناطق توسعه یافته به قصد لذت بردن مشارکت و حساسیت داشتن نسبت به حفظ محیط زیست دیدار می کردند.
· طبیعت گردی سفربه مناطق طبیعی نسبتا آر ام به منظور مطالعه، لذت و یا کمک داوطلبانه می شود.این گونه سفر در رابطه به گیاهان ، جانوران، زمین شناسی و اکوسیستم یک منطقه ومردم که درنزیکی زندگی میکند نیاز هیا آنها فرهنگ های آنها و رابطه آنها با زمین می باشد.
· طبیعت گردی نوعی گردشگری طبیعی با اثرات کم می باشد که با نگهداری در گونه وزیست گاها چه به طور مستقیم از طریق کمک در محافظت از آنها و یا به شکل غیر مستقیم با تدارک درآمد به مردم محل کمک می کند.
· طبیعت گردی شکل پایدار از گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی است که پیش هر چیز بر کسب تجربه وآموختن درباره طیعت متمرکز می شود وبه گونه ای مسئولانه اداره می شود تا اثرات کمی بر محیط زیست بر جای گذاشته واستفاده مخرب از آن نداشته باشد وخودبامحیط محلی سازگار نمایند. طبیعت گردی به طور معمول در مناطق طبیعی دیده می شود وباید درمحافظت از محیط زیست ونگهداری از چنین مناطق کمک نمایند.
میسون(1390) در خصوص از جنبه های از سفربه مزایا والزامات به شرح زیر اعلام نموده اند:
· طبیعت گردی درک اثرات گردشگری را تشویق میکند
· طبیعت گردی توضیع عادلانه منافع وهزینه هارا تضمین مینمایند
· طبیعت گردی چه به طورمستقم وچه به طور غیرمستقم موجب شغل برای افراد محلی میشود
· طبیعت گردی موجب حرکت آمدن صنایع دستی سود مندی محلی مانند هتلها ورستورانت ها، صنایع دستی وسیستم های حمل ونقل می شود
· طبیعت گردی درآمد ارزی ایجاد می کند وموجب تزریق سرمایه به اقتصادی محلی می شود
· طبیعت گردی اقتصاد محلی را به بخصوص در مناطق روستای تنوع می بخشد.
· طبیعت گردی برای تصمیم گیری از تمام اقشار جامعه نظر خواهی میکند.
· طبیعت گردی از روش منطقه بندی برنامه ریزی استفاده میکند که رعایت ظرفیت هیا تحمل وتوسعه اشکال مناسب گردشگری راتضمین مینمایند
· طبیعت گردی باعث بهبود وضعیت زیر ساختها از جمله حمل ونقل میشود.
· طبیعت گردی تسهیلات تفریحی ایجاد مینمایند که مورد استفاده مردم محلی ودیدار کنند گان بومی وبین المللی نیز قرار گیرد.
· طبیعت گردی باایجاد درآمد وحفظ مکانهای باستانی، بنا ونواحی تاریخی کمک میکند.
· طبیعت گردی اثرات گردشگری را بازبینی ومدیریت مینمایند وروش های قابل اعتماد ممیزی زیست محیطی مقابل بااثرات منفی راتوسعه میدهد.
مالکیت بسیارجاذبه های مصنوعی نیز همانند جاذبه های طبیعی دراختیار دولت مرکز کشوراست .برخی جاذبه های مصنوعی نیززیرپوشش دستگاه های محلی وگاه تحت مالکیت بخش خیریه هاوموقوفات قراردارند .دربرخی مواردنیزجاذبه های تاریخی فرهنگی ممکن است درمالکیت خصوصی قرار داشته باشندوحق مالکیت آن نسل به نسل ویاازطریق معامله منتقل گردد،لکن مالکین حق تصرف وتغیرحالت وتخریب موضوع مالکیت خودرانداشته باشند.نمونه ای ازاین دست خانه های است که دربافت های قدیم ازسوی مراث فرهنگی به عنوان میراثی ثبت می شودواگرچه دراختیارصاحبان قراردارند وبه طورمعمول موردبازدیدگردشگران نیزقرارنمی گیرند ولی مالین حق تخریب کاربری یامعماری آنراندارند. باتوجه به مالکیت دولتی بسیارجاذبه های مصنوعی ،منافع حاصل ازبازدیدگردشگران ازآنها (فروش بلیط ونظایرآن )به حساب دولت واریزمی گردد.ازطرف دیگرچنین جاذبه هایئ بطورمتعارف باهزینه هایئ که ازسوی دولت پرداخت می گردداداره ونگهداری می شود .ازطرف دیگر برخی جاذبه های مصنوعی حالت تجاری دارندوقواعدبازاربراداره آنهاحاکم است .این جاذبه هابایددرآندها منافع داشته باشند تاعلاوه برپوشش هزینه های جاری خود،اصل منبع سرمایه گزاری شده ومنافع سرمایه گزاررا تئامین کند.احداث یک شهربازی ،نمونه روشنازاین مسئله است که سرمایه گزاری آن ازسوی بخش خصوصی انجام می شود وبناگاه ایجادکننده انتظاردارنداین کسب وکاربتواند رقم اصل سرمایه گزاری،سوی متعارف وهزینه های مربوط به اداره آن اجبارکند.
جاذبه های گردشگری یک مقصد تنها به ویژگیها ودارای های طبیعی،بناهای تاریخی،صنایع دستی وسایرآن خلاصه نمیگردد. ریدادهایکه دریک جامعه به وقوع می پیونددازلحاظ جذب گردیشگرازاهمیت زیاد برخورداراست. چون جوامع که ازویژگیهای طبیعی وتاریخی برخوردارنیست کوشش می کند که همه ساله برای جزب توریست هایک رویداد بزرگ وجشن را تدارگ ببیند. که این رویدادها به طورگسترده برای جذب توریست ها درسطح ملی ومحلی ازاهمیت زیاد برخورداراست. اما ریدادها تنوع زیاد داردکه هریک درصنعت توریزم نقش اساسی دارد. بنآ برگزرای یک رویداد یاجشنواره نیازمند یک مدیریت سالم است که ازاین طریق دررونق وگستریش رویدادها می تواند افزودوازطرف دیگر مدیریت به عنوان عنصر اساسی دربهبود کیفیت نقش اساسی دارد.
مردم به اساس عرف،عادت وخصلت های قدیم خود مراسیم عنعنه ای دارد که اکثرانها به آئین عقیده گذشته مربوط می شوند وبه مرورزمان این رسوم وعادات وآداب وسنن بستگی به حوادث مختلف تاریخی دارند وازبین رفته اندیا اینکه به تغیرات مواجه شده اند. مراسیم که اکنون به عصرمارسیده به سه گروپ ممتاز جدامی شوند. مراسیم شادی وعروسی، مراسیم سوگوواری ومراسیم موسیقی. درزمینه این گونه مراسیم نومودهای گوناگون آثاربدیعی مردم به وجود آورده اندکه انها درفولکلورشناسی فولکلور رسمی می نامند. که جشن نوروز یکی ازآن نمونه می باشند.
جشنواره ها حسب تعاریف عبارت ازیک جشن عمومی یا موضوعی خاص که به گستریش زمینهاوفرصتها ی فرهنگی وتفریحی وگزران اوقات فراغتمردم خارج ازچارچوب روزمره شان می انجامد. یک چشنواره هنری میتواند تنها یک زمینه ازهنر یا مجموعه ازهنرهارا درخودجای دهد.دربرخی کشورهای غربی تنها جشنواره هنری که هرسال برگزارمی شودبرصدها عنوان بالغ می گردد.انتخاب زمان جشنواره هنری همچون سایر وقایع گردشگری بطورمعمول چنان انجام می پزیرد که بتواند مکمل زمان سایر فعالیت های گردشگری باشد وظرفیت خالی درطول زمان غیر اوج سفررا تکمیل نماید وبه رونق کسب وکاردرمقصد گردشگری کمک نماید.
بازدید اماکن مذهبی بخاطر جشنواره های سالیانه یا دوره ای میباشد.معمولآ این گونه بازدیدبا انگیزه جشن گرفتن عید پاک یا کریسمس یا تولد یک فرد مقدس یا روزآزادی ویا انجام مراسیم خاص مثل غسل جمعی انجام می شودکه بخش عمده ازانها دراماکن مذهبی اتفاق می افتد که باحضور بازدیدکنندگان غیرمذهبی نیز همرا است. دراین مدل ازگردیشگری مذهبی عوامل فضای درون مناطق مذهبی همچون خدمات،جاذبه هاوساکنان محلی همراه بامدیریت گردشگری مذهبیدریک نظام سرمایداری عمل می کنند. درچهارچوب عمل سرمایداری وجود جاذبه هابرای شکل گیری جریان گردشگری،بالابردن سطوح وکیفیت خدمات وتسهیلات راضروری می سازد. دراین مدل توسعه خدمات درارتباط مستقیم باسرمایداری قرارداردواگرافزایش تعدادبازیدکنندگان برنامه ریزی شده نباشد به شکل گیری چالش های میان ساکنان محلی،بازدیدکنندگان ومحیط منجرمی گردد. توسعه گردشگری مذهبی درراستای اقدام دولت ها به عنوان یکی ازراهبردهای توسعه نواحی مذهبی صورت می گیرد؛البط اگر توسعه وسرمایگزاری دراین بخش تنهابه یادگیری خدمات استفاده گردشگران وبهره مندی وسرمایگزران بزرگ منتهی میشود بالطبع سود حاصل یا به خارج ازمنطقه انتقال می یابد ویا دربین طبقات سرمایگزارتقسیم می شوداما اگربرنامه ریزی صحیح صورت گیردهزینه را که گردشگران مذهبی برای اقامت خرید کالاهای محلی(سوغات)، خدمات وشرکت درکنفرانس ها وهمایش های مذهبی پرداخت می کند،درفعالیت های محلی ویا منطقه ای جریان یافته وموجب تحرک درمناطق مذهبی میشود میتوان آثاراقتصادی مهمی درپی داشته باشد. علاوه برآن گردشگری مذهبی زمینه اشتفال پاره وقت ویا دایمی ساکنان محلی وایجاد زیر بناهای گردشگری را برای گردشگران فراهم میکند(مهدی نژاد،1391).
همون گونه که ازتعریف مدریت می توان استنباط نمود،مدریت به عنوان یک موضوع جاذبه هاروندی است که درآن منابع انسانی ومادی درراستای تحقیق اهداف تعین شده ،سازماندهی ،هدایت هماهنگی وکنترل می شود .داغستانی ،1390،َ
یک جاذبه گردشگری اعم ازطبیعی یامصنوعی صرف نظرازنحوه وتاریخچه شکل گیری آن ودلایل که به اقبال عمومی دربازدیدازآن انجام می ده است به هرحال به عنوان محصول که دراختیارمشتری (گردشگران)قرارمی گرندباید همانندتولیدهرکالایاخدمات دیگرازنظر ارئه خدمات مشتری موردبرسی وتجزیه وتحلیل قرارگرفته وسرانجام سیاست گزاری متناسیب برای آن تدوین شده وبه موارداجراگذاشته شود.درخصوصی جاذبه های طبیعی به اختصاردیدم که چیگونه حدودازفضا که به عنوان ازجاذبه گردشگری شناخته می شود (مثلآساحه دریا یاجنگل )میان جاذبه بوده ویا ابزارتولید بخش دیگر دراقتصاد(مثلآ کشاورزی )تخصیص می یافت .این موضوع به شکل ها وازجهات دیگر هم درخصوص جاذبه های مصنوعی مصداق می یابد .به عنوان مثال دربهره برداری ازیک جاذبه طبیعی مسئله ظرفیت قابل تحمل جاذبه ازنظرتعداد گردشگران ورودی به محل مطر ح است که درخصوص آن بحث کوتاهی مطرح گردیده ،اماهمین موضوع درباره جاذبه های مصنوعی نیز دقیقآوگاه به شکل جدی مطرح است زیرا اگربتوان یک جاذبه طبیعی راازگزند تراکم بازدیدکننده گان مصئون داشت واحیانآدرمورد آسیب های وارید شده رااحیانموده (جنگل کاری پس ازآتش سوزی ناشی ازگزرگردشگران دریک جاذبه طبیعی )درمواردجاذبه های مصنوعی وبه خصوص یادمانهای تاریخی این مسئله بسیار سختر بوده وگاه غیرممکن می نماید .ازاین رواعمال سیاست های مناسیب جهت بهره برداری ازجاذبه های اهمیتی بیساربالای دارند .این سیاست ها موارد ازقبیل قیمت گزاری ؛سهمیه بندی جهت بازدید،معرفی جاذبه های با ویژگی های مشابه به ترغیب بازدیدکننده گان به دیدارازآنه ،هدف گیری تنها بخش های خاص ازبازار وکاستن ازتبلیغات دراوقات اوج سفر واطلاع رسانی به مشتری یان راشامل می شود. به عنوان مثال جاذبه های که به با زدیدانبوه گردشگران روبروهستند ،به افزایش قیمت روی می آورند وبا توجه به موضوع کوشش بلای قیمت تقاضای کالا ها وخدمات گردشگری مسئولان انتظار دارند که حجم بازدیدازجاذبه مذکور محدود شود این وموضوع ازیک جهت کم لطفی وبی عدالتی به نظرمی رسد ،اما عدم مهارحجم انبوه گردشگران که جاذبه ها ی نظیر کاخ عالی قاپو،تخت جمشید،برج ایفل یا موزه لور راهدف گرفته اند به تخریب این جاذبه ها منجرشده ومیراث فر هنگی بشری تهدید می کند .دربرخی جاذبه برای محدودساختن تعداد گردشگران که به محوطه مربوطه وارد می شود ازسهمیه بندی زمانی استفاده می شود . به عنوان مثال هریک ازبخش های موزه لوردرپاریس یک تادوروز درهفته به روی بازدیدکننده گان بسته است .استفاده ازمعرفی جاذبه های هم ارزکه کمترشناخته شده اند ،سیاستی است که برای انحراف وسیمت دهی حجم بلای تقاضا ی بازدیدازیک محل به محل های دیگر گاه موردتوجه قرار گرفته است .گاه نیز مدیران جاذبه های گردشگری که درایام اوج سفرباحجم قابل توجهی ازتقاضا مواجه هستند برای حفظ جاذبه خود ازسیاست عدم تبلیغ استفاده می کنند.موضوع که درجهان امروزازحساسیت واهمیت بسیاربلای برخورداراست وضرورت دارند تافعالین ومدیران بخش گردشگری کشوربه اهمیت روزافزون آن وبرخی شگردهای موردکاربرددراین حیطه آگاهی وتسلط بشتر یابند(3/151-152)
درجای ازبامیان سیز درمسیر تلاقی رودخانه های بامیان وککرک ،کمی باتر ازمرکزشهر،جای هستند که گویاطبیعی آن رابرای خدش جداکرده است ؛«دره ککر» قبول دارم ککرک اسم خوش آوائی هوائی نیست،اما این منطقه بارونق ازسبز،سرخ وآبی هایش ،دنیای دل انگیزی خلق کرده که این درسایردره ها روستاها ومناطق یافتنی نیست ازهمین روست که به این منطقه باید به چشم تفرج گاه نگریسته شد.این جا(دره ککرک )به زمان نیازنیست نبض ساعت ها آرام است واسطراب لحظه ها درهماهنگی آبی رود خانه ها محومی شود .درختان ،آسمان وطلاءلوهای خورشید به تونیزرخصت میدهند تادرنکالمه زندگی بخش وروح افزایش ومشارکت بورزی ...تا...خودشکافای ات راحس کنی .همه جاراچه زیبا درسیال بودن روئیاها غوطورمبینی که چشم تماشایت ژرف ترمنی گردتارحمت خدای راکه درهمین نزدیکی ها است حس کنی .دراین دره باهمه ای قدامت هزاره ای اش ،تطنین های هست که کوهساران جان تورامی أکندازنابی آرامش وخلوص روّیاها موقعیت به ویژه توپوگرافیک بامیان زمینه سازپیدایش دره های پرشماریکه هریک ازآن ها .درپیوند باغارهای باستانی کوه های اطراف ،زیبایی های طبیعی وتاریخی ویژه ای دارند مهیم ترین این درها که باگذشت تاریخی بامیان عجین شده ودوستداران طبیعت ازآن غافل نمی ماند عبارت ازدره ککرک ،این دره باچشمه های سرد وگوارا رودها،درختان بلند قامت ،چشم اندازهای کوهستانی ومغاره ها وآثارزندگی جماعت سده های پیش ازاسلام ،یکی اززیباترین جلوه های طبیعت ولایت بامیان رابه نمایش گذاشته است .دره ککرک درسه کیلومتری جنوب شرق مجسمه های بزرگ بودا ویک کیلومتری شهرتاریخی غلغله قراردارند این دره ی تنگ وشتداب به لحاظ هنر هیکل تراشی ونقاشی دردوره ی کوشانی وبودایی ازمواضع پوراهمیت به شمارمی رفت .دراین دره نیز چون دیگر دره های بامیان آثاروبقایای برج وبارو وصداها سموج ومغاره به تعدادازمعابد وپیکره یک مجسمه ده متره بودا دررون تاقی بانقاشی های بی بدیل وجودداردکه هنوز هم پابرجامانده وباز هم ورق تاریخ پورشکوه بامیان راپیش روی بیننده می گشاید .ازمیان معابد دره ککرک تعدادی تصاویررنگی بودایی بدست آمد که مجموعه منحصر به فرد ومهیم ترین دیواره نگارهای بودایی جهان راتشکیل می دهند درمیان تصاویر رنگی معابدککرک تصویر پادشاهی بدست آمده وموسیوهاکن آنررا «پادشا شکاری » خوانده است .این پادشاه به حالت نمایش یافته که درحال توبه کردن ازشکاراست وکمان خودرا دودسته به بودا تقدیم می نماید ،وسایل شکاراوعبارت ازسگ تازی شکاری ، تیرو دومرغابی است که شکارنموده وهمه دراطراف اش دیده می شود. خودپادشا باتاج برسر،روی تخت نشسته وبه انواع زیورألآت مجلل ،آراسته می باشد که این پادشاه ازجمله آخرین شاه زاهد گان کوشانی است که دربامیان سلطنت منود .
باکمال تأسف هم اکنون پیکره ده 10متری بودا تخریب وتعداد زیادازدیوارونگاره های معابد دره ی ککرک در روشن ساختن تاریخ این خطه ازکشورمان اهمیت به سزای دارد ،مورد دستبرد مافیای بین المللی میراث فرهنگی قرارگرفته وبه یغما رفته که این امر،توجه مسئولان ذیربط دوستداران تاریخ وفرهنگ این مرزوبوم رامی طلبد)عظیمی،1390،166-168)
صنعت توریزم به اقتصادبامیان مبدل مگددبیان آقای فولادی رئیس دفتر ایکو توریزم ولایت بامیان، این ولایت درسال 1389 تعداد 3311 نفر سیاح داشت که در مقایسه با سال 1388، 68 در صد افزایش را نشان میدهد. باشندگان بامیان مدعی اند که این صنعت میتوانست خیلیها بیشتر ازین هم رشد داشته باشد در صورتیکه برخی مشکلات و چالشها از مقابل این روند برداشته میشد. آنها معتقدند که با اجرای پروازهای طیارات، تکمیل شدن سرکهای (بامیان - کابل) و (ولسوالی دوشی بغلان تا بامیان) و بهبود امنیت آنها، وبازسازی مجسمه های تخریب شده بودا، ضمانتهای فعلی رونق هرچه بیشتر این صنعت میتواند بحساب آید. حاجی سفر62 ساله ساکن مرکزولایت بامیان درحالیکه پیاله چای دردست دارد، می گوید: "سی سال قبل ازامروز با چند سیاح خارجی که ازبامیان دیدن می کردند درمنطقه بنام ککرک که در10 کیلومتری شرق شهربامیان قراردارد؛ سواربرگادی شدیم وبرای دیدن آثارتاریخی دره زیبا وسرسبزککرک رفتیم. بعد ازفلمبرداری وعکس برداری ازمناظرزیبا ومجسمه کوچکی که درآن دره وجود دارد؛ درلب دریا خیمه زدیم وبا سایر توریستانیکه ازساحات باستانی بامیان دیدن می کردند میله گرفتیم. آنروز زیبا وبیاد ماندنی فراموشم نمیشه". گفته میشود که در سالهای قبل صنعت توریزم در بامیان انکشاف بیشتر کرده بود و سالانه عدهء کثیری از سیاحان خاجی و داخلی را بخود جلب میکرد و این وضع بر اقتصاد مردم محل نیز اثرات مثبت داشت. حاجی سفر می افزاید:" نسبت به فعلأ فرهنگ پذیرایی ازتوریزم وسیاحانی که ازبامیان دیدن می کردند درگذشته خوب بود. و در ضمن آمدن آنها به بامیان برای مردم بامیان عواید خوبی داشت، چون در آن وقت موتر نبود و خارجی ها برای رفتن به دیدن آبدات تاریخی گادی و یا حیوانات باربر کرایه می کردند، هوتل هم کم بود و جهانگردان برای بودو باش شان خانه هایی را از مردم به کرایه می گرفتند که ازین طریق مفاد خوبی نصیب مردم می شد." اما در یکی دوسال اخیر نیز اوضاع در این رابطه سیر مثبت پیدا کرده است. مناظرطبیعی منحصربه فرد این ولایت وازسوی دیگرآثاروآبدات تاریخی توجه سیاحان وجهانگردان را به خود جلب نموده است. اکنون از صنعت توریزم به عنوان سومین اقتصاد پایدار و با ثبات نامبرده می شود. داکتر حبیبه سرابی میگوید: "در بامیان صنعت توریزم وجهانگردی، پس از زراعت ومالداری سومین منبع اقتصادی دوامدارمردم را تشکیل میدهد که میتواند سبب کاهش فقر نیز شود". طی سه سال گذشته ازجانب حکومت محلی وموسسات خارجی همکار؛ برای جذب توریزم دراین ولایت اقدامات زیادی صورت گرفته که ازآنجمله میتوان ایجاد دفتراکوتوریزم را که به همکاری مشترک با موسسه آقاخان ایجاد شده، نام برد. آقای فولادی مسئول ملی توریزم دردفترمرکزی آقاخان می گوید: "رشد صنعت توریزم دربامیان خیلی خوب است. ظرفیت اقامتی بامیان فعلا به 388 نفر سیاح در یک شبانه روز رسیده است، در حالیکه این توانائی در سال 1387 تنها 180 نفر بود. همچنان کیفیت خدمات هتلداری بهتر شده و تعداد 12 نفر "راهنمای توریست" نیز آموزش یافته اندتا سیاحان داخلی و خارجی را راهنمایی کنند". "دفتر ایکوتوریزم بامیان سه سال پیش ایجاد شد که تا به حال درقسمت معرفی واحیای فرهنگ بومی این ولایت، جشنواره ها وبرنامه های مختلف را راه اندازی کرده که درقسمت جذب سیاحان وجهانگردان تأثیرات مثبتی را درقبال داشته است". باشندگان بامیان مدعی اند که این صنعت میتوانست خیلیها
بیشتر ازین هم رشد داشته باشد در صورتیکه برخی مشکلات و چالشها از مقابل این
روند برداشته میشد محمد باقراندیشمند یکی ازجوانان تحصیل کرده بامیان نیزدراین مورد می گوید:" اگرحکومت ومجامع بین المللی درقسمت سرعت بخشیدن در پخته کاری راههای مواصلاتی بامیان با دیگرولایات کشور و ایجاد قرارداد های تجارتی شرکت های هوایی؛ وبازسازی مجسمه تخریب شده بودا دقیق و بوقع عمل میکردند، ما شاهد رشد صنعت گردشگری در بامیان با درجهء بلندی می بودیم" با تو جه به اهمیت صنعت توریزم در جهان ، دورنما برای ولایت بامیان فقط می تواند انکشاف صنعت توریزم باشد وصنعت توریزم میتواند به عنوان یک اقتصاد دوامداریا اقتصاد انکشافی دوام دار؛ را برای مردم ولایت بامیان به ارمغان بیاوردکه درین راستا گامهای ابتدایی ومهم برای معرفی بامیان وداشته های تاریخی ومناظر طبیعی آن از سوی دفتر اکو توریزم ونهاد مربوط برداشته شده است. والی بامیان با تأکید برروی جذب جهانگردان دراین ولایتمی افزاید:"بسیاری ازمؤسسات باتوزیع مواد های ابتدایی برای مردم بامیان ماهی خوردن را یاد میدهند،اما منابعی که دراین ولایت وجود دارد،حکومت محلی دربامیان، را مصمم میسازد تا به مردم بامیان ماهی گیری رایاد دهد". اکو توریزم از نهادهای مصروف و معروف توریستی بامیان بحساب می آید. این نهاد فعالیتهای برنامه ریزی شدهء را از زمان ایجاد خود انجام داده است. عبدالله محمودی آمربرنامه های دفتراکوتوریزم دربامیان می گوید: " فعالیتهای دفتر اکوتوریزم در عرصه های ذیل متمرکز است: بازاریابی و معرفی جاذبه های توریستی و گردشگری بامیان که در این راستا تهیه ویب سایت، بروشور، جزوه های معلوماتی تهیه فلمهای راجع به اسکی و پیاده روی و جشنواره های مختلف، برگزاری جشنواره های بهاری و تابستانی مثل جشن نوروز و راه ابریشم، همکاری با رسانه های داخلی و خارجی در جهت تهیه فلمها و گزارشات مختلف راجع به بامیان بخشی از کارهای ما در عرصه بازاریابی بوده است". آقای فولادی مسئول ملی توریزم دردفترمرکزی آقاخان دراین مورد میگوید:" برگزاری دوره های مختلف آموزشی برای هتلداران بامیان، پارک ملی بند امیر، و بازار ولسوالی یکاولنگ راهنماهای توریست و سازماندهی سیر علمی برای دست اندرکاران صنعت گردشگری از اقدامات ما برای ارتقای ظرفیت بخش خصوصی و ادارات دولتی همکار بوده است". کریم هوتل دار در بازار بامیان براین باور است که بازدید سیاحان از بامیان نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته و اگر آثار تاریخی بامیان، خصوصا مجسمه های بودای بامیان که در سال1379توسط طالبان تخریب شده بودند بازسازی شوند یقیناً بامیان بازهم برسر زبان ها خواهد افتاد و بازدید جهانگردان ازاین ولایت؛ از این هم بیشتر خواهد شد". دراین میان مقامات ریاست اطلاعات وفرهنگ بامیان نیزازبالارفتن عایدات این اداره ازبابت فروش تکیت ها برای سیاحان خارجی وداخلی سخن می زنند. ابراهیم اکبری رییس اطلاعات وفرهنگ ولایت بامیان، دراین مورد می گوید:" درسال 1388عایدات ریاست اطلاعات وفرهنگ بامیان، فقط ازفروش تکیت ها برای گردشگران حدود 80 هزارافغانی شده بود؛ اما خوشبختانه درسال 1389 بدون پولی که این گردشگران به هوتل داران، راهنمایان توریزم ودریوران پرداخته اند، این رقم تقریبأ به 150 هزارافغانی رسیده است". آقای فولادی درمورد مصارف روزانه یک سیاح درولایت بامیان، چنین بیان می کند:" هرتوریست خارجی که درولایت بامیان می آید روزانه 100 دالرامریکایی(از کرایه گرفته تا خوردن غذا) مصرف می کند . درسال 1388 عایدی که ازتوریستان دربامیان به دست آمده بود، درحدود 250 هزاردالربود اما درسال گذشته به 402 هزاردالر افزایش یافته که عاید مستقیم به بامیان میباشد". در صنعت گردشگری بامیان، یک بخش قابل توجه را که اخیراً به آن پرداخت صورت گرفته، ورزش سکی میسازد. بامیان با داشتن حوزه ها و مناطق مساعد برای این ورزش، از گذشته در محراق توجه دوستداران داخلی و خارجی این ورزش بوده است. آقای فولادی از برنامه های زمستانی برای انکشاف بامیان بعنوان یک مقصد چهارفصل توریستی یاد کرده می گوید:" تهیه کتاب اسکی که زیر چاپ است، آموزش راهنمایان ورزش اسکی، و اجرای این برنامه در زمستان سال گذشته از اقدامات ما است. که طی آن 36 نفر در زمستان سال گذشته به صورت گروپی اسکی انجام دادند؛ تا درسالهای آینده راهنمایان مسلکی وخوب برای سیاحان داخلی وخارجی درقسمت ورزش اسکی ودیگربازی های زمستانی باشند". گرچه اقدامات برای رشد این ورزش و صنعت گردشگری را نمیتوان نادیده انگاشت اما فکر میشود که اوضاع و داشته های مساعد بامیان حکم میکند که نه تنها ارگانهای محلی بلکه نهادها و ارگانهای مرکزی نیز باید در این رابطه اقدامات مقتضی نمایند. این صنعت نه تنها میتواند در معرفی تمام عیار تاریخ و فرهنگ کشور ممد واقع شود بلکه زمینه های فراوان کار و عاید مالی برای شهروندان کشور را مساعد گرداند.اگر دولت افغانستان و نهادهای ملی و بین المللی در این زمینه سرمایه گذاری نمایند، بعید نیست که افغانستان به زودی در ردیف کشور های دارای بیشترین سیاح و بازدید کننده قرار گیرد( http://afghanistantoday.org).
|
1-بسطامی ،نعمت ومحمدیان،حبیب. شناخت خدمات صنعت جهانگردی .تهران :مبنای خرد،1390.
2- پاپلی، یزدی. محمدحسین. گردشگری( ماهیت ومفاهیم). تهران: سمت، 1385.
3- داغستانی، سعید. جاذبه های گردشگری مفاهیم ،مدیریت وبرنامه ریزی. تهران: مهکامه،1391.
4- رنجبریان، بهرام وزاهیدی، محمد. شناخت گردشگری. اصفهان: چهارباغ، 1390.
5- رنجبریان، بهرام وزاهیدی، محمد. بازاریابی گردشگری. اصفهان، چهارباغ، 1392.
6- رنجبریان،بهرام ومحمد، زاهدی. خدمات صنعت گردشگری. اصفهان: چهارباغ، 1391.
7-عظیمی، محمد عظیم. افغانستان ونقاط شگفت انگیزآن. کابل: المهدی، 1390.
8- کاظیمی، مهدی. مدیریت گردشگری. تهران: سمت، 1385.
9- لومسدن، لس. بازاریابی گردشگری. ترجمه محمدابراهیم گوهریان، تهران: دفترپژوهشهای فرهنگی،1480.
10 - میسون، پیتر. گردشگری اثرات، برنامه ریزی ومدیریت. ترجمه ترجمه روزبه میرزاری، تهران: درمه،1390.
وزارت تحصــــــــــــــــــیلات عالی
دانشــــــــــــــــــگاه بامیان
دانشکده علوم اجتماعی
مونوگراف دوره لیسانس
نقش جشنواره ها درتوریزم-نمونه جشنواره راه ابریشم دربامیان
تهیه کننده : غلام علی "ابراهیمی"
استادراهنما : پوهیالی حبیب الله "حکمت"
دیـــپارتمنت : توریزم
1393 هـ ش
Ø به پدر و مادرم که نتیجه زحمات شان تحصیل من بوده است.
Ø به برادرانم که عامل تشویق من بوده است.
Ø به اساتید محترم دانشگاه بامیان و به ویژه اساتید دیپارتمنت توریزم که در مقطع لیسانس صمیمانه ما را راهنمای نموده است.
سپاس خداوند(ج) که بشر را منحیث خلیفه خود در روی زمین فرستاد و برای شان قدرت تفکر و تعقل داد تا به شکل بهتر در روی زمین زندگی کند. و برای زندگی بهتر راهنمایان برای شان فرستاد که آخرین معلم بشر حضرت محمد(ص) بود که آن حضرت واقعآ در مقابل جاهلیت استاده گی کرد بر جاهلیت خط بطلان کشید و آموختن علم و دانش را بر هر مرد و زن فرض دانیست که در واقع بهترین معلم بشر پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) بوده است. و خداوند را شکر گزار هستم که تا این مقطع تحصیلی به ما توفیق داد تا تحصیلم را با موفقیت کامل ختم کنم.
درآخر لازیم میدانم که از تمام کسانیکه تا این مرحله مارا یاری نموده پدر و مادرگرامی ام که در راستای تحصیل من رنج های زیادی را متقبل شده است، برادران عزیزم که واقعآ درین راستا مشوق من بوده است، اساتید دانشگاه بامیان و اساتید دانشکده علوم اجتماعی که در راستای آموختن علم و دانش ما همرای نمودن و مخصوصاً استاد راهنمای بنده حبیب الله "حکمت" که این تحقیق براساس راهنمای ایشان انجام شده و ایشان مخلصانه ما را راهنمای نمود صمیماه تشکر و قدردانی میشود. و از همصنفانم که به نحوی درین راستا همکاری کرده و منابع شانرا را در خدمت من گذاشته و تا حد توان ما را مشوره داده نیز قابل قدر است. در آخر از خداوند منان برای همیشه شان طول عمر میخواهیم.
و من الله توفیق
غلام علی " ابراهیمی "
فهریست مطالب
1 - اهدا :
2 - پیشگفتار
فصل اول کلیات : تحقیق
3 - مقدمه
4 - بیان مسئله
5 - ضرورت تحقیق
6 - فرضیه تحقیق
7 - متغیرها
8 - سوالات تحقیق
9 - اهداف تحقیق
فصل دوم : روش تحقیق
10 - روش تحقیق
فصل سوم : پیشینه تحقیق
11 - تاریخچه جشنواره ها
12 - مفهموم جشنواره(Festival conception)
13 - مدیریت جشنواره ها
14 - هدف گزاری
15- انتخاب موضوع
16 - انتخاب نام
17 - انتخاب زمان
18 - اهداف جشنواره ها
19 - انواع جشنواره ها
20 - جشنواره های هنری
21 - جشنواره های مذهبی
22 - عید فطر
23 - عید قربان
24 - جشنواره های تاریخی
25 - سالروزاستقلال
26 - جشن نوروز
27 - ازرسم ورواج های نوروز درکشور
28 - برافراشتن ژنده سخی درفرازکابل
29 - میله گل سرخ
30 - سایرمیله ها
31 - بزکشی
32- اهمیت جشنواره ها
33 - اهمیت اقتصادی
34 - اهمیت اجتماعی-فرهنگی
35 - نقش جشنواره ها در انکشاف توریزم
فصل سوم : مطالعه موردی
36 - پیشینه ولایت بامیان
37 - جشنواره راه ابریشم درولایت بامیان
39 - اهمیت اقتصادی جشنواره راه ابریشم
40 - اهمیت اجتماعی-فرهنگی جشنواره را ه ابریشم
41 - مناقشه
42 - نتیجه گیری
43- پیشنهادات
44 - منابع و مآخذ
فصل اول : کلیات تحقیق
جاذبه های گردشگری تنها به جاذبه های طبیعی، تاریخی و صنایع دستی خلاصه نه میگردد. در واقع جشنواره های که در یک مقصد رخ میدهد میتواند به عنوان منبع مهم برای جذب گردشگران تلقی شوند. بنآ امروزه کشورهای که از جاذبه های طبیعی و تاریخی کمتر بر خور دار است از طریق برگزاری جشنواره ها توانیسته اند که توریست های بیشتر را به کشورشان جذب کند. جشنواره ها از سابقه طولانی بخوردار است رویدادها و جشنواره ها که باعث تغیر و تحول در زندگی مردم شده از قدیم ایام در بین مردم مروج بوده است. و این جشن ها به مرور زمان رونق یافته و امروزه یک بخش از فعالیت مردم را تشکیل می دهد. تجلیل از روز نوروز ابتدا توسط یما جمشید از زمانیکه پایگاه اولین حکومت را در بلخ تهداب گذاری کرد آغاز شد تا امروز از آن روز تجلیل می شود. اما وارد ساختن جشنواره ها در صنعت توریزم آنقدر سابقه طولانی ندارد چونکه صنعت توریزم یک صنعت نو ظهور است و از طرف دیگر برگزاری جشنواره ها طبق خواست مردم محل صورت می گیرد و بیشتر به نیاز انها جواب گو است. جشنواره ها انواع گوناگون دارد، جشنواره های تاریخی که بیشترجنبه تاریخی دارد، جشنواره های مذهبی که بیشترجنبه دینی دارد و جشنواره های هنری و فرهنگی که بیشتر بالای هنر و صنایع دستی تمرکز دارد. جشنواره ها برای جوامع که برگزارمی کند بسیار مفید واقع می شود. از جمله در بعد اقتصادی بیشتر اهمیت دارد و سایر ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز قابل یاد آوری است. جشنواره ها در صنعت توریزم نقش بر جسته دارد چونکه جشنواره ها یک بخش از جاذبه ها را تشکیل می دهد و جاذبه ها است که به عنوان عامل جذب توریست ها عمل میکند و اهداف را برای توریست ها مشخص می کند بنا براین جاذبه ها مانند ویژه گیهای طبیعی و تاریخی و نمایش جشنواره ها به عنوان هسته یا قلب توریزم عمل می کند. افغانستان از جمله کشورهای است که بیشترین جاذبه ها را برای توریست ها دارد مانند ولایت باستانی بامیان که مملو ازجاذبه های تاریخی و طبیعی و سایر ویژه گی ها است. دو پیکر بزرگ بودا، شهر ضحاک، شهر غلغله، بند امیر و غیره از جمله ویژه گیهای است که سالانه صدها توریست داخلی و خاریجی را به بامیان می کشاند. و برعلاوه این ویژه گی ها در مرکز بامیان از طریق بورد توریزم در قالب ریاست اطلاعات فرهنگ به همکاری بنیاد آ غاخان ازشش سال بدین سو جشنواره تحت عنوان جشنواره راه ابریشم برگزار میکند که درآن انواع هنرها مانند فلم، موسیقی محلی، بزکشی نمایش صنایع دستی را به نمایش میگزارد که از یک طرف در آمد حاصل میکند از طرف دیگر بیانکننده هویت تاریخی آن مردم است. انگیزۀ که باعث شد تا روی این موضوع کار صورت گیرد ابهامات، در باره جشنواره ها بوده و تلاش می گردد که تا حد توان این ابهامات واضح گردد. برای رسیدن به اهداف مطلوب از یک عده منابع معتبر چون: خدمات صنعت گردشگری از دکتور بهرام رنجبریان و محمد زاهدی، شناخت صنعت گردشگری از دکتور بهرام رنجبرایان و محمد زاهدی، جغرافیای تاریخی از عظیم عظیمی، گردشگری اثرات، برنامه ریزی و مدیریت از پیتر میسون، فولکلور شناسی از محمد افضل بنوال، مدیریت گردشگری از دکتور مهدی کاظیمی ..استفاده گردیده. و جهت غنا مندی بیشتر این رساله تحقیقی با عبدالله "محمودی" رئیس اتحادیه توریزم، عباس " خاوری" معاوین اتحادیه توریزم، قادر" پویا مسئول بازاریابی در اتحادیه توریزم و سایر مسئولین توریزم ولایت بامیان، ریش سفیدان محل و مردمان آگاه در رابطه به موضوع مصاحبه و پرسش صورت گرفته است.
از انجایکه جشنواره ها یکی از مبا حث اساسی توریزم است که همانند جاذبه ها عمل میکند چون یک بخش مهم از جاذبه ها است. جاذبه ها را نمیتوان تنها به ویژه گیهای طبیعی و تاریخی خلاصه کرد. در واقع جشنواره ها یا محافل شادمانی میتواند همانند جاذبه ها نقش اساسی را در صنعت توریزم بازی میکند. در اصل مسافرتها به انگیزه دیدن از جاذبه ها صورت می گیرد. اما جشنواره راه ابریشم که به هدف انکشاف توریزم در بامیان بر گزار می شود چندان تغیرات را در رابط با توریزم بامیان بوجود نیاورده است. با انکه ولایت بامیان مملو از ویژه گی ها برای جذب توریست ها است. جشنوا ره راه ابریشم به عنوان یک پدیده اجتماعی توانیسته است که توجه مردم را به خود جلب کند. امروزه جشنواره ها با اکثر فعالیت های مردم گره خورده است و یک بخش از فعالیت مردم به آن اختصاص دارد. ولی پس تحقیق در رابط با جشنواره ها یک گام مفید برای رشد صنعت توریزم خواهد بود. تحقیق در رابط با جشنواره راه ابریشم میتواند یک پیش زمینه برای برنامه های بعدی باشد. که در آینده ها از بروز همچون عوامل که سبب کم رنگ شدن این جشنواره می شود جلوگیری به عمل آید. افغانستان با آن که از جاذبه های طبیعی و تاریخی مملو است سالانه برای جذب توریست ها به برگزاری جشنواره ها مبادرت می ورزد. جشن میله گل سرخ در مزار در روز نو روز و جشنواره راه ابریشم در ولایت بامیان نمونه از این گونه محافل های شادمانی است. ولایت بامیان با انکه یک ولایت باستانی و تاریخی است یک بستر خوب برای توریزم است و این ششمین دور است که جشنواره راه ابریشم در ولایت باستانی بامیان برگزار می شود. امروزه جشنوا ره ها بیشتر به هدف در آمد اقتصادی آن برگزار می شود. چون از این طریق در آمد قابل توجه به جامعه مقصد یا جامعه میزبان این برنامها می ماند. از طریق این در آمد اقتصاد مردم رشد میکند.
واضح است که هرکار بر اساس یک ضرورت انجام می شود تا ضرورت نباشد کار صورت نمی گیرد و نیاز عامل انجام هر کار است. جشنواره ها که امروزه توجه اکثریت مردم را بخود جلب کرده و از این طریق در آمد هنگفت نصیب جوامع میزبان می شود هیج فعالیت تحقیقی درین رابط صورت نگرفته است. البط به این معنی نیست که هیج فعالیت صورت نگرفته امروزه کشورهای توسعه یافته بیشترین در آمد از این طریق بدست می آورد و توجه اساسی را درین قسمت مبذول داشته است. اما افغانستان با آن که یک ظرفیت خوب برای صنعت توریزم است. ولی هیج فعالیت تحقیقی درین راستا انجام نشده است. بناً محافل شادمانی و جشنواره ها در افغانستان نیاز به تحقیق بیشتر دارد وضرورت احساس می شود که درین مورد تحقیق صورت گیرد. چون یک بخش از درآمد مردم را بخود اختصاص داده است. صنعت توریزم یک صنعت نو ظهور است که نیاز بیشتر به تحقیق دارد جاذبه ها که یک بخش از صنعت توریزم است توریزم به آن متکی است یا انگیزه برای توریستها میتواند باشد. جشنواره ها یک بخش از جاذبه ها است که توسط مسئولین آن در معرض نمایش قرار می گیرد. بیشتر به جنبه اقتصادی جشنواره ها توجه صورت می گیرد کوشش می کند که یک چرخش پول را بوجود آورد و تنها توجه به بعد عملی آن کافی نیست بلکه ضرورت تحقیق به ابعاد نظری آن نیز می باشد که این دو مکمل یک دیگر است و برای این کار نیاز به متخصصان حرفه ای است و از طرف دیگر ما در افغانستان هیج نهاد علمی نداریم که در بخش توریزم فعالیت داشته باشد به جز دانشگاه بامیان که دیپارتمنت توریزم در دانشکده علوم اجتماعی به فعالیت آغاز کرده است. ما نیاز داریم که در باره جشنواره ها تحقیق کنیم که جشنواره ها در صنعت توریزم چه اهمیت دارد و به چه اندازه میتواند در جذب توریست ها مؤثر واقع شود. واضح است هر قدر روی این موضوع تحقیق صورت گیرد جوانب و زوایای که گنگ است واضح میشود و میتواند یک راهگشای مناسب برای چنین برنامه ها باشد. جشنواره راه ابریشم در بامیان مدت شش سال است که برگزار شده این تحقیق میتواند تا حد توان از نگاه تیوری و عملی کمک کننده برای برنامه ها باشد. و یک آگاهی کامل از جشنواره ها در ذهن محقق می ماند.
به نظر می رسد که جشنواره راه ابریشم در انکشاف توریزم بامیان نقش اساسی دارد از طریق برگزاری این جشنواره اقتصاد مردم بامیان رشد میکند و در کنار آن به مردم شغل ایجاد می شود، ارزش های فرهنگی بالا می رود، صنایع دستی رونق می یابد و در نهایت بیانکننده هویت مردم بامیان است. جشنواره راه ابریشم در بامیان که توسط برد توریزم در قالب ریاست اطلاعات فرهنگ و به همکاری بنیاد آغاخان برگزار می شود. که در نهایت این جشنواره سبب رشد توریزم در بامیان می شود.
Ø جشنواره راه ابریشم اقتصاد بامیان را رشد میدهد.
Ø حشنواره راه ابریشم بامیان را به دیگران معرفی میکند.
Ø جشنواره راه ابریشم هنرها و صنایع دستی بامیان را رونق می دهد.
Ø جشنواره راه ابریشم سبب رشد توریزم در بامیان می شود.
در این تحقیق دو متغیر وجود دارد جشنواره ها (متغیر مستقیل) و توریزم ( متغیر وابسته) است. چون با تغیر در متغیر مستقیل متغیر وابسته نیز تغیر میکند. اگر جشنواره راه ابریشم در بامیان رشد کند توریزم در بامیان هم رشد میکند. یعنی با تغیر یکی دیگری متاً ثیر می شود.
سوال اصلی
Ø جشنواره راه ابریشم در چند سال اخیر در انشکاف توریزم بامیان چه نقش داشته است؟
سوالات فرعی تحقیق
Ø آیا جشنواره راه ابریشم در جذب توریست ها نقش داشته است؟
Ø آیا جشنواره راه ابریشم امروزه در اقتصاد ولایت بامیان نقش دارند؟
Ø جشنواره راه ابریشم در رونق صنایع دستی ولایت بامیان چه نقش دارد؟
Ø آیا جشنواره راه ابریشم در بهبود ارزیشهای فرهنگی ولایت بامیان نقش داشته است؟
آشکار است که هیچ فعالیت یا هیچ عملی بدون هدف صورت نمی گیرد حتی کوچکترین کاری آدم ها هدف مندانه است و هدف است که بر تمام کار ها نظم و نسق و هم جهت می بخشد و بر مفیدیت کار افزوده و آن را عقلانی و ممکن می سازد، ورنه انجام کار بدون هدف کار عقلانی نبوده و بعضاً می شود نا ممکن باشد پس در انتخاب و مطالعه این موضوع نیز اهداف متعدد دخیل بوده است که مهم ترین های آن را می شود مختصراً یاد آور شد.
یکی از اهداف اساسی این تحقیق پاسخ به سوالات تحقیق تکمیل فرضیه ها است. سوالات تحقیق که مرتبط با موضوع جشنواره ها طرح شده این تحقیق باید به تمام جوانب آن روشنی دهد و فرضیه طرح شده را تکمیل کند.
هدف دیگر از انتخاب این موضوع روشن ساختن ابهامات در رابط با جشنواره ها و مخصوصآ جشنواره را ه ابریشم است که تا حد توان با مطالعات متون و مصاحبه های اکتشافی کوشش شده که این ابهامات رفع شود. چون افغانستان ظرفیت برای توریزم دارد اما بد بختانه زمینه برای رشد توریزم وجود ندارد. و از طرف دیگر هیج فعالیت تحقیقی درین مورد صورت نگرفته است.
یکی از هدف های جمع آوری معلومات راجع به موضوع فوق الذّکر تکمیل ساختن پروسه ای تحصیلی است که با کار روی یک موضوع می توان آن را به انجام رسانید، زیرا بدون ارایه مونوگراف این پروسه نا تمام مانده و هیچ کسی موفّق به کسب سند تحصیلی اش نمی شود پس نا گزیر باید با کار بالای یک موضوع برنامه ای تحصیلی خود را تکمیل ساخت.
فصل دوم : روش تحقیق
انجام هر کار با استفاده از روشِ مخصوص همان کار صورت می گیرد و اگر از همان روش کار گرفته نشود کار به شکل نورمال و عادی پیش نرفته بلکه دچار پراکندگی خواهد شد و سر انجام نتیجۀ مطلوب به دست نخواهد آمد. روش شیوه پیش رفتن به سوی یک هدف است و برای رسیدن به بهترین نتیجه پیوسته باید کوتاترین و ساده ترین روش را بر گزید. به همین جهت در مطالب تهیه شده حاضر از شیوۀ کیفی کار گرفته شده و هم در جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده در کنار روش کتاب خانه یی از روش مصاحبه و پرسش نامه نیز استفاده گردیده است. که قرار ذیل است.
نوع تحقیق
تجقیق علمی در ابعاد مختلف به بخش های مختلف تقسیم می شود. براساس طرز جمع آوری اطلاعات این تحقیق از نوع تحقیق کیفی بوده که برای تشریح و توصیف یک موضوع بجای اعداد از کلیمات کار گرفته شده است و بجای چه تعداد به چراهای تحقیق پاسخ می دهد. براساس طرح ریزی سوالات و فرضیها از نوع استقرای است که ابتدا به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده بعد تدوین سوالات و فرضیه تحقیق انجام شده است. میتواند یک تحقیق همبستگی نیز باشد بخاطیرکه رابط بین دو متغیر توریزم وجشنواره را مبیین است.
روش کار ساحوی
جامعه آماری ولایت بامیان است و از جمله هفت ولسوالی ولایت بامیان مرگز ولایت بامیان انتخاب شده و دلیل انتخاب جامعه آماری قابل دسترس بودن آن است. که همه ساله در مرگز ولایت بامیان جشنواره راه ابریشم برگزار می شود. بناً با مطالعه دقیق و عمیق جشنواره راه ابریشم میتواند یک چشم انداز برای جشنواره ها باشد. و به نحوی میتوان نتیجه این تحقیق برای همه جشنواره ها تعمیم داد.
روش نمونه گیری
روش نمونه گیری نمونه گیری غیر احتمالی بوده چون از روش احتمالی برای جمع آوری اطلاعات کمی استفاده می شود و از روش نمونه گیری غیر احتمالی برای اطلاعات کیفی میتوان استفاده کرد. که چندین مصاحبه با مسئولین ذیربط تکمیل گردیده است.
تکنیک های جمع آوری اطلاعات
1- روش کتابخانه : در این روش از نقل قول مستقیم خیلی کم درتعارف کارگرفته شده و بیشتر از نقل قول غیر مستقیم کارگرفته شده است که متون مرتبط با موضوع بطور عمیق مطالعه گردیده است و خلاصه ان به درین رساله درج شده است.
2- روش میدانی : در این روش بیشتر ازمصاحبه با مسئولین ذیربط و مشاهده مستقیم از جامعه آماری کار گرفته شده است. ودرکنار این روش ها چندین پرسش نامه نیز تکمیل گردیده است. ازجمله مصاحبه های انجام شده با عبدالله " محمودی" رئیس اتحادیه توریزم، عباس خاوری " معاوین اتحادیه توریزم، قادر " پویا" مسئول بازاریابی در اتحادیه توریزم و همچنان مشوره با استاد محمد رضاه " ابراهیم" استاد دانشکده علوم اجتماعی و مسئول اجرای اتحادیه توریزم می باشد. و همچنان از جشنواره راه ابریشم مشاهده مستقیم نیز صورت گرفته است. که بنده در پنجمین جشنواره راه ابریشم در قسمت نمایش رول تیاتر اساسی داشتم و درششمین جشنواره نیز منحیث مشاهده کننده حضورداشتم که محفل را بصورت مستقیم بررسی کردم.
فصل سوم : پیشینه تحقیق
برای آگاهی بیشتر مختصرآ به مطالعه پیشینه جشن واره ها می پردازیم. جشنواره ها از سابقه خیلی طولانی برخورداراست حتی از زمانیکه نیکان ما از سیر دریا و آمو دریا به بلخ سرازیر شدند به انجاه تهداب اولین حکومت را بنا نهاد از روز اول سال تجلیل می نمودند. وارید ساختن جشنواره ها در صنعت توریزم از گذشته خیلی طولانی برخوردارنیست. چون صنعت توریزم خود یک صنعت نو ظهور است با گستریش روابط بین ملتها این صنعت گستریش یافته است و از طرف دیگر جشنواره بیشتر برای تامین نیاز و خواسته های مردم محل صورت گرفته است. که این ها همواره تلاش می کردن که زمان خود را در این راه صرف کند و نیز درین راه مصرف هم می کردند تا توجه مردمان را چه در سطح ملی و بین اللملی بخود جلب کند. جشنواره ها که یک بخش از رویدادهای گردشگری است و در بعضی موارد رویدادها از سابقه طولانی بر خوردار است. و این چنین رویدادها در موارد محدود در چارچوب رویدادهای مذهبی شکل گرفته است مانند مناسک حج که با ظهور اسلام سالانه صدها نفر از نقاط دور و نزدیگ رنج سفر را بدون حمل و نقل یعنی با پای پیاده متحمل می شدند. پس ازجنگ جهانی دوم با گسترش روابط بین کشورها و ملت ها افزایش تسهیلات و امکانات مقاصد مختلف درک کردن که پروسه بروز رویدادها و وقایع را عمومی بسازد یعنی در سطح گسترده فراملی و محلی مخاطب داشته باشد که مدیران در اجرای این وقایع تلاش کردن تا وقایع به عنوان یک جاذبه منحصر به فرد برای جهانیان معرفی کند. که جشنواره های مختلف با موضوعات مختلف سینما، موسیقی، رقص، موضوع طبیعت سبز، نمایشگاهای صنعتی و بارزگانی، همه همه وقایع هستند که همه ساله در رشد و تنوع انها افزوده می شود. اما برخلاف گذشته توجه به وقایع به عنوان عنصر جذب توریست بیشتر ذهن مدیران را به خود مشغول ساخته است که امروزه اعم از ارگانهای عمومی و خصوصی برعلاوه که علاقه مندی و سازماندهی بودجه انرا تامین می کند (رنجبریان وزاهدی،1391).
مراسیم شادی و جشنواره ها از پیشینه طولانی برخوردار است. در افغانستان از زمان استقرار اریایهای که باسرازیر شدن انها از شمال و با گذشتن از سیر دریا در بلخ برگزرای جشنواره های را شاهد هستیم، که از آن جمله برگزاری جشن نوروز توسط یما جمشید یکی از رویدادهای است که نه تنها در افغانستان بلکه در اکثر کشورهای جهان از آن تجلیل می شود. نوروز روز است که از سرمای سخت زمیستان و طبیعت پوشیده از برف را به طبیعت سبز و آغوش باز برای لذت انسانها و آغاز فعالیتهای انسانها در کشت و زراعت به ارمغان می آورد لذا این روز در افغانستان به صورت ملی و محلی تجلیل می شود که نمونه آن جشن میله کل سرخ در مزارشریف سالانه میلیونها انسان را از داخل و خارج به خود جلب می کند. دیگر از جشن های که بسیار قدامت زیاد در افغانستان دارد بزکشی است افغانها از ابتدا یعنی با گذاشتن تهداب حکومت در بلخ بدین سو در تربیه اسب و اسب سواری و بزکشی علاقه داشتن البطه درگذشته این بازی بیشتر جنبه دفاعی را داشتند ولی امروز به یک بازی ملی و رسمی تبدیل شده است که در نوروز در ولایات شمال کشور برای تجلیل از نوروز بازی بزکشی برگزار می شود. رویدادها و جشنواره ها میتواند رقص و آوازخوانی را هم شامل شود که آواز خوانی در افغانستان نیز از قدمت زیاد برخوردار است که برای اولین بار به صورت ابتدای درکوه پایه های هندوکش توسط شبانان سروده می شد که کم کم با رشد بشر نیز توسعه یافته است، که امروز در اکثرمحافل شادمانی از آن استفاده می شود و نیز گردشگری بسیار پیشینه کهن دارد ولی درگذشته بیشترجنبه اکتشافی، رفع نیازمندی را داشتند انقدر انکشاف هم نداشتند که امروز گرشگری بافعالیت های انسانها پیوند خورده و بیشترجنبه تفریحی و خوشگزرانی را به خود گرفته است. لذا استفاده از رقص و آواز خوانی در گردشگری به دوره های بعدی بر می گردد چون درگذشته برای همگان این فعالیت فراهم نبود که بعد ازگذشت قرنها رشد ابعاد زندگی بشر و فراهم شدن زمینه تفریح و خوشگزرانی استفاده از رویدادها در گردشگری بیشتر شد که امروزهُ اکثر کشورها برای جذب گردشگران و معرفی خودشان به دیگران به این جنبه ها بیشتر تآکید دارد(بنوال،1389).
جَشن + واره :-
جـَشن : یعنی مجلس شادمانی، محفل نشاط-ضیافت-سُرورو شادی و واره یعنی نوبت، مرتبه به قول رودکی سمرقندی « گــُــل دگر ره به گلستان آمد واره باغ و بوستان آمد» واره وقتی به آخر اسم ملحق شود معانی مختلفی پیدا می کند که درینجا به معنی نوبت شادی آمده است. جشنواره عبارت از یک نمایش فرهنگی و هنری است که جهت توسعه توریزم، رونق اقتصاد، احیای هنرها و رونق صنایع دستی توسط جامعه میزبان برگزار می شود. یا جشنواره عبارت از یک محفل شادمانی به منظور تجلیل از شخصیت های بزرگُ تاریخی که دریک دوره تاریخی برای بشریت نقش ارزنده داشته برگزار میشود. هرچند امروز هدف اکثر جشنواره ها در مناطق محلی منافع مالی است ولی انها در بهبود کیفیت زندگی و تقویت هویت جامعه نقش مهم دارند. برگزاری مراسمی تحت عنوان " جشنواره " بدین علت است که برگزارکنندگانش می خواهند اتفاق مبارکی که مثلا" سال پیش در عرصه های مختلف علمی، هنری، فرهنگی، صنعتی و نظایر آن رخ داده است، امسال مورد معرفی و تجلیل و تمجید قرار دهند. جاذبه های گردشگری یک مقصد تنها به ویژگیها و دارای های طبیعی، بناهای تاریخی، صنایع دستی و سایر آن خلاصه نمیگردد. رویدادهای که دریک جامعه به وقوع می پیوندد از لحاظ جذب گردیشگر از اهمیت زیاد برخوردار است. چون جوامع که از ویژگیهای طبیعی و تاریخی برخوردارنیست کوشش می کند که همه ساله برای جذب توریست ها رویدادهای بزرگ و جشن را تدارگ ببیند. که این رویدادها به طورگسترده برای جذب توریست ها در سطح ملی و محلی از اهمیت زیاد برخوردار است. اما رویدادها تنوع زیاد دارد که هریک در صنعت توریزم نقش اساسی دارد. بنآ برگزرای یک رویداد یاجشنواره نیازمند یک مدیریت سالم است که از این طریق در رونق و گستریش رویدادها می تواند افزود و از طرف دیگر مدیریت به عنوان عنصر اساسی در بهبود کیفیت نقش اساسی دارد. جشنواره ها بسیار مفهوم وسیع دارد که به بروز کلیه جنبه های شادمانی خلاصه نمیشود، که این جنبه شادمانی ممکن برای احیای تاریخ گذاشته خلاصه شود، از سال روز انسانهای بزرگ تجلیل شود، از میلاد پیامبران و امامان معصوم تجلیل شود، از روز اول سال تجلیل شود لذا نظر به این گفته ها جشنواره ها ابعاد وسیع را شامل می شود که هرکدام از اینها در زندگی انسان نقش دارد که امروز اهمیت جشنواره ها در گردشگری رشد قابل ملاحظ دارد. به گفته عبدالله محمودی رئیس اتحادیه توریزم « جشنواره بصورت صد فیصد جاذبه است جشنواره ها یک نوع نمایش هنری و فرهنگی است و جوامع مختلف دارای فرهنگ مختلف است که این اختلاف فرهنگ ها خود یک نوع جاذبه است». فرهنگ ملی مجموعه است ازهنرها و زوقیات، آداب و سنن و تاریخ هرملت که مایه تشخیص آن ملت است. آئین ها و مراسیم مربوط به سور و سوک جمعی به عنوان بخش از عناصر فرهنگی یک قوم بطور تدریجی در طول زمان نشو و نما یافته از هزاره ها وسده های گذشته و اسطوره وار به صورت کنونی به نسل امروز رسیده است. در زبان که به آن سخن می گویم، درباور هایکه بطورعقلی و نقلی پایبندیم، در خوراک و پوشاک که برای زیست و ساز فراهم می آوریم، در پیوند زناشوی، جشن و سوک خانوادگی، قومی و ملی، در آمیزه رنگ ها و فرهنگ ها خلاصه در میراث فرهنگی مادی و معنوی، اثر و نقش انگشتان و نقش نافز نیاکان کهن خود را در می یابیم. ما به عنوان انسان انس گرنده نه تنها از فرهنگ قومی به مثابه آب حیات اجتماعی و غسل تعمید جمعی جان گرفته ایم، بلکه پیوسته در دریای از سنن و آداب شناوریم که هر قطره آن جان اقوام و نیاکان خودی و بیگانه نهفته است به همین سبب است که مرده گان بر زندگان حکومت می کند.(عظیمی،1391).
کشورها امروزه کشورها کوشش می کند که میزبان جشنواره ها با شد تا از این طریق درآمد خوب از آن شان می شوند ازهمین لحاظ مناطق که علاقمند ند که میزبان جشنواره ها باشد به مجموعه نکاتی حایز اهمیت در این خصوص باید توجه نماید. برخی از این موارد را در اینجا مرور می نمایم.
جشنواره ها با اهداف متعدد در کشورها استقبال می شود و جشنواره ها میتواند چندین هدف را تعقیب کند و میتواند یک هدف واحد را دنبال کند که در جشنواره های که چندین هدف را دنبال میکند انها نمایش های ترکیبی دارد مانند جشنواره راه ابریشم در بامیان که نمایش هنرها محلی و صنایع دستی و غیره نمایش های دیگر را دنبال میکند. جشنواره های که هدف واحد دارد ممکن تجلیل و بزرگداشت از افراد و شخصیت های بزرگ در تاریخ صورت گیرد. موقعیت یک جشنواره در آن نهفته است که هدف از برگزاری آن به دقت روشن گردد. جشنواره های که هدف از برگزاری آنها به صورت گرامی داشت شهر و مردم آن تعریف شده است ازجمله نا موفقترین جشنواره ها بوده اند. چنین هدفی بسیارکلی بوده و نمیتواند به روشنی و دقت انچه را جشنواره در پی آن است روشن سازد حال انکه میتوان اهدافی بسیار دقیق تر برای جشنواره ای که منظورکلی آن گرامی داشت شهر و مردم است تعریف نمود. بنابر این نخستین قدم مهم برای طراحی یک جشنواره تهیه برنامه ای برای بر گزاری آن است این برنامه علاوه بر اهداف همچنین باید شامل آن باشد که دقیقآ چه کاری، توسط جه کسی انجام می پزیرد و منافع حاصل ازجشنواره نصیب چه گروه یا گروهای خواهد شد و چه انتظار از جشنواره می رود. چنین سندی در واقع برنامه هدایت کننده مسیر و روشن سازنده محدودیت های جشنواره خواهد بود. به تناسب آنچه در این شرح برنامه تنظیم خواهد شد. معلوم می شود که از خدمات چه گروهای و به چه ترتیب باید استفاده شود.در این برنامه به منظور ارزیابی عملکرد جشنواره نیز میتوان بهره جست. در صورت که جشنواره اهداف متعدد را تعقیب کند الویت بندی این هدف ضرورت دارد زیرا این امر امکان دستیابی به اهداف مهمتر را افزایش می دهد. بدیهی است می باید اهداف و برنامه های بلند مدت و کوتا مدت به تفکیک بیان شوند. توجه به بودجه بندی واقعی قدمی مهم در راستای تحقق برنامه های جشنواره به شمار می رود(رنجبریان وزاهدی،1391).
به نظر رنجبریان و محمد زاهیدی(1391) برای برگزاری یک جشنواره انتخاب موضوع و نام اهمیت بسیار دارد. موضوع جشنواره باید با جذابیت خاص انتخاب شود. صرف برگزاری یک جشنواره که ازموضوع خاص برخوردار باشد کافی نیست. برای انکه جشنواره شما را به عنوان تقلید و تکرار جشنواره های دیگر نپندارند باید موضوعی خاص برای جشنواره برکزینند که با فرهنگ ویژگیهای محیط طبیعی یا یک جاذبه خاص محل شما مرتبط باشد. انتخاب موضوع به جشنواره هدف می دهد، سبب می شودکه فعالین برگزاری آن برنامه های مرتبطی با این موضوع تهیه و تدارگ ببینند و به جشنواره ساختاری مشخص می دهد. سرانجام اینکه جشنواره ای با موضوع خاص، بسیار ساده تر قابل تبلیغ است و سریعتر به شهرت می رسد. فارغ از موضوع جشنواره جامعه محلی باید چیزهای که بتواند به آن اتکا کند دراختیارداشته باشد، تا بتواند به جلب گردشگران کمک کند. زیرا یک جشنواره به خودی خود ممکن است جذابیت برای جذب تعداد کثیری گردشگر نداشته باشد. موضوع جشنواره می تواند از تنوعی نظیر موارد زیر برخوردار باشد؛ تاریخ محلی، شخصیت های بزرگ ملی، فرهنگ و قومیت ها، کشاورزی، تعطیلات خاص مذهبی یا رویدادهای فصلی، هنرها، صنایع دستی و بازی ها و سرگرمی، موسقی و تیاتر، صنعت و سر انجام منابع طبیعی.
انتخاب نام مناسب برای جشنواره یکی ازمهمترین عوامل بازاریابی و فروش یعنی توفیق در جلب گردشگر به حساب می آید. شایسته است که نام جشنواره به گونه ای انتخاب شود که در ذهن بماند، حتی الامکان کوتا باشد و با موضوع جشنواره تناسب داشته باشد. گاه انتخاب اسامی غیر متعاریف میتواند به جلب توجه بیشتر افگارعمومی منجر شود ولی دلیلی برای کسب توفیق بیشترجشنواره نیستند. بالاخره در انتخاب اسم باید به خاطر داشت که اسم باید انتخاب شود که بتوان سالها ازآن استفاده کرد و قابل تکرار باشد. اتنخاب نامی که در بلند مدت بتوان از آن استفاده نمود، سبب می شود که بتوان بسیاری از نشانها و وسایل تبلیغاتی آن را مجددآ مورد استفاده قرارداد و موجب سرفه جوی می شود. از برقراری تماس با جشنواره های دیگرکه بیشترتآسیس شده اند استقبال کنید و بکوکشید که تجارب انها را مودر بررسی قرار دهید تا نا گزیربه دام اشتباهای متعاریف قدمهای نخستین نیافتید(همان منبع، صفحه 166).
اتنخاب زمان مناسب یکی ازمهمترین عموامل مؤثر بر توفیق هر جشنواره به شمار می رود. انتخاب زمان جشنواره به اهداف مورد نظر آن به شدت مرتبط است. همچنین باید توجه داشت که زمان مورد انتخاب با دیگر برنامه ها ی محلی و یا برنامهای بسیارمهم در سطح بالاتر (ملی یابین المللی) تداخل نداشته باشد. به عنوان مثال برگزاری یک جشنواره محلی همزمان با دوره ای که مسابقات بین المللی فوتبال با حضورتیم ملی کشور در جریان است. که کم رنگ شدن توجه افگار عمومی نسبت به جشنواره خواهد انجامید. البط گاهی برگزاری چند جشنواره در یک مکان و در یک موقعیت زمانی میتواند به جلب گردشگرانی بسیار بیشتر منجر شود. در چنین موارد مناسب است جشنواره های که به صورت همزمان در یک محل برگزار می شوند با یگدیگر تناسب موضوعی داشته یا مخاطبان مشترگ بیابند. توجه به این که جشنواره چه حدی باید طول بکشد نیز بسیار مهم است. آیا جشنواره یک روزه، یک هفته ای یا حتی یک ماه ای است، ازسوالاتی است که باید متوالیان جشنواره بدان پاسح دهند. برای طراحی یک جشنواره خوب حداقل به یکسال زمانی نیاز است. یکی از مسایل بسیار مهم در انتخاب زمانی جشنواره شرایط آب و هوای منطق میزبان است. اگر چه روشن است که ما هرگز نمیتوانیم اطمنان کاملی از شرایط آب وهوای یک محل داشته باشیم ، ولی به هرحال تعیین زمانی که در دورهای گذشته آن محل از نظرآب وهوایی شرایط مناسب داشته است چندان مشکل نیست. باید توجه داشت که مدیریت جشنواره شرایط نا مناسب برای جشنواره را نیز مد نظر قرار داده و پیش بینی های لازیم درخصوص برخورد با مشکلات آب وهوای نامناسب اتفاقی ازقبل پیش بینی شده باشد. توجه به این نکته ضروری است که در واقع کمیته های تخصصی جشنواره اقدامات عملی خود را تنها پس ازتعیین موارد ذکر شده یعنی هدف، موضوع، اسم و زمان اجرا آغازنمایند. این کمیته های تخصصی موارد از قبیل بودجه بندی ، تفریحات، غذا و نوشیدنی، امنیت و تبلیفات را شامل شوند. به خاطر داشته باشید برنامه ریزی مناست از عملکرد نا موفق جلوگری می کند(همان منبع، صفحه167).
1-یکی از اهداف اساسی بر گزاری جشنواره ها رشد توریزم است که امروزه کشورها برای توسعه توریزم از این گزینه اسفاده میکند.
2-جشنواره ها برای معرفی جوامع برگزارمی شود که جوامع برای معرفی هویت شان به دیگران جشنواره ها را برگزار می کند. برگزاری این برنامه ها به آن مناطق وجه اعتبا می بخشد و آنرا در سطح مخاطبان برنامه ( ملی و محلی) مطرح می سازد. و گردشگران بیشتر تشویق می شود که برای دفعات بعدی نیز از مناطق دیدن کند.
3-هدف از برگزاری جشنواره ها میتواند در آمد اقتصادی باشد. که امروزه مدیران چنین برنامه ها بیشتر به درآمد جنشواره ها تاکید دارد.
4-هدف از برگزاری جشنواره ها نمایش فرهنگها است. احیای فرهنگ و رونق آن تنها از این روش ممکن است .
5-جذب گردشگران در ایام غیر از اوج سفر: یعنی جشنواره ها یک گزینه خوب برای جذب گردشگران در ایام رکود سفر می باشد.
اکثر جوامع و نواحی روستای دارای جشنواره ها، نمایشگاه و سایر وقایع هستند. این جشنواره ها آساسآ برای بزرگداشت وقایع مختلف محلی مانند برداشت محصول در ایام سال و برای سرگرمی ساکنان محلی طراحی شده اند. به هرحال با توجه به پیامد اقتصادی با القوه جشنواره، اکثر جوامع محلی به دنبال کستریش ان و جذب گردشگران از این راه هستند. مهمترین انواع جشنواره ها عذا و مزرعه، جشنواره های زندگی محلی، نمایشگاه هنر و صنایع دستی، اجرای برنامه های تاریخی و جشنهای تاریخی است(رضوانی،1390)
جشنواره ها از ابعاد مختلف به انواع متعدد تقسیم می شود اما در کل میتوان جشنواره ها را به جشنواره های تاریخی، فرهنگی و هنری تقسیم کرد که قرار ذیل است:
شکل 1 |
جشنواره ها حسب تعاریف عبارت ازیک جشن عمومی یا موضوعی خاص که به گستریش زمینها و فرصتهای فرهنگی و تفریحی و گزران اوقات فراغت مردم خارج از چارچوب روزمره شان می انجامد. یک چشنواره هنری میتواند تنها یک زمینه از هنر یا مجموعه از هنرها را درخود جای دهد. در برخی کشورهای غربی تنها جشنواره هنری که هرسال برگزار می شود برصدها عنوان بالغ می گردد. انتخاب زمان جشنواره هنری همچون سایر وقایع گردشگری بطور معمول چنان انجام می پزیرد که بتواند مکمل زمان سایر فعالیت های گردشگری باشد و ظرفیت خالی در طول زمان غیر اوج سفر را تکمیل نماید و به رونق کسب و کار درمقصد گردشگری کمک نماید. دولت های ملی و محلی اغلب جشنواره های هنری را موردحمایت خودقرار می دهند. جشنوارهای هنری در مقیاس کوچک به طور معمول مخاطبین از طبقه متوسط جامعه را به خود جلب می کند. اما رویدادهای هنری برزگ و تخصصی مخاطبان خاص خود از طبقات بالاتر جامعه و از خارج از محل و منطقه برگزاری خود را دارند. در سالهای اخیر توجه به برگزرای جشنواره های هنری رو به گسترش است و شکل جدید از آن از سوی برگزارکننده گان معرفی شده است. یکی از نوآوری های انجام شده در خصوص جشنواره های هنری را میتوان اتبکار برگزاری جشنواره های هنری درطول یکسال دانیست. به این ترتیب که جشنواره در طول مدت یکسال هر زمانی از محلی به محل دیگر، از شهری به شهری دیگر نقل مکان می کند. به عنوان مثال در اروپا همه ساله جشنواره ای با عنوان «شهری اروپای فرهنگ» برگزار می شود که هرسال آن اختصاص به معرفی یک شهری فرهنگی اروپا دارد. درطی این سال جشنواره هنری که به معرفی این شهر می پردازد به نوبت به مهیمترین شهرهای دیگر اروپا برگزار می گردد. این جشنواره شهر به شهرگشته و موضوع خودر یعنی شهر منتخب سال را معرفی میکند. ایده ای که امکان اجرای آن درهر کجای دیگر و ازجمله در ایران قابل بررسی بوده و به شناخت مردم سرزمین مادری ازگوشه های مختلف آن کمک می کند. موقعیت هرجشنواره هنری که حسب تعداد مخاطبان آن و توجهی که به مقصد معطوف شده قابل ازریابی است تا حدودی بسیاری مدیون ارایه تعریفی روشن از موضوع جشنواره و کیفیت برگزاری است. اما در این میان نباید از ویژگی های خاص مقصد که میتواند بروجهی جشنواره تاثیر گزارد نیزغافل ماند. مهمانوازی مردمان، شراط اقلیمی مناسیبی، امنیت و بسیاری از عوامل دیگر در این میان نقش آفرینی میکند. و مشکلات محلی نیز به همین ترتیب میتواند تاثیرات نا مناسب بر توفیق جشنواره برجای گزارند(رنجبریان وزاهدی،1391).
لذا در جهان مذاهب متنوع وجود دارد که هرکدام از خود جشنواره ها ی خاص دارد. همانند دین مسیحیت که دارای مذاهب کاتولیک و پروتیستان است و در مذهب پروتستان پیروان برای بزرگداشت ازحضرت مسیح و میلاد انرا جشن می گیرد که بنام عید کریسمس یاد می شود در ادیان دیگری مانند یهودیت و اسلام این چنین مراسیم وحود دارد. در دین اسلام در افغانستان دو مذهب شیعه و سنی داریم که شیعه ها و پیروی اثنی عشری هستند و برای بزرگداشت هریک ایمامان شان میلاد انها را جشن می گیرد که نمونه آن سالانه ازمیلاد باسعادت حضرت مهدی موعود(عج) در نیمه شعبان شیعیان تجلیل می کند، البط این تجلیل درهمه کشورهای اسلامی که پیروان مذهب شیعه هستند صورت می گیرد. بنآ انسان ها بیشتر علاقه مند هستند که هرگونه عمل مذهبی که در گذشته اتفاق افتاده و آن عمل بخاطرسعادت جامعه انجام شده تجلیل می کند.
بازدید اماکن مذهبی بخاطر جشنواره های سالیانه یا دوره ای میباشد. معمولآ این گونه بازدید با انگیزه جشن گرفتن عید پاک یا کریسمس یا تولد یک فرد مقدس یا روز آزادی و یا انجام مراسیم خاص مثل غسل جمعی انجام می شود که بخش عمده از انها در اماکن مذهبی اتفاق می افتد که با حضور بازدیدکنندگان غیر مذهبی نیز همراه است. در این مدل از گردیشگری مذهبی عوامل فضای درون مناطق مذهبی همچون خدمات، جاذبه ها و ساکنان محلی همراه با مدیریت گردشگری مذهبی در یک نظام سرمایداری عمل می کنند. در چهارچوب عمل سرمایداری وجود جاذبه ها برای شکل گیری جریان گردشگری، بالا بردن سطوح و کیفیت خدمات و تسهیلات را ضروری می سازد. دراین مدل توسعه خدمات در ارتباط مستقیم با سرمایداری قرار دارد و اگر افزایش تعداد بازیدکنندگان برنامه ریزی شده نباشد به شکل گیری چالش های میان ساکنان محلی، بازدیدکنندگان و محیط منجر می گردد. توسعه گردشگری مذهبی در راستای اقدام دولت ها به عنوان یکی از راهبردهای توسعه نواحی مذهبی صورت می گیرد؛ البط اگر توسعه و سرمایگزاری در این بخش تنهابه یادگیری خدمات استفاده گردشگران و بهره مندی و سرمایگزاران بزرگ منتهی میشود بالطبع سود حاصل یا به خارج از منطقه انتقال می یابد و یا در بین طبقات سرمایگزار تقسیم می شود اما اگر برنامه ریزی صحیح صورت گیرد هزینه را که گردشگران مذهبی برای اقامت خرید کالاهای محلی(سوغات)، خدمات و شرکت در کنفرانس ها و همایش های مذهبی پرداخت می کند، در فعالیت های محلی و یا منطقه ای جریان یافته و موجب تحرک در مناطق مذهبی میشود میتوان آثار اقتصادی مهمی درپی داشته باشد. علاوه برآن گردشگری مذهبی زمینه اشتفال پاره وقت و یا دایمی ساکنان محلی و ایجاد زیر بناهای گردشگری را برای گردشگران فراهم میکند(مهدی نژاد،1391).
«عید از ماده عود به معنی بازگشت نمودن ، سروروشادی گرفته شده در روز عید سعید فطر یعنی با فرارسیدن عید و گذشتن ماه مبارگ رمضان با دیگر بندگان و مؤمینین موتدینین که در طول یک ماه روزه دار با شکم های گرسنه و لبهای تشنه بندگی خداوند متعال را نموده مشمول رحمت و مغفرت خداوند می شود و در روزعید با همدیگر به شادی می پردازد» (علی نژاد ،1383: 44 ).
عید فطر عید است مذهبی که از سرچشمه اعتقادات مرد م آب می نوشد. این نتیجه زحمات انعده مسلمانان که ماه رمضان را روزه می گیرد و روزه یگانه وسیله صحت و سلامت انسان تقویت روح و تکمیل عقل و فکراست که از تکالیف واجب هر مسلمان است. چون روزه دارا از افعال زیشت و اخلاق رزیله دوری می جوید. نفس خود را خوار می کند یکی ازفوایید اجتماعی و اخلاقی روزه انست که بین طبقه فقیر و سروتمند توازن بر قرارمی کند که این عید با برگزاری نماز مخصوص عید فطر در مساجد که همان خانه خدا است آغاز میکند. و به خانه فامیل و خویشاوندان خود برای عید مبارکی می رود(عظیمی،1391).
به نظر عظیمی(1391) اعیاد و جشن ها برای هر ملت رنگی و جلوه ای خاص دارد که با تاریخ و مذهب و اعتقادات آنان گره خورده از جاذبه های توریستی هر کشور برپای اعیاد خاص آن ها است که برای توریزم بسیار حایز اهمیت است. گردشگران با آداب و رسوم و اعتقادات مردم آن دیار آشنا می سازد. عید قربان برای مسلمانان عید است بزرگ و دارای آداب خاص چرا که یاد آورحادثه عظیم است و به سبب همین حادثه هر سال حاجیان به هنگام مشرف شدن به خانه خدا(کعبه) قربانی می کند و عید قربان از اعیاد پر اهمیت مردم افغانستان است که سه روز به شادی می پردازد. عید قربان عید پر برکت برای مسلمانان افغانستان است چرا که یاد آورحادثه است که انسانرا به خدا نزدیک تر ساخته پس جشنی که رنگ خدای داشته باشد از هزارجشن بر تر است. همانطوریکه عید قربان گوهر عشق به معبود را درصدف جان می پرورد و قلب آدمی را از اشرار شعله های معادمی رهاند.
عید سعید قربان در میان مسلمانان جهان از جایگاه ویژه برخوردار است . میتوان گفت این عید بعداز عید فطر دومین عید رسمی مسلمانان است. درمیان کشورهای عربی عید قربان به نام « عیدالاضحی» خوانده می شود. در تمام کشورهای مسلمانان به غیر از ایران به مناسبت این عید حداقل دو روز تعطیلی رسمی است. در عربستان سعودی تعطیلات به پنج روز و در کشورهای جاشیه خلیح فارس نیز به سه روز می رسد. تاریخ عید قربان به قبل از اسلام باز میگردد یعنی به همان روز که حضرت ابراهیم میخواست فرزندش اسماعیل را در راه خدا قربانی کند به امر خدا از بهشت گوسفندی توسط جبرییل فرستاده شد و از قربانی حضرت اسماعیل صرف نظرگردید. که از آن روز تا کنون مسلمان دریک روز معین ازسال( دهم ذیحیجه) ماه قمری جشنی بنام عید قربان برپا می کند. سفربه مکه و مدینه و انجام فریضه های مقدس از مرسوم ترین واجبات دینی است که مسلمانان جهان هر سال به انجام آن مبادرت می کنند. بیشتر این مراسیم برپای جشن عید قربان در عربستان سعودی برگزار می شود. مردم عربستان به مناسبت این روز سری خود را می تراشد و به زیارت خانه خدا و مسجد النبوی میرود. و ضمن این کارها لباس نو می پوشد به خانه یگدیگر می رود و عید را تبریک می گوید و بزرگترها به کوچکترها عیدی می دهد. تعدادی از مردم که توانای مالی شان خوب است در این روز از حیوانات از مرغ گرفته تا چهارپا قربانی می کند که این رسم در تمام کشورهای اسلامی مروج است. در کشور های اسلامی غیر عربی مراسیم ویژه برای عید قربان برگزار می کند مانند ترکیه که درین روز لباس نو برتن کرده کوچکترها ضمن رفتن به نزد بزرگترها از ایشان عیدی میگیرد و برنامهای تلویزیونی بکلی تغیر میکند و برنامه های متناسب به شادی را پخش می کند. عید قربان و عید فطر به عنوان دو عید برزگ ملی و مذهبی در ترکیه به عنوان یک نوع تعاون، احسان و همیاری در جامعه و در عین حال نماد از اعتقادات عمیق مذهبی آن کشور است. مردم ترکیه از هفته ها قبل برای انجام بهترین عید آمادگی می گیرد مانند خانه تکانی پختن غذاهای ویژه و انواع شیرینی ها از اقدامات این عید است. روز اول عید مردان خانواده به نماز عید می رود بعد به ذبح قربانی مشغول می شوند، دید و بازدید از فامیل، آشنایان، اقوام و بزرگان از نظر مرد م ترکیه ضروری است. کوچکترها به ملاقات بزرگترها می روند و دست آنها را می بوسند و از انها عیدی میگیرند که این روحیه تعاون در ترکیه به اوج خود رسیده است. به باور مردم ترکیه دید و بازدید ها دی عید قربان علاوه براجری اخروی موجب یکدلی و همبستگی و تحکیم روابط خانوانگی و انسانی و رفع کدورت ها می شود. عید فطر و عید قربان در پاکستان به مثابه آغار سال در ایران است که دست کم سه روز تعطیلی رسمی دارد و لباس نو برتن کرده و شادمانی میکند در شهرهای بزرک پاکستان مراکز بزرگ بنام « عید گاه» بناه شده که در آن فقد نماز عیدین خانده می شود(حیدری، 1389).
جهارشنبه سوری
از سنن و عنعنات آریایها است که پیش از فرارسیدن نوروز برگزار می شوند بر اساس منابع معتبر آریای قدیم باور داشتند که نیاکان شان از پنج روز پسین سال به زمین فرود می آیند و درشادمانی خوانواده ها سهم می گیرند. بنابر این برای راهنمای فروهرها پیش از نوروز آتش می افروختند و برای خوشنودی و روان گذشتگان شان نیایش برپا میداشتند مردم انگاه که از آتش می پریدند ترانه و سرودها می خواندند مانند«زردی من ازتو» و«سرخی توازمن» شادی بیا محنت برو ای شب چهارشنبه این کلید جهار دنده بده فرابنده. (عظیمی،1391)
مردم به اساس عرف، عادت و خصلت های قدیم خود مراسیم عنعنه ای دارد که اکثرانها به آئین عقیده گذشته مربوط می شوند و به مرور زمان این رسوم و عادات و آداب و سنن بستگی به حوادث مختلف تاریخی دارند و از بین رفته اند یا اینکه به تغیرات مواجه شده اند. مراسیم که اکنون به عصر مارسیده به سه گروپ ممتاز جدامی شوند. مراسیم شادی و عروسی، مراسیم سوگوواری و مراسیم موسیقی. در زمینه این گونه مراسیم نومودهای گوناگون آثار بدیعی مردم به وجود آورده اندکه انها در فولکلورشناسی فولکلور رسمی می نامند. که جشن نوروز یکی از آن نمونه می باشند.
ملتی آواره کوه دمن در رگ او خون شیران موج زن
آسیا یک پیکرآب و گل است ملت افغان در آن پیکر دل است
در تاریخ سیاسی کشورها حوادث و رویدادهای متعدد مانند پیروزی ها شکست ها وجود دارد آما بعصی از این حوادث تاریخ سازند و نقط عطفی در حیاط سیاسی، اجتماعی و تاریخی ملتها و رمزپایداری و سر بلندی ملتها در نحوه گزر از این دوره های تاریخ ساز نقط عطفی تاریخی است. این دگرگونیهای زیاد را پشت سرگزرانده چرا که جامعه افغانستان متشکل از افراد است که با افگار، عقایید، مذهب، آداب ،سنن و فرهنگهای گوناگون و وابسته به قومیت ها و قبایل مختلف از این روبه منظور بک پارچگی و همبستگی بین احاد ملتها که لازمه بقای کشور در تآمین استقلال کشور است. به این ترتیب سالروزاستقلال افغانستان در 28 اسد سال 1297 هـ ق و(1919) میلادی حاصل شد که 28 اسد هر سال به این مناسبت در کشور و توسط افغانهای مقیم در سایر ممالک بر گزار می شود. همچنین به یاد بود این روز بنای تاق ضفر ساخته شد. این بنای یاد بود در میدان چنداول بای پغمان درون فضای سبز قامت افراشته است. درنتیجه واژه استقلال به مفهوم بس ژرف و عمیق و گسترده دارد که که تمام جنبه های زندگی یک ملت را در بر میگیرد اما افغانستان تا رسیدن به این استقلال کامل فاصله دارد. و گذشته از این یک کشور تحقق استقلال اقتصادی یک ضرورت است. وقتیکه رشته اقتصادی یک کشوربه بیگانگان وصل باشد به این معنی که رگ حیات و تغزیه این پیکر به جای دیگر وصل است. پس اختیار در دست کشورهای بیگانه خواهد بود (عظیمی،1391).
جشن نوروز از هزاران سال پیش از امروز نه تنها بوسیله نیاکان ما در آریانای کهن بلکه توسط سومریها و بابلی ها نیز پیشواز گرفته می شد. آریایها از آوان که به زندگی کشاورزی و دهقانی پرداختند و تقویم را شناختند نخستین روز را پیشواز گرفته سال را نوروز خواندند. به قول عبدالحی گردیزی در زین الخبار این روز را نوروز گفتند که سری سال باشد و شب وروز برابر شود و سایه از دیوار بگزراند و آفتاب از روزن افتد از این روز نوروز بین آریایها به نماد زندگی نو، برابری در طبیعت و روشنای در حیاط عامه مردم مبدل گردید و اهمیت نوروز زمان بیشتر میگردد که به آن رنگ و پرداز مذهبی دادند و شاید به هدف حفظ این سنت باستانی، ادیان مختلف برای استحکام موقعیت نوروز، فرهنگ مردم دلایل زیاد افزودند. چون بعضی از پیروان کلیمی به این باروند که موسی در همن روز به پیامبری مبعوث گردیده اند، فرونیشی کشتی نوح و ختم طوفان در همین روز واقع گردیده است، مسلمانان سنی مذهب آغاز خلافت حضرت علی (ع)را به این روز نسبت می دهد. اهل تشیع واقعه غدیرخم را مصادف با روز نوروز دانسته معتقید اند که اشاره غیر مستقیم جانیشینی آن حضرت به همین روز ارتباط می گیرد. از همین رواست که مراسیم بر افراشتن جهنده مزار شاه ولایت مآب در بلخ و بالا شدن جهنده مزارسخی در کابل که واقع قدمگاه خرقه مبارگ حضرت سرور کاینات در انتقال از بخارا به قندهار است. از نوروز به همین واقعه ارتباط دارند. نوروز عمری به درازی اقوام آریای دارند و ریشه عمیق در تاریخ فرهنگ ما از آن سبب بسیار از رویداد های جالب تاریخی به آن مربوط میدانند مثلآ میگویند که خداوند آدم را در این روز آفرید. در این روز کیومرث نخستین بشر در روی زمین به زعم آریایها به پادشاهی رسید بنآ درین روز جمشید بر تخت نشست و این روز را جشن گرفتند و آنرا نوروز خواندند. دلیل اینکه این روز نظام اجتماعی، رهبر و پیشوای آریایها برگزیده شد شاید بدان جهت بوده باشد که نوروز نقطه پایانی باری سختی ها ایام زمیستان و آغاز از روند زنده شدن طبیعت در نیم کره شمالی که مسکن آریایها در آن اخذ موقع کرده است. جشن نوروز در بلخ نه تنها از موارث باستانی کشوراست. بلکه روز شاه ولایت مآب به این جشن آب و رونق بیشتر بخشیده است. اما باید گفته شود که نوروز جشن است که مردمی با هیج کیش آینی ارتباط ندارد از لحاظ معنی زمینه مشترگ با واژه سور یعنی جشن، بزم و مهمانی دارد. لفظ سور در ترکیب های چون: گل سوری و مفهموم گل سرخ را می رساند. که در اساطیرسور با یکی از ارباب انواع مشترگ دوره اریایهای هندی و ایرانی بوده. همین قسم در فضیلت نوروز در احادیث و اخبار زیاد نقل شده و برای نوروز ادعیه و احکام به خصوص آورده اند، از آن جمله است که موقع تحویل سال می خوانند: یا مقلب القلوب والانصار- یا مدبراللیل و النهار-محول الحول و الاحوال- حول حالنا الی احسن الحال" ای گرداننده دلها و دیدگان، ای پدپد آورنده روزها و شبها، ای تغیر دهنده حال و حالات بندگان حال مارا به بهترین حال بگردان، در روایت و احادیث تجلیل از نوروز وجود دارند. رسول اکرم(ص)فرموده است « لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان»هر چیزی بهار دارد و بهار قرآن ماه مبارگ رمضان است و همچنان تعلم القرآن فان هوربیع القلوب، بیاموزید انرا زیر بهار دلها است. در آخرین هفته سال رو به اختمام مردم مقدم نوروز را جشن می گیرند و جوانان تلاش می ورزند تا نخستین گل های رویده در زیر برف را به دست آورند این گلهای نورس در جمال آغه ولایت کاپیسا بنام گل نوروری، در بدخشان بنام گل چغرک، در مزار و کابل بنام گل یخ شکنک و در سایر حصص شمالی گل کاسه شکنک، در اندرآب گل کاشکنک یاد میگردد به تعقیب آن سرودهای نوروزی و یا گل گردانی در دهات و محلات به ویژه تخار و بدخشان بنام گل آغاز می یابد. گل گردانی طوری است که اشعار نوروز بوسیله موزن طبعان تهیه می شوند میر گل گردان گل را امر می نماید و میر با سرود خوانان باصدای بلند و موزن هریک از بند های سرود نوروز را می خوانند ختم هر بند دیگران صورت همنوا با کورس و مصراع بهار نو مبارگ تکرارمی کند. در افغانستان مراسیم نوروزی اختصاص به قوم خاص ندارد و همه اقوام به نحوی انرا جشن می گیرند. در مناطق گرم سیر مثل جلال آباد و لغمان رودات ننگرهار نحستین خوشه های گندم سبز را در روز های اواخر دلو یا اوایل حوت پیدا کرده و مراسیم گل گردان را در خانها اجرا می کند. محمد ابوبکر نرشحی در کتاب(تاریخ بخارا) در باره چگونگی و برگزاری جشن نوروز معلومات مفصل داده است. از آن جمله نوروز را چه اهل دربار و چه عامه مردم جشن می گیرد و در آغازحمل در روز پنجم آل مغان بنا برآن یکی انرا (نوروزکشاورزان)و دیگری انرا نوروز مغان می گویند. بنا براین در این روز مردمان در میله جاها، تفریحگاها، تپه ها و دشت های سبز رهسپار می شوند و به پای کوبی و شادمانی و سرور مشغول اند. هر طرف بازیها، آوازخوانیها، گشتی گیریها، کاغز پرانیها، مرغ جنگی، سگ جنگی، تخم بازی، چرخ فلک و غیره دیده می شود. در سر زمین ما افغانستان که اکثرآ مردمان دری زبانان تشکیل میدهند. در میله نوروزی ما روز دهقان در شهر و قصبات در این روز تحلیل خاص به عمل می آید. ترتیبات خاص در شهرها دیده می شوند و مراسم ملی و رسمی گرفته می شوند رسم گذشت های از دهقانها، متنفزین، اهل پیشه و کار دیده می شود. مسابقات پهلوانان، بزکشی، نیزه زنی، قج جنگی و غیره سازمان داده می شود. جهنده در زیارتها بلند می شوند و در مزارسخی جان، مندوی کابل، عاشقان دامغان و جاهای دیگر این جشن ها در شهرکابل در چمن حضوری گرفته می شود و استقبال شایان از آن به عمل می آید. در جوار این زیازتها جشنها دکه های موقت ساخته می شود. رستورانت ها برای طبخ غذا و چای برای تماشیاچیان و اهل جشن آماده می شود. درین دکانها انواع لباس و اجناس ساخت وطن و خارج در معرض فروش قرار داده می شود. در گوشه های از این جشنها ساعت تیری ها با انواع مختلف از قبیل مسخره بازیها زنانه از این گونه جشنها بر پا می کند. اینان به رقص و شادی می پردازند و به شعرجنگی، شعرخوانی، لطیفه گوی، دایره زنی و هم می پردازند. دختران در باغها ارغونچک می خورند.در خانه اسپند دود می شود که از مرز و آسیب دیو و شیاطین محفوظ بماند. در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتی روزهای وجود دارد که ریشه تاریخی و فرهنگی داشته و جلوه از باورهای است که حتی تا محدوده مقدسات دینی و مذهبی آنان پیش رفته و هویت فرهنگی و تاریخی آن جامعه را به نمایش می گزارد. یکی از این روزها آغاز سال نو خورشیدی است که شایعترین آئین جهانی به شمار می ورد کمتر تمدن را می یابیم که از آن تهی باشد اقوام و ملل گوناگون بر اساس تاریخ و فرهنگ و مذهب خود آغاز سال نورا در قالب برپای مراسیم جشن های ملی و مذهبی پاس می دارد. عید نوروز و جشن سال نودر نزد مردم ما از اهمیت عالی برخوردار است. آفرینیش آدم به زمین، بعثت پیامبر(ص)، و امامت حصرت علی (ع) نیز در این روز آغاز شد. از هزاران سال پیش ساکنان این سرزمین از زمان (یما پدشاه) فرمانروای بلخ روز اول و آغاز بهار را با برگزاری مراسیم و توام با بروز شادمانی جشن می گرفتند. این روز به فال نیک گرفته و به برکت فیوزات آن سالی را که پیش رو داشتند نیکبخت می پنداشتند. جشن نوروز در بسیار نقاط افغانستان با شکوه خاصی برگزار می شود. در مزارشریف در روضه سخی جشن بزرگی بنام (میله گل سرخ) بر گزار می شود. این جشن علاقمندان و زایران از کشورهای ایران، تاجکستان و دیگر کشورهای آسیای میانه دارد. جشن نوروز در افغانستان در تما م ولایتها با آئین ویژه برگزار می شود و برای بزرگداشت از این روز لباس نومی پوشند سفره ها را با شیرینی و خوردنی های خوش طعم رنگین می سازند، و بیرون ازشهر و محل بود و باش در دامن طبیعت یا درمیدان خاص به تفریح و شادی میپردازد. سرگرمی های چون : تخم جنگی، گشتی گیری، شترجنگی، بودنه جنگی، خروس جنگی، بوش کشی، نیزه زنی، اتن وغیره شامل بازی و آیین های است که در این روز برگزارمی شود. به این صورت مردم افغانستان با برگزاری میله های بهاری و تابستانی افسردگی های کار روزمره خودرا رفع نموده و خود را برای تلاشی تازه در سالیکه پیش رو دارد آماده می کند(بنوال 1389).
نوروز در افغانستان قدمت چند هزار ساله داشته و رسوم و آیینهای ویژه نوروزی سالها است که نسل به نسل به افغانستانی ها منتقل میشود. مردم افغانستان نوروز را آغاز فصل طراوت و زندگی مجدد طبیعت میدانند و برای رهایی از زمستان سرد و خشک و تجلیل از نوروز از هفتهها قبل آماده این جشن میشوند(http://daneshha.akairan.com).
یکی ازسنت ها و رواجها مردم در هرسال «نوروز» برافراشتن ژنده (علم پوشیده ازپارچهای سبزرنگ) است که به ژنده و جهنده سخی معروف است که توسط اراکین بلند رطبه دولتی و مردم ماجراجوی ما در جالیکه با شور و شعف مردم همراه است بلند می شود و چهل روز این مراسیم ادامه دارد مردم دیانت و شعار ما ازگوشه و کنار کشور بزیارت سخی جان (شاه اولیا جضرت علی(ع)) می پردازند دست دعا و نیایش بدرگاه این مرد جلیل القدر بلند می نمایند(عظیمی،1391).
نوروز آغاز فعالیت ها برای دهقانان کسبه کاران است انها پیش از اینکه به فعالیت های شان آغازکند از این روز به خوبی استقبال میکند و آنرا جشن می گیرد. نوروز به سابه سر آغاز فصل سال با زندگی مردم گره و پیوند خورده است و بخش بزرگ از مردم کشور که دهقان وکشاورز هستند از آمدن فصل بهار و نوروز به صورت گسترده استقبال می کنند و صفحه جدید از فعلیت های خود را آغاز می نماید از این رو دهقان، اهل کسبه و کار وحرفه و گروهای ورزیشی با مراسم ویژه ای از آمدن نوروز تجلیل می نماید و نمایشات جالب انجام می گیرد. (بنوال، 1393 ).
شکل 2 |
یکی از با شکوه ترین آیین نوروزی در افغانستان میله گل سرخ در مزارشریف است بخش دیگر از این میله رفتن به سبزه زارها و پایکوبی بر سبزه است و باور اینکه شر و بلا از آدم دور می شوند . آنانیکه به دشت و صحرا رفته نمیتواند در خانه های شان و در باغ خود این مراسم را انجام دهد.
به نظر عظیمی(1391) یکی از مشهورترین میله باستانی و سنتی مردم افغانستان که از اهمیت تاریخی زیادی بر خوردار است میله گل سرخ است. این مراسیم در بلخ و مرکز آن مزراشریف برای پیشواز نوروز و استقبال بهار هنوز هم با همان شکوه پیشین برگزارمی شود. در روزهای اول سال دشت های بلخ و دیوار آن گلی آن پر ازگل سرخ می شود. گوی بلخ سبد از گل سرخ است یا به عبارت اجاق سرخ که در آن لاله می سوزد. این گل فقد در بلخ و مزراشریف به وفور و کسرت در دامان طبیعت زیبا و دل انگیز آن می روید از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار می رود. برای برگزاری این مراسیم حرم حضرت علی(ع) پاک کاری و رنگ میزی می شود که برای پزیرای این جشن مسئولان آمادگی آمدن زایرین را در سراسر افغانستان و خارج از فغانستان می گیرد. باطلوع سپیده دم مردم به سمت مرکز بالباس های نو جهره های شاداب به حرکت می آید مراسیم با آیات کلام الله بعد سخنرانی مقامات بلند پایه و مداحی آغاز می شود. به دنبال علم مبارگ جوش و خروش بر افراشته می شود. جشن نوروزی گل سرخ در مزارشریف از مهمترین مراسیم ملی و مذهبی مردم کشورمان است.
جشن گل سرخ (میله گل سرخ) یک جشن خاص است که در مزار شریف در ۴۰ روز اول سال و به مناسبت روییدن گلهای سرخ اجرا میشود و در طول این ۴۰ روز مردم از همه جا برای حضور در این جشن به مزار شریف میآیند. این مراسم به طور همزمان با مراسم جهنده علی (یا ژنده علی) انجام میشود. مراسم جهنده علی، مراسمی خاص دینی است که به مناسبت خلافت علی ابن ابی طالب در مسجد مقدس این شهر که گفته میشود آرامگاه این امام است اجرا میشود. این مراسم با برافراشتن یک علم (که ترکیب رنگ آن به درفش کاویانی شباهت دارد و به آن ژنده سخی میگویند) در حرم منسوب به امام علی و در اولین روز سال اجرا میشود. جشن گل سرخ برای چهل روز در دشتهای لاله و حرم ادامه مییابد( http://fa.wikipedia.org).
مردم افغانستان یک نواختی و کسالت را در مراسیم روش گلهای رنگارنگ و با برگزاری میله های گوناگون که ریشه در فرهنگ اقوام مختلف دارد از دل می زداید. میله های موسمی در ایام عید نوروز و در فصل بهاران جزء سنت دیرینه مردم افغانستان می باشد همچنین میله گل نارنج در باغهای پرشکوفه نارنج جلال آباد که همه ساله در ماه حمل در این شهر با شور و شعف برگزار می شوند. و در کنار شادمانی مردم و اجتماع خانوادها محافل شعرخوانی، موسیقی و آوازخوانی در رابط با آمدن بهار و در مورد گل نارنج از ملزومات این جشن است. و سایر میله ها مانند: میله گل انار در میان باغستانهای گل انارقندهار، میله گل سنجد در باغهای سنجد لوگر، میله گل ارغوان در دامنه ارغوان چاریکار، میله گل سیب در باغستانهای سیب در ولایت میدان که در تمام این میله ها مردم با تجمع در میان شاخسار پر شکوفه مراسیم گوناگون چون: شعرخوانی، موسیقی سنتی و اتن ملی را برگزارمی کند(عظیمی،1391)
شکل 3 |
دسته از رواجهای دیگر بزکشی است که در محلات شمال افغانستان جز عنعنه انها به حساب می روند . چند روز پیش از آمدن نوروز خانواده ها خانه های خود را پاک و شستشو می دهند. ظروف خانه را سفید می کنند لباس های نومی خرند به خانهای نامزادهای خود لباس، زیورات و شیرینی و ماهی میبرند و هم کلجه و کیک نوروزی سری زبانها است. بعضی خوانواده ها سفره هفت میوه می گسترد و بعضآ هفت سین که عبارت از سبزه، سنجد، سیر، سیکه، سینمگ، سیب و سیرکه و هم برگزاری شعرخوانی و پیش کش کردن پارجه های ادبی اجرا می شود.(بنوال،1389)
برگزاری جشنواره ها در یک مکان خاص از اههمیت خاص برخوردار است، جون اکثر کشورهایکه از ویژگیهای طبیعی و تاریخی برخوردارنیست تلاش می کند تا از طریق برگزاری جشنواره ها و نهادینه کردن آن در جامعه از مزایای متعددآن برخوردارشود و از طرف دیگرصنعت توریزم در ابعاد مختلف زندگی انسانها را در بر می گیرد یعنی یک رشته چند بعدی است که در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی فعالیت دارد. بنآ امروز اکثر کشورها کوشش می کند که از طریق صنعت توریزم از تمام مزایای آن برخوردارشود. بنآ لازیم است که اهمیت جشنواره ها را در ابعاد مختلف ذیل بررسی کنیم.
امروزه صنعت توریزم و توسعه آن به عنوان پر درآمد ترین صنعت روی دنیا یکی از اهداف اصلی برنامه ریزان و دست اندکاران و مسئولان دولت ها ی حاکم در اکثر کشورهای جهان است. از طرف دیگر بر عکس نظام سرمایداری که این نظام سرمایه از اطراف به مرگز جمع می کند و از این سرمایه افراد خاص برخوردار می شود ولی صنعت توریزم و روند آن عمدتآ ازسوی جوامع توسعه یافته به طرف جوامع کمتر توسعه یافته است یعنی پول از کشورهای با درآمد بالا به کشورهای حاشیه ای و کم درآمد انتقال می کندکه تا از این طریق یک نوع مساوات اقتصادی بر قرار شود و یکی از اهداف این روند انتقال سرمایه از مرگز به اطراف همان هدف توسعه پایداراست.
1-ایجاد شفل(Creation of job): توریزم امروزه منحیث سومین صنعت بعد از نفت و موترسازی در جهان معرفی شده است. اکثرکشورهای جهان از این طریق سالانه عواید خوب دارد و انعده کشورهایکه از جاذبه های طبیعی و تاریخی برخوردارنیست کوشش می کند که برگزاری جشنواره ها طبق یک برنامه ریزی درست به هدف رونق اقتصادی شان بنیانگزاری کندکه از این طریق میتواند فعالیت های اقتصادی را مانند اشتغالزاری را ایجاد می کند. و از طرف دیگر باعث جذب ارز خاریجی می شودکه نتیجه این گونه فعالیت ها محو بیکاری از جامعه برای انعده افرادکه در جامعه بیکار است یعنی برگزاری جشن واره ها با مدیریت کامل میتواند بزرگترین موانع بیکاری را از سری راه سرمایگزاری و اقتصاد بردارند. بدون شک توریزم آثار مثبت اقتصادی فراوان برای کشوری میزبان دارد.
2-رشد اقتصاد(Increase of economy): امروز بسیار از کشورها برای تامین منابع ارزی خود به صنعت گردشگری روی می آورد. به این ترتیب در صحنه داخلی اشتغال بوجود می آورد یعنی میتواند با بازخورد سرمایه تآمین شده ازاین صنعت صنایع مادر را تقویه کند و با توجه به توانای با القوه جهانگردی در اشتغال و بهسازی و توسعه، تاسیسات زیربنای، توضیع مناسب ثروت، توسعه متعادل مناطق محروم، آگاهی های میان فرهنگی، تحکیم صلح وگستریش تفاهم بین المللی و فرهنگ های مختلف بین المللی و بی نیازی به تکنالوژی و ماشین آلات پیشرفته و به نظر می رسد که صنعت تتوریزم میتواند به عنوان محور توسعه اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی کشور مد نظر قرارگیرد. و یا لااقل حضوری جدی تر و در عرصه برنامه ها بازسازی و توسعه اقتصادی و فرهنگی کشورداشته باشد. که اولین گام باکاری مسئولان و دولت مردان ما برای رونق این صنعت برداشتن موانع است(عظیمی،1390).
گردشگری امروز به یک فعالیت همگانی تبدیل شده است که ساحه فعالیت آن برعلاوه ابعاد افتصادی ابعاد دیگری اجتماعی و فرهنگی را نیز در بردارد. که بیشتر اهمیت های گردشگری بالای جامعه میزبان صورت می گیرد و کشورهایکه از جاذبه های طبیعی و تاریخی برخوردارنیست کوشش که با بروز جنبه های فرهنگی جامعه شامل صنایع دستی و کارهای هنری و همچنان فاکتورهای کمترملموس مانند موسیقی، رقص و جشنواره به عنوان جاذبه مهم عمل میکند.
1-تعادل و تعامل فرهنگی: جشنواره ها به هدف جذب توریستها برگزارمی شود بناً درین پروسه فرهنگ ها از یکدیگر متآثیر می شود و تبادل فرهنگی صورت می گیرد.
2-جامعه میزبان کوشش می کند که با زبان توریست ها آشنا شود و با آنها صححبت کند که این عمل باعث ترغیب آنها در فراگیری زبانهای خاریجی می شود.
3-رونق هنرهای محلی: جشنواره ها یک وسیله برای نمایش هنرهای محلی است که از این طریق جوامع خلاقیت فرهنگی وهنری شانرا به نمایش می گزارد.
بروز این جنبه ها از جمله جشنواره ها میتتواند بنش اجتماعی، تفاهم و حسن نیت سراسری را فزایش دهد، درگ عموی جوامع از همدیگرکسب میکند، جوامع میزبان یا جوامع که منشه بروز این جنبه ها است از ورود جهانگردان در منطقه شان احساس غرورمی کند، با جذب گردشگران رفاه جوامع مجلی فراهم می شود، مهاجرت ها را کاهش می دهد، کیفیت زندگی جامعه میزبان را بالا می برد یا به طورخلاصه معرفی جوامع میزبان به جهان منجر می شود. از طرف دیگرجشنواره ها باعث می شود که جوامع وحدت و پیشینه تاریخی خود را به نمایش بگزارد. معمولآ ساکنان محلی به دوگونه از منابع فرهنگی توسعه گردشگری بهرمند می شوند. اول اینکه فرهنگ جامعه میزبانرا به سایرجوامع فرهنگ ها معرفی میکند. این اثر مانند تبلیغات برای گوهر است که هرجامعه انرا همچون صدف در درون خود محفوظ میدارد و هرچه این گوهر اصیلتر و غنی تر باشد معرفی آن به دیگران عذت و احترام بیشتری برای صاحبانش به همراه خواهد داشت؛ دوم اینکه صنعت گردشگری فرصتی برای ساکنان ایجاد میکند تا فرهنگ خود را مستقیم و بدون واسطه و به شکل واقعی به علاقه مندان عرضه کنند. این عمل به ویِژه باعث تقویت غرور و همبستگی جامعه میزبان و افزایش حد تحمل آنان در برابر فرهنگهای دیگر می شود(کاظیمی،1385).
همچنین این شیوه معرفی فرهنگ خود به دیگران هرگونه شایبه یا پنداشتهای نادرست درباره فرهنگ ساکنان را بر طرف می کند و گردشگران امکان مشاهده فرهنگ واقعی میربان خود را به دست می آورند که خود شان به این کمتر توجه داشته و معرفی میکند. به همین ترتیب مطالعه و بررسی بالای جشنواره ها ایجاد غرور و تعاملات اجتماعی تقویت هویت جامعه میزبان از جمله منافع عمده این نوع مراسیم ها است. و همچنان با بروز این رویدادها به عنوان تبلیفات مؤثر برای رشد ارتباطات بین کشورها و شناخت نسبی از همدیگر، درک کردن همدیگر، محو تضادها و تنشها اخلاقی، برقراری و اتحاد و دوستی منجرمی شود. بنآ به طور خلاصه از اهمیت های اجتماعی و فرهنگی بروز رویدادها و جنشواره ها میتوان موارد ذیل را نام برد: افزایش غرورملی و فرهنگی، ایجاد تقویت حسن خویشتن شناسی بین ساکنان، مهیاشدن زمینه یادگیری زبانهای خاریجی، ایجاد شرایط مناسب برای مشارکت که ممکن فراموش شوند از طریق بروز رویداد، احیای هنرها و سنت های بومی، بهبود کیفیت زندگی، افزایش امکانات تفریحی و سرگرمی، بهودخدمات شهری، بهبودکیفیت خدمات عمومی(بهداشت،پولیس...) (همان منبع،صفحه: 108).
تنها ویژه گیهای طبیعی و تاریخی یک مقصد توریستی نمیتواند به جذب توریست ها منجر شود بلکه جشنواره ها میتواند مکمل انها باشد و به رونق آن بی افزاید. بین رشد توریزم وجشنواره ها رابط مستقیم وجود دارد که با توسعه و بهبود جشنواره ها توریزم نیز رشد میکند. دراصل جشنوار ها زمینه ساز صنعت توریزم است. جشنواره ها شامل نمایش هنرها، تیاتر، موسیقی، موسیقی محلی، نمایش صنایع دستی و انواع بازیهای محلی است که این نمایشها به عنوان قوه جذب توریستها عمل میکند و مردم از کشورهای مختلف کوشش می کند که از این نوع برنامه های بازدید کند. به گفته عبدالله "محمودی رئیس اتحادیه توریزم ولایت بامیان " جشنواره ها بصورت صد فیصد جاذبه است" وی افزود که عامل اصلی جذب توریست ها دریک ناحیه اختلاف فرهنگ ها است. و علاقمندی عامل دیگری است که بر نحوه برگزاری جشنواره اثر میگزراد. از همین سبب جشنوار همیتواند برمبنای یک هدف برگزارشود یا چندین هدف که بهترین گزینه برای برگزاری جشنواره ها چندین هدف است که ممکن متقاضی این گونه جشنواره ها نسبت به اهداف واحد بیشتراست. بعضی ها ممکن متقاضی آهنگ های محلی باشد و بعضی ها ممکن متقاضی بازیهای محلی باشد. بعضی کشورهای که کمتر از ویژگی طبیعی و تاریخی برخوردار است میتواند از این طریق بر رونق صنعت توریزم بی افزاید و یا انها کوشش میکند که با بروز جنبه های فرهنگی جامعه شامل صنایع دستی و کارهای هنری و همچنان فاکتورهای کمترملموس مانند موسیقی، رقص وجشنواره به عنوان جاذبه مهم عمل میکند.
فصل چهارم : روش کار
ولایت بامیان در مرگز افغانستان موقعیت داشته که مساحت آن 14161 کیلومتر مربع می باشد. بامیان از طرف شمال به ولایت سمنگان، از شرق به ولایت سری پل، از شمال غرب به بغلان، از جنوب به دایکندی، از جنوب شرق به غزنی، از شرق به ولایت میدان و پروان و از غرب به ولایت غور محدود است. ولایت بامیان دارای هفت ولسوالی بنامهای یکاوکنگ، پنجاب، ورس، سیغان، کهمرد، شیبر و مرکز بامیان می باشد. این ولایت از لحاظ تاریخی مانند بقایای تمدن بودای و طبیعت دل فریب مانند دریاچه ها و سایر واقعیت ها ی تاریخی ، فولکلور و افسانه جایگاه توریستی ویژه ای را در جهان به خود اختصاص داده است. بامیان یک ولایت کوهستانی است که یکی از معروفترین کوه های بامیان کوه بابا است که که به طول 200 کیلومتر به طرف جنوب بامیان امتداد یافته که ارتفاع متوسط آن 4000 مترمی باشد که کوه بابا منبع مهم آبی ولایت بامیان است. جهت دره های بامیان نیز مختلف است، برخی مانند دره فولادی و سرخ در به سمت شرق به غرب و برخی مانند دره کالو در جانب شمال به جنوب امتداد دارد. از دره های مشهور ولایت بامیان دره کالو، ککرک، دره فولادی می باشد. اکثر اهالی بامیان را هزاره ها تشکیل می دهد و اقلیت تاجیک و قزلباش نیز درین ولایت زندگی میکند. اقتصاد ولایت بامیان بیشتر متکی به کشاورزی است که کشاورزی به روش سنتی استوار است، و کچالو یکی از محصولات مهم و مشهور ولایت بامیان است و سایر محصولات بامیان شامل: گندم، جو، ارزن، باقلی، عدس، مشنگ، زغر، رشقه، خربوزه، بادرنگ، بادنجان سیاه ورومی، پیاز، شلغم، کدو، زردگ، شفتالو، آلوبالو، انگور، سیب، ناگ، چهارمغز، بادام، سنجدو...)می باشد. موقعیت طبیعی بامیان وجود ناهمواری ها در دامنه های کوها و چشمه ها و رودهای فراوان موجب گشته که بامیان از غنی ترین مناطق افغانستان برای پرورش حیوانات اهلی می باشد. و با توجه به وضعیت خاص اقتصادی بامیان که «ماشوبرگ» از معروف ترین و زیباترین کارهای دستی مردم بامیان می باشد که نخ آن از پشم بره و نرم و ملایم است و برای کت و شلوار، واسکت و شال شاگردان استفاده می شود، شال بافی، قالین بافی، گلیم بافی، جوال و خورجین دوزی، نجاری، آهنگری و زرگری از دیگر صنایع دستی مروج در بامیان است. در فرهنگ مردم بامیان اسب دوانی در اعیاد مذهبی، ملی و جشن ها جایگاه ویژه دارد. علاوه بر این نشانه زنی با اسلحه و آلات سرد، نیز زنی، گشتی گیری بزکشی که در سطج کشور و آسیای میانه به عنوان یک ورزش جایگاه خاص دارد و انجام می شود. ولایت بامیان یکی از مناطق تاریخی افغانستان و از قدم ترین کانون تمدن در جهان به شمار می رود، آثار تاریخی موجود در این ولایت قدمت و کهن سالی آنرا به خوبی نشان می دهد(عظیمی،1390
شکل 4 |
جشنواره راه ابریشم بامیان برای اولین بار یاد و خاطره کاروان ها، مسافران و زائرانی که اساس ظهور بامیان را به عنوان مسیر مهم تجاری بین شرق و غرب پایه گذاری کرده و نقش مشخص و عمده در ترویج و گسترش بودیزم در قسمت هایی از جهان ایفا نموده، تجلیل به عمل آورد. جشنواره راه ابریشم ابتکاری است برای احیای مجدد ارزش های غنی فرهنگی، تاریخی، آدب و رسوم، استعداد های نهفته هنرمندان محلی در بخش موسیقی، بازی ها، مسابقات محلی و صنایع دستی مردم این مرز و بوم و از طرفی فرصت مناسبی بود برای مردم که تشخیص بدهند چه نوع خدمات و محصولاتی می توانند ارائه دهند تا به امرار و معاش شان کمک نمایند. در حقیقت جشنواره راه ابریشم گذری داشت در احیای مجدد فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم و چگونگی زندگی مردمی که با سهم گیری مردان، زنان و جوانان این حطه، رویاهای نیاکانمان جامعه عمل پوشانیده شد تا از لحاظ فرهنگی، آداب و رسوم و به عنوان یک ملت غنی در سطح جهان شناخته شده تا از این طریق رویاهای مان را به حقیقت تبدیل نمائیم.
جشنواره راه ابریشم با اجراى برنامه های متنوع تفریحى و به هدف رشد توریزم در ولایت بامیان به راه افتید.این جشنوارۀ سه روزه، که در آن برنامه های مانند کنسرت های محلی، بازی های محلی، تیاتر و ورزش های محلی از قبیل بزکشی، ریسمان کشی نمایشگاههای صنایع دستی و فرآورده هاى حیوانی به نمایش گذاشته میشود . در این محافل و بازى ها صد ها تن شرکت نموده و از آن لذت مى برند.جشنواره راه ابریشم به این علت نامگذاری شده است که جاده ابریشم از مسیر بامیان عبور میکند و در قدیم کاروانهای تجارتی از این طریق آسیای میانه را با کشورهای آسیایی و اروپای وصل میساخت.این جشنواره از طرف بورد توریزم بامیان که در چوکات ریاست اطلاعات و فرهنگ آن ولایت فعالیت دارد، بخاطر انکشاف صنعت توریزم راه اندازی گردیده تا سیاحان بیشتری را به این ولایت جذب نمایند. عبدالله محمودی رئیس اتحادیه توریزم گفت که «هدف از این جشنواره، معرفی بامیان به عنوان ساحات توریستی و جذب بیشتر توریستان ملی و بین المللی است».وی هدف دوم آنرا معرفی سنت ها ، رسم و رواجها وآبده های تاریخی بامیان و صنایع دستی عنوان نمود. عباس خاوری معان اتحادیه توریزم میگوید: «با معرفی آن هم اقتصاد خانواده ها بلند خواهد رفت وهم توریستان علاقمند به باز دید از این ولایت خواهند شد». انکشاف صنعت توریزم یکی از اهداف استراتیژیک است که تنها ظرفیتى که بامیان دارد و اقتصاد بامیان را رشد میدهد همین آبده های تاریخی وساحات دیدنی و باستانی آن است. تمام مردم بامیان باید در تلاش باشند که زمینه را برای توریستان مهیا سازند تا علاقمند گردند و به بامیان سفر نمایند. صنعت توریزم عواید ملی را بالا برده و اکثر کشورها از ناحیه توریستی عواید خوبی دارند . که فعلا هم در بامیان ظرفیت خوبی پیدا شده و هوتلهای مجلل ساخته شده تا پذیرایى از مهمانان خارجی صورت بگیرد .بر گزاری این جشن بسیار خوب است، مردم لذت میبرند و برای هوتلداران هم خوب است، مسافر در این شب و روزها زیاد به بامیان می آید و در هوتل ها جا بجا میشوند. برنامه های جشنواره راه ابریشم که سه روزه میباشد چنین تدوین شده است .این جشنواره شب اول بااجراى کنسرت ها و سخنرانی در هوتل نوربند قلعه شهر بامیان آغازمی شد و یک روز با موسیقی و نمایشگاههای صنایع دستی در گرځندوی دنبال شود.مسابقه بزکشی در حوض شاه یکاولنگ و اجراى کنسرت محلى در بند امیر و کنسرت در باغ زنانه ساحه توریستی شهر ضحاک مرکز بامیان، نیز بخشهاى دیگر این جشنواره را تشکیل میدهد.این ششمین جشنواره اى است که همه ساله در بامیان دایر میشود و یکى از اهداف مهم آن رشد صنعت توریزم مى باشد. بامیان یکى از ولایاتى است که دو مجسمۀ مخروبۀ بودا و بند امیر که داراى هفت بند طبیعى و زیبا و دلکش است و به ( اولین پارک ملى افغانستان) مسمى شده است، بر تاریخى و باستانى بودن آن دلالت میکند. مجسمه هاى بودا که قدامت ١٦٠٠ ساله داشته و یکى از شاهکار هاى زمان بودیزم است؛ در زمان حکومت طالبان(١١مارچ ٢٠٠١ میلادى )، تحت این نام که موجودیت بُت به معناى شرک است، در پی دو شبانه روز حملۀ متواتر وآتشبازی سنگین، منهدم گردیدند .مجسمۀ بزرگ صلصال با ارتفاع ٥٣ متر و مجسمۀ کوچک بنام شمامه با ارتفاع ٣٥ متر در دل کوه تراشیده شده و در مسیر جاده قدیمی ابریشم تقریباً در سه کیلومترى شمال شهر بامیان قرار دارد. بودایى ها در ( قرون٢-٥ میلادى) زیست داشتند. این دو مجسمه به حیث عجایب جهان، ثبت یونسکو( سازمان فرهنگى ملل متحد)است. در کنار آن، شهر غلغله، شهر ضحاک، چهل برج، درۀ اژدر، منطقۀ فیروزبهار، استوپۀ کلیگان و قلعه هاى "چهل برج" گوهرگین، کافرى، چهل دختران، چهل ستون و شهر شاهی ساحات دیگرى است که توجه سیاحان داخلى و خارجى را بخود جلب نموده و سالانه دولت و مردم از جذب توریست ها عواید خوب بدست مى آورند.
جشنواره راه ابریشم برای اهداف متعدد برگزارمیشود که مهمترین آنها رشد توریزم در بامیان، رونق اقتصاد محل، رونق صنایع دستی، احیای هنر و فرهنگ بومی و در نهایت احیای جاده ابریشم است. این جشنواره، به منظور حفظ داشته های فرهنگی از جمله موسیقی محلی هزارگی، جلب توجه جهانگردان و معرفی صنایع دستی زنان بامیان، از سوی ریاست اطلاعات و فرهنگ و بورد توریزم این ولایت راه اندازی می شود. هرساله جشنواره راه ابریشم در کشورهای مختلف جهان که در مسیر راه ابریشم واقع شده برگزار و جشن گرفته می شود به همین خاطر برنامه اکوتوریزم بامیان تصمیم براین گرفت که به خاطر قدمت تاریخی راه ابریشم، برای اولین بار جشنواره راه ابریشم را در سطح ولایت بامیان برگزار نماید. اولین جشنواره نوروز و جشنواره راه ابریشم در بامیان گام مهمی در رشد و ارتقاء فرهنگ، آداب و رسوم، بازی های محلی، مسابقات محلی، هنرهای محلی، صنایع دستی، محصولات غذایی و ترویج موسیقی محلی ( دمبوره ) با هماهنگی و گردآوری برنامه اکوتوریزم بامیان، از سراسر ولایت بامیان بود. قبل از برگزاری جشنوراه نوروز و راه ابریشم هنرمندان محلی، بازی محلی، آداب و رسوم مردم محلی، صنایع دستی تولید شده در ولایت بامیان و در اثنای فراموشی قرار داشت که برگزاری جشنواره نوروز و راه ابریشم و به نمایش گذاشتن ساحات باستانی و تاریخی بامیان، اجرای موسیقی محلی، اجرای بازی ها و مسابقات محلی بین ولسوالی های مختلف از ولایت بامیان، نمایشگاه صنایع دستی، عکس، نقاشی و ... کمک شایانی به نمایان کردن آنها در بین گردشگران داخلی، خارجی و خود مردم محل داشت. جشنواره راه ابریشم برای اولین بار در اولین پارک ملی افغانستان بند امیر و شهر بامیان به طور سالانه دعوت گردشگران داخلی و خارجی در جشنواره به منظور رشد صنعت توریزم و معرفی ساحات تاریخی و طبیعی بامیان برگزارمی شود. ایجاد نمایشگاه عکس، معرفی و شناساندن فرهنگ، آداب و رسوم، هنرمندان محلی، بازی ها و مسابقات محلی مردم بامیان به گردشگران داخلی و خارجی، احیای مجدد فرهنگ محلی، هنرهای محلی، آداب و رسوم، موسیقی محلی و ...، ایجاد زمینه شغلی برای مردم محل که بتوانند محصولات شان را ارائه نمایند. یا بطور خلاصه تر قرار ذیل است:
دعوت گردشگران داخلی و خارجی در جشنواره به منظور رشد صنعت اکوتوریزم و معرفی ساحات تاریخی و طبیعی بامیان به وسیله ایجاد نمایشگاه عکس
معرفی و شناساندن فرهنگ، آداب و رسوم، هنرمندان محلی، بازی ها و مسابقات محلی مردم بامیان به گردشگران داخلی و خارجی
احیای مجدد فرهنگ محلی، هنرهای محلی، آداب و رسوم، موسیقی محلی و ...
ایجاد زمینه شغلی برای مردم محل که بتوانند محصولات شان را ارائه نمایند.
دعوت از تاجران ملی و بین المللی برای بازاریابی محصولات محلی ولایت بامیان
تشویق مردم به صورت داوطلبانه برای برگزاری جشنوراه و نمایشگاه تا زمینه ای برای برگزاری چنین محافلی در آینده شود.
دعوت موسسات دولتی و غیر دولتی برای سهم گیری در احیای فرهنگ منطقه
تشویق موسسات دولتی، غیر دولتی و مردم برای برگزاری فعالیت های فرهنگی و سنتی
تشویق هتلداران، رستورانداران، صاحبان مهمانخانه های محلی و ... برای ارائه خدمات اعم از مکان، مواد غذایی و ... به گردشگران داخلی و خارجی
بیشترین اهمیت جشنواره راه ابریشم در ولایت بامیان اهمیت اقتصادی آن است که از این طریق به درآمد مردم بامیان افزود می شود و این اهمیت از راه های گوناگون بدست می آید. بامیان یکی از امن ترین ولایات در مرکز افغانستان است که آثار تاریخی و مناظر طبیعی زیادی را در خود جا داده است.جهانگردان زیادی از مجسمه های بزرگ صلصال و شهمامه و نیز سایر ساحات جالب و دیدنی بامیان مانند بند امیر، شهر غلغله، شهر ضحاک و سایر مناطق دینی بامیان بازدید می کند و با وارد کردن مبالغ زیادی ارزهای خارجی، نقش خوبی در رشد اقتصاد بامیان دارد. و از طرفی فرصت مناسبی بود برای مردم که تشخیص بدهند چه نوع خدمات و محصولاتی را می توانند ارائه دهند تا به امرار و معاش شان کمک نمایند.
1-اشتغالزای در بامیان: ایجاد فرصت درآمد زایی برای مهمانخانه های محلی، رانندگان، رستوران ها، هتل ها، فروشگاه های صنایع دستی، فروشنده های مواد غذایی محلی و مردم محلی به وجود آوردن زمینه بازاریابی برای محصولات هنرمندان محلی که بتوانند هنرشان را در معرض نمایش بگذارند و نیز فروش داشته باشند. جشنواره راه ابریشم یک گزینه مناسب برای ایجاد اشتغال در بامیان می باشد که از این طریق میتوان بیکاری رامحو کرد و برای اقشار مختلف جامعه کار ایجاد می شود که این کار ممکن ارایه خدمات برای مسافران باشد یا مصروفیت های دیگر که در هر صورت هدف کسب در آمد است. اهیمت اقتصادی جنشواره راه ابریشم به طور مستقیم سبب در آمد جامعه محلی و به طور غیرمستقیم در زیرساختها مصرف میشود. این عمل توجه دولت، نهادهای داخلی و خاریجی را برای سرمایگزاری در بامیان تشویق میکند.
2رشد اقتصاد بامیان: برگزاری جشنواره ها یک وسیله کسب ارز خاریجی است که امروزه از برکت صنعت توریزم بر عکس نظام سرمایداری سرمایه را از مرکز به پیرامون منتقل می کند. بطور نمونه سالانه یک تعداد تورییست های خاریجی که از بامیان دیدن میکند و مصرف انها در بامیان به اقتصاد این مردم کمک است.
3- توضیع عادلانه ثروت: نظام سرمایداری در اصل شکاف طبقاتی را بوجود آورده که منظور از شکاف طبقاتی همان توضیع نا برابر پول است که یک عده روز به روز غنی تر می شود و بر عکس یک عده دیگر روزبه روز فقیر تر شده می رود, اما توریزم برعکس این قضیه عمل میکند. گردش سرمایه را از کشورهای توسعه یافته به پیرامون انتقال میدهد. جشنواره راه ابریشم سالانه توریست های زیاد را به بامیان جذب میکند و پول که انها در بامیان مصرف می کند از آن همه مردم بامیان چه بطورمستقیم و چه بطور غیر مستقیم می شود.
برعلاوه اهمیت اقتصادی جشنواره راه ابریشم در بامیان اهمیت اجتماعی –فرهنگی نیز قابل ذکر است جشنواره راه ابریشم ابتکاری است برای احیای مجدد ارزش های غنی فرهنگی، تاریخی، آدب و رسوم، استعداد های نهفته هنرمندان محلی در بخش موسیقی، بازی ها، مسابقات محلی و صنایع دستی مردم این مرز و بوم است. در حقیقت جشنواره راه ابریشم گذری داشت در احیای مجدد فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم و چگونگی زندگی مردمی که با سهم گیری مردان، زنان و جوانان این خطه، رویاهای نیاکانمان جامعه عمل پوشانیده شد تا از لحاظ فرهنگی، آداب و رسوم و ... به عنوان یک ملت غنی در سطح جهان شناخته شده تا از این طرق رویاهایمان را به حقیقت تبدیل نمائیم. این جشنواره با برنامه های شاد تفریحی و فرهنگی برای مردم، این نوید را خواهد داد که صلح وامنیت برای هر نقطه از کشور مفید است. مشارکت هنرمندان، موسیقی دانان و خواننده های محلی از تمام ولسوالی های مربوط به بامیان برجسته کردن مسائل اجتماعی، اهمیت صنعت توریزم وحفاظت مناطق تاریخی، نکاتی بود که هنرمندان جوان محلی توسط نمایش نامه های مختلف برای شرکت کنندگان در جشنواره راه ابریشم اجرا نمودند. به وجود آوردن جو و روحیه ورزشی بین مردم محلی در سطح ولایت که باعث شده مردم برای شرکت در جشنواره های مختلف علایق و گرایش های خود را دنبال نموده و در صدد بهبود آنان شود.
1- شکوفای ارزشهای فرهنگی: جشنواره راه ابریشم یک گزینه خوب برای شکوفای ارزشهای فرهنگی است که از این طریق فرهنگ شانرا به دیگران معرفی میتواند و فرهنگ گذشته شانرا میتوان احیا کرد. انواع نمایش های محلی مانند آهنگ محلی و هزارگی به نمایش گذاشته می شود که این خود یک زمینه رشد برای هنرهای محلی است.
2-معرفی بامیان: با برگزاری چنین برنامها میتوان بامیان را به جهان معرفی کرد.
3- رونق صنایع دستی: مردم بامیان از این طریق هنر و صنایع دستی شانرا به دبگران عرضه میکند. که از یک طرف به سود مردم تمام می شود از طرف دیگر فرهنگ شان احیا می و بر گزاری جشنواره ها یک را ه گشای یا یک نوع تبلیغات برای عرضه محصولات این مردم است. که نمونه آن ماشو برگ که توسط مردم ورس ساخته می شود که این برنامه یک راهگشای برای عرضه این نوع محصولات می باشد.
4-ایجاد حس خودباوری: برگزاری چنین برنامه ها حس خود باوری یا احساس غرور را برای مردم ایجاد میکند. مردم در زنده کردن فرهنگ، آداب و رسوم، موسیقی، مسابقات و بازی های محلی تشویق میکند که این تشویق زمینه را برای یادگیری زبانهای خاریجی فراهم میکند و مردم بامیان بیشتر تشویق میشود تا با زبانهایکه توریستها صحبت میکند آشنا شود.
5- جشنواره راه ابریشم افسانها و فولکلورهای بامیان احیا میکند. تشویق و سوق دادن جوانان به داشتن برنامه کاری در راس هر کاری و تقسیم وظایف و مسئولیت های مشخص در جشنواره ها و رویدادهای مختلف. آگاهی عامه درباره موضوعاتی همچون اهمیت صنعت توریزم، احیاء ارزش های فرهنگی، آداب و رسوم مردم محلی، رشد بازی ها و مسابقات محلی سهم عمده دارد. در نهایت جشنواره راه ابریشم بر علاوه تمام اهمیت های که در بالا ذکرشده سبب رشد توریزم در ولایت بامیان می شود.
در رابط با جشنواره ها دیدگاهای متعدد وجود دارد که بعضی کشورها به هدف رشد اقتصادی شان این مراسیم را بر گزار می کند اما عده دیگر به هدف رشد توریزم این برنامه ها را سالانه برگزار میکند. چون کشورهای که از جاذبه های طبیعی و تاریخی کمتر بر خوردار است برای رشد توریزم در کشورشان به دنبال این هدف است. و ان کشورها یکه به هدف رشد اقتصاد این برنامه ها را برگزار میکند آنها درک کرده اند که از این طریق درآمد بیشر و راحت تر بدست میآید و توریزم اقتصاد رابط مستقیم دارد لذا بارشد یکی سبب رشد دیگری می شود یعنی با توریزم اقتصاد نیز رشد میکند. جشنواره راه ابریشم در بامیان بیشتر به هدف رشد توریزم بر گزار می شود و در کنار آن شناسای بامیان به جهان و هنر ها و صنایع دستی نیز مد نظر است.
در آخر به این نتیجه میرسیم که جشنواره ها به عنوان جاذبه های فعال در صنعت توریزم برای جذب گردشگران از اهمیت بس مهم برخوردار است. جشنواره ها عبارت نمایش هنری و فرهنگی است که از این طریق هنرها وخلاقیت های هنری هنرمندان به نمایش گذاشته می شود. جشنواره ها از قدیم تا به امروز به اشکال مختلف توسط جوامع مختلف بر گزار شده که در گذشته آنقدرجذابیت نسبت به امروز نداشته امروزه در جوامع از جذابیت خاص برخوردار است. جشنواره ها در جوامع مختلف به اهداف مختلف برگزارمی شود. جشنواره ها انواع متعدد دارد جشنواره های مذهبی، تاریخی و هنری فرهنگی ازجمله نمونه های آن است. جشنواره های تاریخی نمونه آن جشن نوروز است که در روز نوروز در ولایت مختلف افغانستان به شیوه مختلف جشن گرفته می شود میله گل سرخ توسط مردم مزار نمونه ان است. جشن های مذهبی عید فطر و عید قربان نمونه این جشنواره ها است که در اکثر کشورهای اسلامی بر گزار می شود. جشنهای هنری فرهنگی شامل نمایش هنر و صنایع دستی می شود که جشنواره راه ابریشم از نمونه آن است.
جشنواره ها در ابعاد مختلف از اهمیت شایان برخوردار است که اهمیت جشنواره ها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل بحث است. بیشرین اهمیت جشنواره ها در بعد اقتصادی قابل بررسی است. جشنواره ها به اشتغال زای، کسب درآمد، رشد اقتصاد محل، ایحاد توازن اقتصادی منجرمی شود. جشنواره ها در ابعاد اجتماعی فرهنگی تبادل فرهنگی، احیای تمدن گذشته، رونق هنر و صنایع منجر می شود.
جشنواره راه ابریشم در ولایت بامیان شش سال است که که به هدف رشد توریزم در بامیان و معرفی بامیان در جهان برگزار می شود این جشنواره هنری از طرف بورد توریزم بامیان در قالب ریاست اطلاعات فرهنگ بامیان برگزار می شود که سپورترمالی آن بنیاد آغاخان در بامیان است. این جشنواره همه ساله سه روز که روز اول در مرکز بامیان روز دوم در بند امیر روز سوم درباغ زنانه با برنامهای محتلف فرهنگی و هنری برگزار می شود.
در آخر از محقیقین میخواهم که در تحقیق شان از دخالت های بیجاه و پیش داوری های بی مورد اجتناب کند و بجای اینکه دنبال تحقیق باشد دنبال ثبوت آن است و تا حد توان از معلومات عینی استفاده کند. پیشنهاد بنده به ریاست دانشکده علوم اجتماعی این است که برنامه مونوگراف نویسی و روش تحقیق در علوم انسانی را از ابتدای سیمستر هفتم شروع کند که تا آخرسال محصل کارخود را بطور احسن انجام دهد. اگر این کار انجام شود یک پیش زمینه برای محصلین صنف چهارم خواهد بود. توجه اساسی به کارهای خانگی محصلین از ابتدای میتواند در سال آخر برای پایان نامه های محصلین موثیرخواهد بود.
1-بنوال، محمد افضل ( 1393) فولکلور شناسی. کابل: سعید.
2 - جمالی نژاد، مهدی، (1391)، گردشگری اسلامی.اصفهان: آرما.
3 - حیدری، اصغر ( 1389) شناخت روحیات ملل. تهران: مهکامه.
4- رنجبریان و زاهدی، بهرام و محمد ( 1391) خدمات صنعت گردشگری. اصفهان: چهارباغ.
5 - رنجبریان و زاهدی، بهرام و محمد ( 1384) شناخت گردشگری. اصفهان: چهارباغ.
6 - رضوانی، محمد رضاه ( 1389) توسعه گردشگری روستای. تهران: موسسه انتشارات.
7 - عظیمی، محمد عظیم ( 1391) جغرافیای توریستی افغانستان. تهران: انتشارات علم و دانش.
8 - کاظیمی، مهدی ( 1385) مدیریت گردشگری. تهران: سمت
9 - میسون، پیتر ( 1390 ) گردشگری اثرات، برنامه ریزی و مدیریت. ترجمه روزبه میرزای، تهران: ترمه.
عباس"خاوری" مسئول موزیم ولایت بامیان در رابطه به نقش صنایع دستی درانکشاف توریزم درولایت بامیان چنین میگوید، یکی از شاخه های فرهنگی هرقوم مربوط به هنری دستی با طراحی های بومی منطقه شناخته می شود، از این سبب یکی از نشانه های فولکلوریک هرمنطقه ومردم صنایع دستی منحصر به همان منطقه می باشد.
با به فروش رساندن صنایع دستی وعواید بدست آمده از صنایع دستی رونق اقتصادی صورت می گیرد ومی توان سبب انکشاف توریزم در بخش صنایع دستی باشد. آقای خاوری می افزاید که برنامه های آموزشی دربخش صنایع دستی از طرف بنیاد انکشافی آغاخان برنامه ایکو توریزم وبرنامه انکشاف روستایی از طرف ریاست انکشاف دهات دایر گردیده است. ایشان میگوید در صورت افراد مسلکی که دربخش صنایع دستی مهارت دارد رهنمایی شود وبازار یابی درست صورت گیرد صنایع دستی بامیان آیندۀ روشن پیش رو خواهد داشت. بنابر این صنایع دستی و گردشگری ارتباط تنگا تنگ باهم دارد.
عبداللطیف" عظیمی" آمیر بازاریابی اتحادیه توریزم بامیان درمورد نقش صنایع دستی درانکشاف توریزم بامیان چنین نظر دارد، تولید صنایع دستی باعث معرفی فرهنگ مردم این سرزمین می شود، وقت توریست وارد منطقه می شود تنها چیزی که توجه آنها را جلب می کند داشته های فرهنگی آن جامعه می باشد.
آنچه مهم است سوغات مخصوص بامیان تولید گردد تا توریست به میل خویش خریداری کند وباعث معرفی فرهنگ وجلب بیشتری توریست گردد. وی می افزاید در قسمت بازار یابی صنایع دستی برنامه های صورت گرفته است ازجمله می توان تذکر داد برگذاری جشنواره های فرهنگی بخصوص نمایشگاه های صنایع دستی که ضمن معرفی وبازار یابی خرید وفروش نیز صورت گرفته است. تبلیغات از طریق رسانه ها برای بازاریابی نیز به شکل نسبی صورت گرفته است که خالی از فایده در بخش بازار یابی نبوده است، بخاطر که گردشگران صنایع دستی جامعه میزبان را خریداری می نماید و از آن استفاده می کند بنابر این صنایع دستی وگردشگری باهم رابطه دارد.
آقای عظیمی به این نظراست که صنایع دستی یکی از بخش های مهم در جلب وجذب توریست دربامیان می باشد، که عاید توریست به شکل مستقیم به مردم محل از طریق به فروش رساندن صنایع اش بی رسد. درصورت که برنامه های آموزشی صورت بیگیرد که به شکل باکیفیت تر در بازار عرضه گردد صنایع دستی بامیان آینده خوبی پیش رو دارد.
سیدعبدالله"شهاب" مدیرمرکزفرهنگی علی سینا میگوید که صنایع دستی می تواند سبب انکشافات متعدد ازجمله انکشاف توریزم درولایت بامیان شود، اما متأسفانه هیچ توجهی درقسمت معرفی صنایع دستی صورت نگرفته است. مسئولین ذیربط هیچ گونه برنامۀ درقسمت معرفی صنایع دستی انجام نداده است، صنایع دستی بامیان زمان می تواند سبب جذب توریزم شود که از طریق تبلیغات به جهانیان معرفی شود.
ایشان می افزاید که در ولایت بامیان مسئولین بجز صنایع دستی مانند پوشاک به صنایع دستی چوبی وسنگی اهمیت نمیدهد.
زهرا"کاظمی" یکی از زنان تجارت پیشه دربخش صنایع دستی درولایت بامیان میگوید که بامیان ولایت است که ازقدامت تاریخی بسیار زیاد برخوداراند، وسالانه توریست های زیادی ازاین ولایت دیدن می کند، واین توریست ها صنایع دستی بامیان را نیزخریداری نموده با خودشان می برد، بنابراین بخاطرکه صنایع دستی هرملت بیان گرفرهنگ همان ملت است بیش تری گردشگران بخاطردیدن فرهنگ های مختلف سفرمی کند واین باعث می شود صنایع دستی که توسط گردشگران به دیگرکشورها می رود جهانگردان دیگررا نیز تشویق نموده به بامیان بی کشاند.
دلایل که صنایع دستی بامیان انکشاف نکرده
سید عبدالله"شهاب" میگوید که بی توجهی دولت، عدم تشویق صنعت کاران، عدم بازاریابی مناسب برای صنایع دستی باعث نا امیدی صنعت کاران شده است. وی میگوید که صنعت کاران نمی تواند از طریق تولید صنایع دستی مخارج خانواده اش را تأمین نماید بنا براین ازتولید صنایع دستی دست کشیده به کار های دیگر روی می آورد.
خانم کاظمی یکی از زنان تجارت پیشه ولایت بامیان به این نظراست که دلیلی اصلی که صنایع دستی بامیان انکشاف نکرده عدم شایسته سالاری است. خانم کاظمی می افزاید هر برنامۀ که از طرف مؤسیسات ویا اورگانهای ذیربط دایر می شود ازطرف ریاست امور زنان بامیان اشخاص به آنجا معرفی می شود که با صنایع دستی هیچ گونه آشنایی ندارد، وی میگویدکه قوم گرایی باعث عقب ماندگی صنایع دستی درولایت بامیان شده است. خانم کاظمی میگوید که ازتمام ولسوالی های ولایت بامیان صنایع دستی را جمع آوری می نماید. ودرهر ولسوالی برای زنان صنعت کار مواد توزیع می نماید ودربدل کار آن ها برای شان معاش میدهد، وبیشترین فروش را هم پوشاک دارد وگردشگران آمریکا، نیپال، کانادا وانگلستان نسبت به دیگرگردشگران به صنایع دستی بامیان علاقه مند تر است.
آقای خاوری عدم مارکتینگ درست، تقویت نشدن مراکز تولید صنایع دستی وعرضه نشدن صنایع دستی به بازار های ملی وبین المللی وکمبود نیروی انسانی مسلکی عوامل عدم رشد صنایع دستی در ولایت بامیان می باشد. وی می افزاید نمد اعلی در ولسوالی ورس، گلیم در ولسوالی یکه ولنگ، قالین در مرکز بامیان وسوزن دوزی ها در سیغان وکهمرد به صورت عالی تولید می شود واز کیفیت بالایی برخوردار است.
آقای عظیمی نبود برنامه های دوامدار وراه نیافتن در نمایشگاه های بین المللی در کشورهای خارجی را دلیلی عمدۀ انکشاف نکردن صنایع دستی در ولایت بامیان می داند.
مناقشه
صنایع دستی در هرزمان ودر هر مکان همرا با انسان ها بوده است چرا که انسان ها همیشه تلاش کردن تا به چیز های که دنبالش است بیرسد، بنا براین برای ساختن لباس وهمچنان ابزار های جنگی وابزار برای شکار حیوانات تلاش نمودن ودر هرزمان آنچه طبیعت تقاضا می کرد انسان ها تلاش کرد تا بی سازد. صنایع دستی هر جامعه یا هرملت بیان گر فرهنگ ودارایی های فرهنگی همان ملت یا جامعه است.
وهمچنان شخص تولید کنندۀ صنایع دستی کوشش می نماید که داشته های فرهنگی جامعه خویش را از طریق صنایع دستی به جهانگردان معرفی نماید، این رسم ورواج در هرکجا وبین تمام جوامع است شخص که از سفر باز میگردد برای قوم وفامیل شان سوغات میاورد، وگردشگران وقت که برای گذزان اوقات فراغت به جاهای دیدنی سفرمی کند زمان بازگشت به سوغات نیاز دارد وصنایع دستی همان جامعه مقصد می تواند سوغات گردشگران را تشکیل دهد.
صنایع دستی هزاره جات همیشه از کیفیت بالایی برخودار بوده است، در دوران قدیم لباس های پشمی که زنان هزاره می ساختن لباس های رسمی شاه زاده گان ایران وافغانستان را تشکیل میداد اما پس از سال 1893 صنایع دستی هزاره جات رو به نابودی رفت، صنایع دستی بامیان نیز در طول تاریخ از اهمیت بالایی برخوردار بوده است و همیشه مورد توجه جهانگردان قرار داشته است، که فعلاَ هم صنایع دستی بامیان در خانه های که علاقه مندی به صنایع دستی بامیان دارد خود نمایی می کند.
نتیجه گیری
طبق تحقیقات که پیرامون موضوع نقش صنایع دستی درانکشاف توریزم بامیان انجام دادم، باتوجه به حیثیت وجایگاه ویژه ای صنایع دستی درجامعه سنتی وفقیر ما، ومشاهده وضع نابهنجاروبی توجهی مزمن درقبال این بخش مهم فرهنگی واقتصادی، بدین نتیجه میرسیم که اگر روند بی توجهی وبی تفاوتی ازسوی مسئولین امور درقبال صنایع دستی ادامه یابد درآتیه نه چندان دوربخش های نیمه فراموش شده این بخش هنردرجامعه بلاکشیده مان روبه ویرانی نهاده ودرگورستانی فراموشی دفن خواهند شد.
پس برماست تابرای این مهم تلاش های بیشتروجدی تری را روی دست گرفته وبا هماهنگی با مسئولان امور واداره های ذیربط، این رکن اساسی فرهنگی اقتصادی عامیانه سرزمین مانرا قوت بخشیده وآنرا رشد وتوسعه دهیم، تا این بخش مهم فرهنگی وعنعنوی میهن مان برای جهان گردان وسیاحان با روحیه حقیقی اش معرفی شود وتوجه جهان توریزم را به خویش بخواند.
البته این همه آرزو وامید بیشتر درگرودلسوزی دقیق وحساب شده ای آگاهان امور ومسئولان مربوطه می باشد که اگراین قشر تلاش جدی را دراین راستا از خویش به خرج دهند درآینده نه چندان دور شاهد رشد وافزایش این صنایع درولایت باستانی بامیان خواهیم بود که رشد وافزایش این روند می تواند گوشه ای ازفرهنگ غنی وفولکوریک مانرا برای جهانیان به نمایش گذاشته وزمینه کار ودرآمد اقتصادی را برای قشرزیادی ازهنر مداران این محیط فراهم سازد.
باتوجه به کوهستانی بودن، زمستانی طولانی وبیکاری های فصلی ولایت بامیان احیاء صنایع دستی برای توسعه روستا های این ولایت یک امر ضروری تلقی می شود ولی بابودن آثارباستانی وجاذبه های گردشگری بامیان صنایع دستی را به عنوان کالای لوکس تجارتی تبدیل می کند، رشداین دوصنعت درکنارهمدیگرفقرشکننده را نابود کرده ایجاد اشتغال می کند، وموجب توسعه بامیان شده کمک به تراز تجارتی می نماید.
رشد صنایع دستی بخش ازکارهای زیربنا برای توسعه است، که نیاز به زمان زیاد وسرمایه کلان ندارد، بامعیار توسعه سالم هماهنگی دارد. ازسوی دیگر تجارت آن تبادل فرهنگی است وموجب شناسایی کشور وتقویت کننده صلح جهانی است. بنا به گفته ای صنعت کاران و اشخاص که درمورد صنایع دستی معلومات دارد در صورت که صنعت کاران تشویق شود، بازار یابی درست صورت گیرد واز طریق تبلیغات صنایع دستی به جهانیان معرفی شود نقش خوبی می تواند در انکشاف توریزم داشته باشد.
منابع ومأخذ
1- احمدی، میرهارون؛ جغرافیایی اقتصادی افغانستان. کابل، نامی، 1391.
2- آسایش، حسین؛ اقتصاد روستایی. تهران، دانشگاه پیام نور،1383.
3- بنووال، دکتور محمد افضل؛ فولکلورشناسی. کابل، سعید، 1384.
4- حیدری، گلشاد؛ بامیان در دوسدۀ اخیر. مطبعه اکبر، کابل، 1391.
5- رحمانی یزدری، علی جان؛ شیعه ها، هزاره ها ومحرومیت زدایی(موانع وراهکارها). مشهور، قم، 1382.
6- عظیمی، محمدعظیم؛ بنیاد های جغرافیایی اقتصاد افغانستان. خراسان، کابل، 1390.
7- عظیمی، محمدعظیم؛ جغرافیایی ولایت بامیان (طبیعی، انسانی، اقتصادی). الهدا، کابل، 1391.
8- عظیمی، محمدعظیم؛ جغرافیایی توریستی افغانستان(اصول ومبانی). خراسان، کابل، 1391.
9- موسوی، سیدعسکر؛ هزاره های افغانستان(تاریخ، فرهنگ، اقتصاد، سیاست). مترجم اسدالله شفایی، قم، اشک یاس، 1386.
10- مهدوی، مسعود؛ مقدمۀ برجغرافیایی روستایی ایران. سمت، تهران، 1377.
11- فرهنگ صنف دهم، وزارت معارف، کابل، 1393.
12 - اینترنت:
http://antque-handicrafts.com/videos/sere-mina
http://tebyan-zn.ir/news-art/handicraft
ضمیمه 1
پرسش نامه
1-صنایع دستی چگونه می تواند سبب انکشاف توریزم در ولایت بامیان شود؟
2-گردشگری وصنایع دستی چی ارتباط می تواند باهم داشته باشد؟
3- دلیل که صنایع دستی بامیان انکشاف نکرده درچیست؟
4- صنایع دستی مشهور دربامیان کدام نوع از صنایع دستی می باشد ودرکدام ساحات ولایت بامیان ساخته می شود؟
5- آیا تا حالا کدام برنامه های آموزشی در بخش صنایع دستی از طرف ارگان های ذیربط در ولایت بامیان دایر شده است؟
6- صنایع دستی بامیان را گردشگران کدام کشورها بیشتر خریداری می کند؟
7- آیا در قسمت بازاریابی صنایع دستی کدام برنامه های صورت گرفته است؟
8- نظر شما در مورد آیندۀ صنایع دستی درولایت بامیان چیست؟
ضمیمه 2
1- عبداللطیف"عظیمی"، ولایت بامیان، ولسوالی یکه ولنگ، 24ساله، آمیربازاریابی اتحادیه توریزم بامیان، تاریخ مصاحبه،14/8/1393.
2- عباس"خاوری"، ولایت بامیان، ولسوالی مرکز، 26ساله، مسئول موزیم بامیان، تاریخ مصاحبه،14/8/1393.
3- سید عبدالله"شهاب" ولایت بامیان، ولسوالی مرکز، 40ساله، مدیرمرکزفرهنگی علی سینا، 10/8/1393.
4- زهرا" کاظمی" ولایت بامیان، ولسوالی مرکز، 37ساله، تجارت پیشه، تاریخ مصاحبه، 10/8/1393
پیشنهادات
1- در دیپاتمنت توریزم مضمون به نام صنایع دستی واهمیت صنایع دستی در معرفی فرهنگ، اشتغال زایی، توسعه اقتصادی ونقش صنایع دستی در رفع بیکاری باید تدریس شود.
2- سمینار های علمی در مورد صنایع دستی از طرف استادان دانشگاه دایر شود تا محصلین بی تواند به اهمیت این صنعت پی بیبرد.
3- باید درمورد شناساندن وبازاریابی صنایع دستی تبلیغات صورت بگیرد تا صنایع دستی بامیان به جهان گردان معرفی شود.
4- باصنعت کاران جلسات دایر شود تا آنها به تولید صنایع دستی انگیزه پیدا کند.